روز جهانی بدون خشونت/گامی به سوی جامعهای صلحمحور و انسانی

ایرنا/ تهران - ایرنا - دوم اکتبر هر سال، مصادف با زادروز مهاتما گاندی، رهبر استقلال هند و نماد مبارزه مسالمتآمیز، از سوی سازمان ملل متحد به عنوان «روز جهانی بدون خشونت» نامگذاری شده است، این روز، فرصتی جهانی برای ترویج فرهنگ صلح، مدارا، تفاهم و پرهیز از خشونت است، مفاهیمی که در دنیای پرتنش امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمندیم.
گروه جامعه ایرنا - مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۷ با تصویب قطعنامهای، دوم اکتبر ( ۱۰ مهر) زادروز مهاتما گاندی را به عنوان روز جهانی « بدون خشونت » اعلام کرد، هدف از این مناسبت، ترویج اصولی چون گفتوگو، احترام متقابل، پرهیز از خشونت و حل مسالمتآمیز اختلافات است، این روز یادآور آن است که تغییرات اجتماعی و سیاسی پایدار، تنها از مسیر تعامل و همدلی حاصل میشود.
مهاتما گاندی با تکیه بر اصل آهیمسا (Ahimsa) به معنای «آسیب نرساندن»، مبارزهای بی خشونت علیه استعمار بریتانیا را پایهگذاری کرد، او معتقد بود خشونت نهتنها راهحل نیست، بلکه خود بخشی از مشکل است، گاندی میگفت: پرهیز از خشونت، بزرگترین نیرویی است که بشر در اختیار دارد و از تمام سلاحهای مخرب ساخته دست انسان، قویتر است. این دیدگاه، الهامبخش جنبشهای مدنی در سراسر جهان شد که یکی از نمونههای آن نلسون ماندلا است.
تناقضی تلخ
در حالی دولتمردان و سردمداران در دنیا ادعای جهانی بدون خشونت را دارند که خرداد ماه امسال، این شعار با حمله اسرائیل به ایران با خاک یکسان شد، در بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، اسرائیل مناطق مسکونی را در ایران هدف قرار داد، این حملات نهتنها جان فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای را گرفت، بلکه دهها غیرنظامی نیز شهید شدند که زنان و کودکان زیادی در میان این شهدا بودند.
در حالی که جهان ادعای صلح، گفتوگو و همزیستی دارد، اما شاهد سکوت برخی قدرتها و واکنشهای محتاطانه دیپلماتیک هستیم، البته بسیاری از کشورها، نهادهای حقوق بشری و فعالان ضد جنگ، این حمله را محکوم کردند و خواستار توقف فوری خشونت شدند، علاوه بر این در غزه نیز شاهد اعمال خشونت بر مردم بیدفاعی هستیم که برای یافتن یک لقمه نان خود گرفتار ماندهاند.
چگونه میتوان از صلح سخن گفت وقتی که میبینیم برخی کشورها به راحتی به خاک کشوری دیگر حمله میکنند و آوارگی و گرسنگی آن مردم برایشان اهمیتی ندارد، آیا زمان آن نرسیده که مفهوم امنیت، از مرزهای نظامی فراتر رود و به کرامت انسانی گره بخورد؟ امروز، بیش از هر زمان دیگری، جهان نیازمند بازگشت به اصولی است که گاندی برای آن جنگید؛ مقاومت بیخشونت، گفتوگو و احترام به انسانیت.
خشونت در جهان امروز/ آمارها و واقعیتها
با وجود تلاشهای جهانی، خشونت همچنان یکی از مهمترین چالشهای انسانی است، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) سالانه بیش از یک میلیون نفر در جهان بر اثر خشونت جان خود را از دست میدهند، حدود ۳۰ درصد زنان در سراسر جهان، حداقل یکبار در زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند، خشونت خانگی هم معضلی است که نباید از کنار آن گذشت، البته تعداد زیادی از زنانی که دچار خشونت خانگی می شوند به علت ترس و یا آبرو آن را کتمان میکنند و به زبان نمیآورند اما عدهای میگویند که چه بر سرشان آمده است، آمارها نشان میدهد در برخی کشورها، کمتر از ۴۰ درصد قربانیان خشونت خانگی، آن را گزارش میکنند که این امر نشاندهنده ترس، شرم یا نبود حمایت قانونی است.
در ایران نیز، طبق گزارشهای رسمی و مطالعات دانشگاهی، خشونت خانگی یکی از رایجترین اشکال خشونت است، یکی از اصلی ترین موارد خشونت علیه زنان به معضل همسرآزاری باز میگردد، آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران گویای آن است که در بهار سال ۱۴۰۲ در مجموع ۱۶ هزار و ۲۶۴ نفر به دلیل همسرآزاری توسط سازمان پزشکی قانونی معاینه شدهاند که از این رقم ۱۵ هزار و ۷۶۴ مورد یعنی ۹۶ درصد آن به زنان اختصاص داشته است و میتوان گفت که زنان، قربانیان اصلی خشونتهای خانگی و همسرآزاری هستند.
البته خشونت علیه زنان مسالهای جهانی است که به دلایل متعدد فیزیولوژیک، روانی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اتفاق میافتد، طبق آمارهای جهانی، کشورهای ترکیه، آمریکا و نیوزلند در صدر رتبهبندی آماری هستند که در مورد موضوع خشونت علیه زنان در جهان منتشر شده است.
در ایران، موضوع حمایت از امنیت بانوان در روابط اجتماعی برای نخستین بار در قانون برنامه پنجم توسعه مطرح شد؛ در ماده ۲۷۷ این قانون که از سال ۱۳۹۰ اجرایی شد، تهیه و تدوین «سند ملی امنیت بانوان و کودکان در روابط اجتماعی» با مشارکت و برنامهریزی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه، سازمان بهزیستی کشور، شهرداری، وزارت کشور، شورای عالی استانها، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کار و امور اجتماعی به دولت واگذار شد.
به دنبال این جریان، لایحه «حمایت از آسیبدیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر خشونت» در دولت تهیه و در دی ماه ۱۳۹۹ برای طی مراحل قانونی به مجلس یازدهم ارسال شد؛ کلیات این لایحه سرانجام پس از بیش از دو سال یعنی در ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ به تصویب مجلس رسید و برای بررسی جزئیات بار دیگر راهی کمیسیون اجتماعی شد، اگر چه در نهایت نتوانست در سال پایانی عمر آن دوره مجلس فرصت تصویب پیدا کند و به جمع لوایحی که در مجلس خاک میخورند، پیوست.
تصویب لایحه حفظ کرامت و حفاظت از زنان در برابر سوء رفتار یکی از مطالبات مردم بهویژه جامعه زنان از حاکمیت در راستای حفظ شأن و جایگاه زنان است؛ زنانی که در دهههای اخیر جایگاه شایستهای در نظام اقتصادی، اجتماعی و اداری کشور یافتهاند و انتظار دارند از سوی قانون نیز در روابط اجتماعی و فردی مورد حمایت قرار گیرند.
در نهایت، این لایحه پس از رفت و برگشت ای فراوان بین دولت، مجلس و قوه قضاییه، در خرداد ۱۴۰۴ با درخواست استرداد از سوی دولت مواجه شد که دلیل اصلی آن هم تغییرات اساسی در متن لایحه توسط مجلس بود، زهرا بهروز آذر؛ معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده از استرداد لایحه حمایت از زنان به دلیل تغییرات زیاد (هویتی و ماهوی) آن در مجلس شورای اسلامی خبر داد و گفت: اتفاقاتی که در مجلس برای این لایحه افتاده، آن را به متنی جدید تغییر داده که کلاً با لایحه ارسالی دولت متفاوت است.
وی با بیان اینکه لایحه تغییرات ماهوی جدی پیدا کرده است، اظهار کرد: تغییرات از نام لایحه شروع شد که البته مساله ما تغییر نام نیست، بلکه مهم این است که بتوانیم فعل خشونت، سوء رفتار و انواع ناهنجاریهایی را که به خصوص در محیط خانواده ممکن است، وجود داشته باشد و زنان و دختران را مورد تاثیر قرار داده و موجب کاهش امنیت خانواده میشود را به حداقل برسانیم.
بهروز آذر در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به حذف برخی بندهای پیشنهادی لایحه حمایت از زنان، گفته بود: با توجه به تغییرات ایجاد شده در این لایحه به این نتیجه رسیدیم که دیگر اثربخشی لازم را ندارد از این رو در دولت تصمیم گرفته شد که به سمت استرداد برویم.
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده معتقد است که لایحه حمایت از زنان یک روحی داشت مبنی بر این که خشونت در یک لحظه اتفاق نمیافتد، خشونت یک نقطه شروع دارد و یک مسیری را طی میکند تا به مرحله بروز برسد، شاید بتوان گفت چهار مرحله دارد که آخرین آن مرحلهای است که میبینیم، باور داریم در پیشگیری از خشونت باید هر چهار مرحله دیده شود.
با این وجود، این لایحه همچنان در کمیسیون اجتماعی مجلس به عنوان کمیسیون اصلی رسیدگیکننده، در نوبت رسیدگی قرار دارد و هنوز مجلس دوازدهم اقدامی برای نهایی شدن لایحه و ارسال گزارش آن به صحن مجلس انجام نداده است.
خشونت در خانواده/ زخم پنهان جامعه
خشونت خانوادگی، بهویژه علیه زنان و کودکان، نهتنها سلامت روانی و جسمی قربانیان را تهدید میکند، بلکه به بازتولید خشونت در نسلهای بعدی منجر میشود، کودکانی که در محیطهای خشونتآمیز رشد میکنند، در آینده بیشتر در معرض رفتارهای پرخاشگرانه یا افسردگی قرار دارند.
روانشناسان تأکید میکنند که آموزش مهارتهای ارتباطی، مدیریت خشم، مشاورههای خانوادگی و حمایت قانونی از قربانیان، از جمله راهکارهای مؤثر برای کاهش خشونت در محیط خانه است.
نقش رسانهها، آموزش و نهادهای مدنی
رسانهها، مدارس، دانشگاهها و نهادهای مدنی میتوانند نقش کلیدی در ترویج فرهنگ صلح و مدارا ایفا کنند، آموزش مفاهیمی چون همدلی، گفتوگو، احترام به تفاوتها و حل اختلاف بدون خشونت، باید از سنین کودکی آغاز شود.
در بسیاری از کشورها، برنامههای آموزشی با محوریت «آموزش صلح» در مدارس اجرا میشود، این برنامهها شامل آموزش مهارتهای حل مسئله، کنترل هیجانات، احترام به تفاوتها و مقابله با خشونت هستند.
راهکارهای مقابله با خشونت در جامعه
کارشناسان معتقدند برای مقابله موثر با خشونت در جامعه، باید مجموعهای از اقدامات هماهنگ انجام شود، یکی از آنها « اصلاح قوانین» است که با تصویب قوانین جامع برای حمایت از قربانیان خشونت، جرمانگاری خشونت خانگی و تسهیل دسترسی به عدالت میتوان تا حد زیادی خشونت را کاهش داد، « تقویت نهادهای حمایتی همراه با ایجاد مراکز مشاوره، خانههای امن و خطوط تلفن اضطراری برای قربانیان» اقدام دیگر در این مسیر است، البته در این میان «آموزش عمومی با اجرای کمپینهای آگاهیبخش در رسانهها و فضای مجازی» نیز نقش موثری در کاهش خشونت خواهد داشت.
باید بگوییم که روز جهانی بدون خشونت، تنها یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه فراخوانی جهانی برای بازنگری در شیوههای تعامل انسانی است، در دنیایی که خشونت، جنگ و نفرت مرزهای اخلاقی را درنوردیده، بازگشت به اصولی چون مدارا، تفاهم و همدلی، ضرورتی حیاتی است.
مهاتما گاندی در یکی از سخنان معروف خود میگوید: اگر بخواهیم صلح واقعی را در جهان برقرار کنیم، باید از کودکان آغاز کنیم.
شاید امروز، بیش از هر زمان دیگری، به این جمله نیاز داریم.