
۹۰ درصد فلج مغزی مادرزادی است/ ضرورت تشخیص و مداخله زودهنگام

ایرنا/ فلج مغزی یا Cerebral Palsy مجموعهای از علائم ناشی از آسیب به مغز در حال تکامل است که عمدتاً به شکل اختلالات حرکتی بروز میکند. این آسیب ممکن است در سه بازه زمانی حساس شامل دوران بارداری، هنگام تولد و پس از تولد (تا حدود سهسالگی) رخ دهد.
دوران بارداری شایعترین زمان بروز این اختلال است. عواملی مانند کمکاری تیروئید، تشنج، مصرف خودسرانه داروها و ابتلای مادر به عفونتها میتوانند احتمال بروز فلج مغزی را افزایش دهند. اختلال در عملکرد جفت نیز از دیگر عوامل مؤثر است؛ جدا شدن زودرس جفت، جفت سرراهی و وضعیتهای غیرطبیعی قرارگیری جنین که موجب کاهش جریان اکسیژن و مواد مغذی به جنین میشود، از جمله مواردی هستند که خطر آسیب مغزی را بالا میبرند.
علاوه بر این، بارداریهای چندقلویی، خونریزیهای دوران بارداری، تولد نوزاد نارس، وزنگیری ناکافی جنین، قرار گرفتن در معرض اشعه، کاهش مایع آمنیوتیک یا پارگی زودرس کیسه آب نیز از عوامل خطرزا در بروز فلج مغزی محسوب میشوند.
اهمیت مراقبتهای دوران بارداری و زایمان ایمن
پیشگیری از بروز فلج مغزی نیازمند توجه جدی به مراقبتهای دوران بارداری است. مادران باید از سفرهای غیرضروری، مصرف خودسرانه داروها و قرار گرفتن در معرض اشعه مستقیم پرهیز کنند. انجام واکسیناسیونهای بهموقع، تغذیه سالم، کنترل فشار خون و انجام غربالگریهای لازم، زمینهساز بارداری ایمن خواهد بود.
در زمان زایمان نیز عواملی چون زایمان زودرس، دشواری در خروج نوزاد، کاهش اکسیژنرسانی، یا وضعیت غیرطبیعی قرارگیری جنین (پایین بودن پا یا شانه بهجای سر) میتوانند خطر فلج مغزی را افزایش دهند. مسمومیت بارداری، دیابت کنترلنشده مادر و ورود داروهای بیدردی به بدن نوزاد از دیگر عوامل خطرزا هستند.
زایمان باید در محیط بیمارستانی و تحت نظر تیم تخصصی انجام شود تا احتمال بروز عوارض کاهش یابد. پس از تولد نیز ابتلا به عفونتهای مغزی نظیر مننژیت و آنسفالیت، ضربه به سر، سقوط از ارتفاع، برقگرفتگی یا غرقشدگی میتواند باعث فلج مغزی شود.
نقش خانواده در تشخیص زودهنگام و مداخله بهموقع
حدود ۹۰ درصد موارد فلج مغزی از نوع مادرزادی است و به مشکلات دوران بارداری و زایمان مربوط میشود. اصطلاح «فلج مغزی مادرزادی» به زمان بروز آسیب اشاره دارد و به معنای مقصر بودن مادر نیست. تنها حدود ۱۰ درصد موارد به عوامل پس از تولد مانند عفونت یا ضربه مربوط میشوند؛ در برخی موارد نیز عوامل ژنتیکی و پدری نقش دارند.
خانوادهها باید نسبت به علائم هشداردهنده در کودکان حساس باشند. عدم کنترل گردن پس از چهار ماهگی، تأخیر در نشستن، ایستادن یا راهرفتن، سفتی یا شلی غیرطبیعی اندامها، لرزش، بیتعادلی در حرکات و استفاده نابرابر از دستها یا پاها از نشانههایی هستند که نیاز به بررسی فوری توسط پزشک دارند.
تشخیص زودهنگام میتواند روند درمان و توانبخشی را متحول کند. استفاده از روشهای فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی و آموزشهای تخصصی در مراحل اولیه رشد، به کودک کمک میکند تا تواناییهای بالقوه خود را فعال کرده و به فردی مستقل و کارآمد در جامعه تبدیل شود.
تجربه بالینی نشان میدهد بسیاری از بیماران مبتلا به درجات شدید فلج مغزی توانستهاند با مداخلات توانبخشی زودهنگام به موفقیتهای تحصیلی و اجتماعی چشمگیری دست یابند. از اینرو، مراجعه منظم به مراکز بهداشتی و استفاده از ابزارهای غربالگری رشد مانند فرم ASQ برای پایش وضعیت رشد کودک، اقدامی ضروری در مسیر پیشگیری و درمان بهموقع است.
* فوقتخصص مغز و اعصاب کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی