نماد آخرین خبر

پرستار؛ روایت بی‌صدای عشق و ایثار

منبع
ايرنا
بروزرسانی
پرستار؛ روایت بی‌صدای عشق و ایثار

ایرنا/ تهران- ایرنا- در هیاهوی بیمارستان در میان درد و رنج، میان صدای دستگاه‌ها و زمزمه‌های درد، کسی هست که بی‌صدا می‌ایستد، آرامش و امنیت می‌دهد چرا که او یک پرستار است، حافظ جان بیماری که ضعیف و ناتوان است، پرستاری برای او نه فقط یک شغل بلکه تجلی انسانیت است؛ دستانش مرهم‌اند، نگاهش آرامش و حضورش امیدی‌ست که در دل تاریکی می‌تابد.

تا پاسی از شب بیدار می‌ماند تا صبح و زندگی برای دیگری طلوع کند. خسته می‌شود اما خستگی نمی‌شناسد، می‌ایستد تا تو برخیزی و به زندگی باز گردی، او عشق را آموخته و زندگی کرده است، عشقی بی‌ادعا، بی‌مرز، بی‌توقع.

پرستار، فرشته‌ای زمینی‌ است که با لباس سفید، نه برای پرواز که برای ماندن آمده است؛ برای زندگی بخشیدن آمده تا بماند کنار درد، کنار ترس، کنار تنهایی. روز پرستار، روز تجلیل از کسانی‌ است که با هر قدم، با هر لمس، با هر لبخند، زندگی را دوباره معنا می‌کنند.

پرستار؛ روایت بی‌صدای عشق و ایثار

در جهان پرهیاهوی امروز، جایی هست که سکوت، معنای دیگری دارد. جایی که صدای دستگاه‌ها، زمزمه‌های درد و نگاه‌های نگران، موسیقی روز و شب‌اند. آنجا، در دل بیمارستان، در اتاق‌های سفید و راهروهای بی‌پایان، کسی هست که بی‌ادعا، بی‌تظاهر، بی‌خواب، با دستانی که بوی مرهم می‌دهند، با چشمانی که امید را می‌کارند و با قلبی که برای دیگران می‌تپد، حضور دارد. وقتی به لباس سفید این فرشته زمینی خیره می‌شوی، آرامش و امنیت را با اعماق وجودت با همه درد و رنج‌هایی که بر دوش می‌کشی، احساس می‌کنی. او فرشته‌ای است که در قامت انسان نمود یافته، فرشته‌ای از جنس سلامت.

پرستار واژه‌ای‌ است که باید با احترام تلفظ شود، با احترام نوشته شود و با احترام خطاب قرار گیرد. او از جنس نور است، از جنس صبر، صبری از جنس زینب (ع)، از جنس عشقی که در هیچ کتابی نوشته نشده اما در هر لحظه از زندگی بیماران، جاری‌ است.

پرستار؛ روایت بی‌صدای عشق و ایثار

پرستار آن‌گاه که همه خوابند، بیدار است. آن‌گاه که همه ناامیدند، امیدوار است. آن‌گاه که درد، بی‌تاب می‌کند، او آرام می‌ماند نه چون درد را نمی‌فهمد، بلکه چون آموخته است که آرامش، نخستین درمان است.
او نه فقط زخم را می‌بندد، بلکه دل را نیز مرهم می‌گذارد. نه فقط دارو می‌دهد، بلکه امید تزریق می‌کند. نه فقط مراقب جسم است، بلکه نگهبان روح است. پرستار، فرشته‌ای‌ست که بال ندارد، اما پرواز می‌کند؛ در دل‌های شکسته، در چشم‌های خسته، در لحظه‌های بی‌پناهی.

روز پرستار، روز تجلیل از کسانی‌ست که هر روز، بی‌آن‌که نامشان در تیترها بیاید، قهرمان‌اند. قهرمانانی که با هر شیفت کاری، با هر شب‌زنده‌داری، با هر لبخند به بیماری که درد می‌کشد، جهان را کمی بهتر می‌کنند. این روز، فرصتی‌ست برای گفتنِ «سپاس» به آنان که بی‌صدا، اما با تمام وجود، در کنارمان ایستاده‌اند.

پرستاران همان ستون‌های پنهان نظام سلامت‌اند؛ کسانی که با دانش، تعهد، و عشق، شبانه‌روز در کنار بیماران حضور دارند. کار پرستاری، تنها تزریق دارو و تعویض پانسمان نیست. پرستاری یعنی ایستادن در خط مقدم رنج، یعنی شنیدن صدای گریه، دیدن چشم‌های بی‌فروغ، و باز هم لبخند زدن نه برای خود بلکه برای آن‌که امیدش به نگاه توست.

پرستار؛ روایت بی‌صدای عشق و ایثار

پرستار، گاهی خودش بیمار است، اما لباس سفیدش را می‌پوشد و می‌آید، چون می‌داند نبودنش، یعنی یک دلِ بی‌پناه بیشتر. او با کمبود نیرو، با شیفت‌های سنگین، با حقوقی که گاه با شأنش نمی‌خواند با خستگی مزمن، با فشار روانی، می‌جنگد. پرستار، شب را بیدار می‌ماند، نه برای جشن و شادی، بلکه برای مراقبت از بیماری که تب دارد، از کودکی که گریه می‌کند، از مادری که نگران است.

او گاهی شاهد رفتن است، شاهد خاموشی، شاهد آخرین نفس‌ها… و باید قوی بماند، برای آن‌که هنوز زنده است...





🔹"آخرین خبر" در روبیکا 🔹"آخرین خبر" در ایتا 🔹"آخرین خبر" در بله

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر