نماد آخرین خبر

آموزش سواد فرهنگی در مدارس؛ نیاز پنهانِ نظام آموزشی برای نسل آینده

منبع
ايرنا
بروزرسانی
آموزش سواد فرهنگی در مدارس؛ نیاز پنهانِ نظام آموزشی برای نسل آینده

ایرنا/ تهران- ایرنا- مدرسه‌ای که فقط «حافظه» را تمرین می‌دهد، در برابر تکانه‌های جهان امروز، کودک را تنها می‌گذارد. آینده‌ ایران نیازمند نسلی است که خود را بشناسد، هیجانش را تنظیم کند، گوش بدهد و گفت‌وگو کند، فرهنگِ خود را زندگی کند و با جهان گفتگوگر باشد.

نظام آموزشی ایران سال‌هاست بر انتقال دانشِ درسی و مهارت‌های پایه‌ فناور تکیه دارد؛ اما نسل امروز با چالش‌هایی روبه‌روست که صرفِ دانستنِ ریاضی و علوم و کار با ابزارهای دیجیتال پاسخ‌گوی آن نیست. کلاس‌های شلوغ، فرسودگی عاطفی، فشارهای روانی، شبکه‌های اجتماعی و کاهش گفت‌وگوهای رودررو، همه نشانه‌هایی است از اینکه مدرسه باید «خانه‌ تربیتِ عاطفی و فرهنگی» هم باشد. اسناد سیاستیِ تازه‌ بین‌المللی به‌روشنی می‌گویند: پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعیِ دانش‌آموزان، یادگیریِ درسی را بهبود می‌دهد، ترک‌تحصیل را کم می‌کند، و سلامت روان و سرمایه‌ اجتماعی را بالا می‌برد.

محتوای کتاب‌ها، آزمون‌ها و حتی بسیاری از برنامه‌های مهارت‌آموزیِ دیجیتال، غالباً به «دانستن» و «اجرا» می‌پردازد، نه به «چگونه بودن با خود و دیگران». در نتیجه، دانش‌آموزان در مواجهه با فشار همسالان، نوسان خلق، تعارض‌های خانوادگی و هیجان‌های فضای مجازی، ابزار لازم برای شناخت و تنظیم احساسات، همدلی، گفت‌وگوی سازنده و حل تعارض را کم دارند. راهنماهای معتبرِ سیاستی و پژوهش‌های تازه تأکید می‌کنند که مدرسه، اگر آگاهانه به آموزشِ عاطفی و اجتماعی بپردازد، هم موفقیت تحصیلی را بالا می‌برد و هم پیوندهای مدرسه‌ای را گرم‌تر می‌کند.

مهارت‌های عاطفی و اجتماعی با نمره‌های درسی، سلامت و حتی آینده‌ شغلی پیوند مستقیم دارند

بر پایه‌ تعهدات بین‌المللی درباره‌ حقوق کودک، دولت‌ها موظف‌اند محیط‌های آموزشیِ ایمن، یادگیرنده و حامیِ رفاهِ روانی فراهم کنند؛ دسترسی به اطلاعات و آموزشِ مناسبِ سن، مشارکتِ معنادار دانش‌آموزان و توجه به نیازهای عاطفی و اجتماعی، از ارکان این تعهد است. دستورالعمل‌های تازه‌ سازمان جهانی بهداشت و همکارانِ آن، بر برنامه‌های مدرسه‌محورِ ترویج سلامت روان به‌صورت «گسترده برای همه‌ی دانش‌آموزان» و «هدفمند برای گروه‌های پرخطر» تأکید دارد.

سازمان آموزشی، علمی و فرهنگیِ ملل متحد نیز در «راهنمای سیاستی برای فراگیرسازی آموزش عاطفی و اجتماعی در نظام‌های آموزشی» تصریح می‌کند که این آموزش باید بخشی از تحول آموزش باشد: ارتقای پیشرفت تحصیلی، کاهش ترک‌تحصیل و تقویت پیوندهای عاطفی در کلاس و مدرسه.

سازمان همکاری و توسعه‌ اقتصادی هم با پیمایش‌های بین‌المللی خود نشان داده است که مهارت‌های عاطفی و اجتماعی با نمره‌های درسی، سلامت و حتی آینده‌ شغلی پیوند مستقیم دارند.

محمدمهدی سیدناصری پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان

شواهد علمیِ تازه: از نمره تا نَفَسِ کلاس درس

اثر بر یادگیری و رفتار مدرسه‌ای. مرورهای نظام‌مند و پژوهش‌های میدانیِ نو نشان می‌دهند برنامه‌های مدرسه‌محورِ آموزش عاطفی و اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، رفتارهای کلاسی و مشارکت را بهبود می‌دهند.

نقش معلم. فراداده‌کاویِ اخیر نشان داده است شایستگی‌های عاطفی و ارتباطیِ معلم، مشارکت و درگیریِ مثبتِ دانش‌آموزان را افزایش می‌دهد؛ یعنی «حالِ معلم» هوای کلاس را عوض می‌کند.

پیوند با سلامت روان. اسناد راهبردیِ سازمان جهانی بهداشت و گزارش‌های سیاستیِ نهادهای آموزشی، آموزش مهارت‌های مقابله‌ای، خودآگاهی و همدلی را به‌عنوان پیشگیریِ هوشمند در برابر مشکلات خواب، اضطراب و فشار روانی در نوجوانان توصیه می‌کنند.

چرا «سواد فرهنگی» اکنون برای کودکان ایران حیاتی است؟

یک‌سو فشارهای اقتصادی و اجتماعی، سوی دیگر فضای مجازی با محرک‌های پی‌درپی و روابط سریع. در چنین زمینه‌ای، مدرسه اگر به پرورش «خودتنظیمی، همدلی، تاب‌آوری، گفت‌وگوی سازنده، هویت فرهنگی و سلیقه‌ هنری» نپردازد، زیست‌جهانِ کودک به دستِ سازوکارهای بیرونی شکل می‌گیرد. گزارش‌های منطقه‌ایِ یونیسف نیز هشدار می‌دهد که گسست‌های آموزشی و روانی در منطقه رو به افزایش است و کشورها باید راه‌حل‌های کم‌هزینه و فراگیر در مدرسه به‌کار گیرند.

اصول طراحی برای مدرسه‌ ایرانی

۱) کلاسِ امن و انسانی: هر برنامه باید از کلاس و مدرسه شروع شود؛ رابطه‌ معلم ـ دانش‌آموز، احساسِ دیده‌شدن، و وقتِ کوتاه ولی پیوسته برای پرداختن به حالِ کلاس. (تایید پژوهش‌ها درباره نقش محوری معلم).

۲) آموزشِ مهارت به‌جای شعار: خودآگاهی، تنظیم هیجان، همدلی، گوش‌دادنِ فعال، گفت‌وگو و حل تعارض، مهارت‌اند؛ باید «تمرین» شوند، نه صرفاً «توصیف».

۳) پیوست فرهنگیِ ایرانی: پیوند دادنِ مهارت‌ها با داستان، شعر، موسیقی و آیین‌های ایرانی؛ از «قصه‌گویی» تا «نقالی و نمایش کوتاه» در خدمتِ یادگیری عاطفی و اجتماعی.

۴) اندازه‌گیریِ قابل‌فهم: به‌جای برگه‌های پیچیده، «سنجش‌های ساده‌ی کلاسی» برای مشاهده‌ تغییر در روابط، مشارکت و نظم هیجانی.

۵) هم‌افزایی با خانواده: مدرسه بدون خانواده نمی‌تواند عادت بسازد؛ هر واحد آموزشی باید «برگه‌ی راهنمای والدین» و «قرار خانوادگی» کوتاه و عملی داشته باشد.

بسته‌ اجرایی ۱۲ماهه (قابل‌پیاده‌سازی با هزینه‌ اندک)

الف) برای وزارت آموزش و پرورش

۱-الزام مدرسه‌ها به «ده دقیقه‌ آغازینِ کلاس» برای حال‌پرسیدن، تمرینِ کوتاهِ تن‌آرامی یا تنفس، و یک گفت‌وگوی همدلانه‌ هدایت‌شده؛ ۱۰ دقیقه‌ای که کیفیتِ ۲۵ دقیقه‌ی بعد را چند برابر می‌کند.

۲-راهنمای درسیِ فشرده‌ یک‌برگی برای هر پایه (سه مهارت، سه فعالیت، سه معیار مشاهده). برگه‌ها بر اساس سن، ساده و عملی طراحی شوند.

۳-دوره‌ کوتاهِ ضمن‌خدمت برای معلمان (چهار جلسه‌ دوساعته، حضوری یا برخط) درباره‌ اجرای فعالیت‌ها، مدیریت هیجان در کلاس، و گفت‌وگوی سازنده با والدین. پژوهش‌ها نقش معلم را کلیدی می‌دانند.

۴-الگوی «ارزیابی‌یاری» به‌جای «ارزیابی‌هراسی»: ابزار مشاهده‌ کلاسی برای مدیر و مربی، با بازخوردِ حمایتی و بدون برچسب‌زنی.

۵-شبکه‌ی مربیانِ پیشرو: در هر منطقه، چند معلمِ علاقه‌مند آموزش ببینند و تجربه‌ها را میان مدارس به گردش بگذارند.

ب) برای مدیر مدرسه و معلمان

۱-برنامه‌ هفتگیِ کلاس: یک فعالیتِ «خودآگاهی و تنفس» (۲–۳ دقیقه)، یک بازیِ همدلانه یا همکاری‌محور (۵–۷ دقیقه)، یک گفت‌وگوی هدایت‌شده درباره‌ یک موقعیت واقعیِ دانش‌آموزان (۵ دقیقه).

۲-هنر برای پیوندِ عاطفی: هر هفته یک «قصه‌ ایرانی» یا «ترانه‌ مناسب سن» بهانه‌ گفت‌وگو درباره‌ی احساس‌ها و راه‌حل‌های تعارض باشد.

۳-تاب‌آوریِ کلاسی: تمرین «مکث و انتخاب» در موقعیت‌های پرتنش (آزمون، تعارض همسالان، فشار فضای مجازی). اسناد سلامت عمومی بر این مهارت‌ها تأکید دارند.

ج) برای خانواده‌ها

۱-قرار خانگیِ سه‌دقیقه‌ای: هر شب سه دقیقه گفت‌وگو با کودک: «امروز چه احساسی داشتی؟ چه کمکت کرد؟ فردا چه بهترش می‌کنی؟»

۲-سفره‌ فرهنگی: هفته‌ای یک برنامه‌ ساده‌ فرهنگیِ مشترک (قصه‌شنیدن، مستند کوتاه، قطعه‌ موسیقی اصیل، یا دیدار از یک مکان فرهنگی) برای تقویت هویت و گفت‌وگو.

۳-مدیریتِ هیجانِ فضای مجازی: توافق‌نامه‌ خانوادگیِ کوتاه درباره‌ زمانِ استفاده، خاموشیِ شبانه و گفت‌وگوی هفتگی درباره‌ تجربه‌های برخطِ کودک؛ راهبردی هماهنگ با توصیه‌های سیاستیِ سلامت نوجوانان.

د) برای دستگاه‌های پشتیبان و رسانه‌ها

تولید بسته‌های چندرسانه‌ایِ ساده برای معلم و والد (ویدئوی کوتاه، برگه‌ی راهنما، داستانک) با تکیه بر فرهنگ ایرانی.

قدردانی از مدارس پیشرو با شاخص‌های روشن: کاهش تعارض‌های کلاسی، افزایش مشارکت و بهبود احساس تعلق.

همکاری با پلتفرم‌های داخلی برای دسترس‌پذیریِ رایگانِ محتواهای آموزشیِ عاطفی و فرهنگی به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار.

لطفا از این ۳ خطای رایج پرهیز کنیم!

۱) جایگزین‌کردنِ درس جدید به‌جای دروس موجود: آموزشِ عاطفی و فرهنگی «درونِ» درس‌ها می‌نشیند، نه «کنارِ» آن‌ها. می‌توان در املا و ریاضی هم با یک فعالیتِ کوتاه، همدلی و گفت‌وگو را تمرین کرد.

۲) یکسان‌سازیِ خشک: مدرسه‌ها با زمینه‌های متفاوت‌اند؛ راهنما باید «گشوده» باشد تا معلم با خلاقیت خود آن را بومی کند.

۳) زیاده‌روی در سنجش‌های پیچیده: معیارهای ساده‌ی مشاهده (احترامِ متقابل، سهم مشارکت، کاهش تعارض) برای آغاز کافی است.

پاسخ به چند نقد محتمل!

۱-«این برنامه‌ها وقتِ آموزشِ درسی را می‌گیرند.» شواهد نشان می‌دهد کلاس‌های دارای آموزشِ عاطفی و اجتماعی، در نهایت پیشرفتِ درسیِ بیشتری دارند؛ زیرا نظم هیجانی و پیوندِ مثبتِ معلم ـ دانش‌آموز، یادگیری را آسان‌تر می‌کند.

۲-«این‌ها بحث‌های روان‌شناسی است، نه کارِ مدرسه.» مدرسه جایی است که کودکان «زندگیِ جمعی» را می‌آموزند؛ مهارت‌های عاطفی و اجتماعی، مانند خواندن و نوشتن، «هسته‌ تربیت» است و اسناد سیاستیِ جهانی آن را جزء مأموریت مدرسه می‌دانند.

۳-«هزینه‌ اجرای آن بالاست.» بیشترِ پیشنهادها کم‌هزینه‌اند: ۱۰دقیقه‌ آغازین، برگه‌های راهنمای یک‌صفحه‌ای، و دوره‌های کوتاهِ ضمن‌خدمت. سرمایه‌گذاریِ اندک در «حالِ کلاس»، صرفه‌جوییِ بزرگ در رفتارهای پرهزینه و افت تحصیلی به‌همراه دارد.

مدرسه‌ای که فقط «حافظه» را تمرین می‌دهد، در برابر تکانه‌های جهان امروز کودک را تنها می‌گذارد. آینده‌ ایران نیازمند نسلی است که خود را بشناسد، هیجانش را تنظیم کند، گوش بدهد و گفت‌وگو کند، فرهنگِ خود را زندگی کند و با جهان گفت‌وگوگر باشد. این همان «سواد عاطفی و فرهنگی» است: ستون سومی که اگر در کنار دانش و مهارت‌های دیجیتال قرار گیرد، هم یادگیری را عمیق‌تر می‌کند، هم کلاس را انسانی‌تر، و هم جامعه را امیدوارتر. مسیر روشن است: راهنمای ملیِ کوتاه و عملی، ۱۰ دقیقه‌ آغازینِ هر کلاس، توانمندسازیِ معلم، پیوند با خانواده و سنجش‌های ساده. اگر همین امسال آغاز کنیم، تا سال آینده می‌توانیم هزاران کلاس را به «کانون‌های کوچکِ آرامش و گفت‌وگو» تبدیل کنیم-و این، بهترین تضمین برای آینده‌ آموزشی و فرهنگیِ ایران است.

** حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان





🔹"آخرین خبر" در روبیکا 🔹"آخرین خبر" در ایتا 🔹"آخرین خبر" در بله