سازمان نظام روانشناسی و مشاوره را به انتخابهای بالندهتر نزدیک کنیم

ایرنا/ تهران - ایرنا - سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، هویت تمام روانشناسان و مشاوران است، تصمیم با ماست که با شرکت همه اعضا در انتخابات، این خانه برای همه باشد یا با منفعل بودن عدهای آن را به عدهای دیگر واگذار کنیم.
بسیار جای تاسف است برای آن استادی که تصور میکند فقط رشته و گرایشی که او خوانده ارزشمند است و دیگر گرایشها ارزشی ندارد، فقط آن رویکرد درمانی که تدریس می کند دارای ارزشمند بوده و سایر رویکردها ارزش ندارد.
این بسیار غمگین کننده است که سئوالات امتحان تخصصی برای صدور پروانه، مثلا معطوف به اختلالات یا بزرگسال شده و افرادی که در حوزه کودک کار میکنند نادیده گرفته شوند. این بسیار ناراحت کننده است که بجای ارزیابی تخصصی از روانشناس سوال میشود آیا مراجع در اتاق درمان میتواند برای افطار نان و خرما بخورد یا خیر! از بایستههای روانشناسی میان فرهنگی احترام به اعتقادات، فرهنگها و سنتهاست، اساسا درمانگری که به این موضوعات وقعی نمیدهد، نیاز به راهنمایی دارد، اما نباید اولویتهای علمی و صنفی جابجا شود.
برخی افرادی که ماشین تهمت پراکنی در شبکه های مجازی راه انداختهاند، شایسته انتخاب شدن و نقش داشتن در امور سازمان نظام روانشناسی نیستند. از روانشناسان و مشاوران خواهش میکنم با چشم باز پای انتخابات بیایند. در وضعیت کنونی، آخرین سنگری که پناهگاه مردم است، تاب آوری و حل مسئله در سایه سلامت روان است، امیدوارم این سنگر از دست نرود. برای همین روانشناسان و مشاوران مسئولیت بسیار سنگینی دارند.
انتخاب با شماست، اینکه در پای انتخابات به سراغ افرادی بروید که در سالهای گذشته با تکیه بر قانون و در چهارچوب اهداف راهبردی، سازمان نظام را توسعه دادند یا به سراغ افرادی بروید که به دنبال جبران زخم های کودکی شان، باهوچیگری و نا ارزنده سازندگی دیگران، به دنبال تجارت توجه و معروفیت شخصی هستند.
سه هدف اصلی در قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره شامل «تلاش برای ارتقاء سطح دانش روانشناسی و مشاوره، حمایت از حقوق مراجعان و خدمات گیرندگان، حمایت از حقوق صنفی روانشناسان و مشاوران» نقشه راه اصلی را برای شورای مرکزی مشخص کرده است، شورای مرکزی با هیات بازرسان نقش تعیین کنندهای در تبیین راهبردها، اولویت سنجی و ریلگذاری برای رسیدن به اهداف دارد.
اگر افراد نقشها و مسئولیتهای خود را بشناسند، سازمان نظام قویتر از قبل پیش خواهد رفت. برخی افراد حد و مرزهای خود را نمیشناسند، چه بسا حتی یکبار هم آییننامههای سازمان نظام را مطالعه نکرده باشند. گاهی افرادی به برخی از عملکردهای سازمان نظام با توهین و تحقیر انتقاد میکنند که خودشان شایسته همان نقدها در سمتهای مدیریتی خود بودهاند.
چه بسیار کارهایی که در برخی دورهها پیگیری شد و متاسفانه بخاطر منفعل بودن برخی اعضای سازمان نظام، یا گم شدن اولویتها رها شد. بیمههای درمانی که برای خدمات روانشناسی، در دورههای قبل نیمی از راه را پشت سر گذاشته بود و دستورات لازم را از مراجع بالادستی گرفته بود، چرا پیگیری نشد؟ وضعیت بیمه خود روانشناسان و مشاوران که جز سازمان نظام هیچ پناهگاه صنفی دیگری ندارد قرار است به چه سمتی پیش رود؟
برخی اطلاعیه و ابلاغیهها بدون اینکه جزئیات مشخصی داشته باشد، اطلاع رسانیشود و سردرگمی اعضا را بیشتر میکند، قوانین در خصوص برخورد با روانشناسان و مشاوران متخلف، شفاف و در دسترس همه نیست. وضعیت رفاهی و حمایتی اعضا، آنگونه که باید شایسته این قشر تحصیلکرده و دلسوز نیست، همه اینها نیاز به مدیریت مبتنی بر خرد و وفاق دارد. اعضای شورای مرکزی با کمک بازرسان میتوانند نقش موثری در ایجاد وفاق داشته باشند و افرادی که نیامده بر کار، به دنبال نفاق هستند، آخر و عاقبت کار با آنان معلوم است.
برخی روانشناسان یک چیزی شنیدهاند که مثلا باید چهره درمانگر خنثی باشد، سوگیری سیاسی نداشته باشد، اما در تشخیص مصداق ضعف دارند و به بلوغ اجتماعی لازم نرسیدهاند، پیگیری برخی مسائل، سیاسی یا برای این تیم و آن تیم نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی یک روانشناس و مشاور است، تحقیق در پیدا کردن افراد شایسته، ارزیابی منصفانه و مبتنی بر بارفتار، شفاف سازی در دایره شواهد قابل اعتماد با ادبیات مبتنی بر احترام، یکی از وظایف روانشناسان و مشاوران در این مقطع است.
امیدوارم این بار نیز اعضای سازمان، فعالتر و هشیارانهتر، سازمان نظام را به سمت انتخابهای بالندهتر نزدیک کنند.
* دکترای تخصصی مشاوره و روانشناس