مرگ در جاده؛ روایت خاموش از جنگی بیصدا میان آسفالت، انسان و آهن

ایسنا/ هنوز آفتاب درست بالا نیامده که اولین پیامک «تصادف منجر به فوت» در گروههای خبری دستبهدست میشود. باز هم جاده، باز هم سرعت، باز هم خودروهایی که قرار بود وسیله سفر باشند، نه تابوت متحرک.
به گزارش ایسنا، هر روز، صدها زندگی در جادههای ایران از دست میرود؛ خیابانها و بزرگراههایی که قرار بود مسیر حرکت باشند، تبدیل شدهاند به صحنهای برای تراژدیهای بیپایان. سالانه بیش از ۱۷ هزار نفر در این مسیرها جانشان را از دست میدهند؛ رقمی که حتی از برخی میدانهای جنگ هم بیشتر است.
سازمان پزشک قانونی کشور در آخرین آمار جانباختگان تصادفات اعلام کرده است که در نیمه نخست سال جاری ۱۰ هزار و ۴۱۴ نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند.
آمار کشتهشدگان تصادفاتی که توسط پزشک قانونی کشور اعلام شده است، در مقایسه با مدت مشابه سال قبل (۱۰ هزار و ۸۲ نفر)، ۳.۳ درصد رشد داشته است.
تهران، فارس و خراسان رضوی سه استان در صدر آمار فوتی در تصادفات
در نیمه نخست سال، استانهای تهران با ۸۵۶، فارس با ۸۰۳ و خراسان رضوی با ۷۳۳ فوتی بیشترین و استانهای ایلام با ۱۰۶، کهگیلویه و بویراحمد با ۱۲۰ و قم با ۱۴۲ فوتی کمترین تعداد تلفات را داشتهاند.
رشد ۸.۳ درصدی تلفات تصادفات درون شهری
در این مدت دو هزار و ۵۸۹ نفر در تصادفات درون شهری جان خود را از دست دادند. در حالی که این رقم در مدت مشابه سال قبل دو هزار و ۳۹۰ نفر بوده است. بنابراین در نیمه نخست امسال شاهد رشد ۸.۳ درصدی تلفات تصادفات درون شهری هستیم.
پیش از ۲۰۰ هزار مصدوم در نیمه نخست امسال
در نیمه نخست امسال ۲۰۲ هزار و ۱۴۵ مصدوم حوادث رانندگی به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل (۱۹۹ هزار و ۸۴۱ نفر)، ۱.۲ درصد بیشتر شده است.
سازمان پزشک قانونی کشور در آخرین آمار جانباختگان تصادفات اعلام کرده است که در نیمه نخست سال جاری ۱۰ هزار و ۴۱۴ نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند. همچنین در نیمه نخست امسال ۲۰۲ هزار و ۱۴۵ مصدوم حوادث رانندگی به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل (۱۹۹ هزار و ۸۴۱ نفر)، ۱.۲ درصد بیشتر شده است.
آمار این تصادفات و جان باختنها نشان دهنده از دست دادن عزیزانی است که میتوانستند باز هم زندگی کنند و فعال باشند؛ بطوریکه به گفته سردار حسینی عمدتاً سن کسانی که در تصادفات جان خودشان را از دست میدهند، در سالهای مولد بودن و فعال بودنشان است. سنینی بین ۲۵ الی ۳۸ سال، بیشترین قربانیان سوانح ترافیکی هستند.
وی همچنین بیان داشت که وقتی از مقولهای به عنوان حمل و نقل و ترافیک بحث میکنیم باید بدانیم که بیتوجهی به این حوزه سالانه نزدیک به ۷ درصد از تولید ناخالص ما را از بین میبرد.
بر اساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور در نیمه نخست امسال متأسفانه ۴۹.۷ درصد از متوفیات حوادث رانندگی را نوجوانان و جوانان ۱۱ تا ۳۹ سال تشکیل داده است. در این مدت افراد بالای ۶۰ سال، ۱۹.۵ درصد و افراد ۴۰ تا ۴۹ سال ۱۴ درصد از کل تلفات را به خود اختصاص دادهاند.
خودروهای بیکیفیت؛ مرگ روی چرخها
اما فقط جاده نیست که میکُشد. خودروهای داخلی، با قیمتهای نجومی و کیفیتی فرسوده، سهم بزرگی در این آمار تلخ دارند.
در حالی که خودروسازان جهان به سمت ایمنی هوشمند، ترمز خودکار، کنترل پایداری و کیسههوای جانبی رفتهاند، در ایران هنوز خودروهایی تولید میشود که در تست تصادف حتی نمره قبولی هم نمیگیرند. در یک تصادف مشابه بین دو خودرو، در یکی از کشورهای اروپایی سرنشین با یک خراش از ماشین بیرون میآید، اما در ایران همان برخورد به مرگ ختم میشود. کارشناسان فنی میگویند بخش عمدهای از این فاجعه ناشی از طراحی ضعیف، استفاده از مواد اولیه بیکیفیت و نبود سیستمهای ایمنی فعال در خودروهای داخلی است؛ بدنههایی نازک، سیستم ترمز ناکارآمد، نبود کنترل پایداری الکترونیکی و ایربگهایی است که در مواردی حتی باز نمیشوند و یا از کیفیت کافی برخوردار نیستند.
خودروسازان داخلی در حالی محصولات قدیمی را با تغییرات جزئی روانه بازار میکنند که در بسیاری از کشورها همان مدلها بیش از یک دهه است از خطوط تولید حذف شدهاند. در برخوردهای مشابه، خودروهای ایرانی خسارت جانی چند برابر بیشتری نسبت به نمونههای خارجی بر جای میگذارند. ایمنی، همچنان حلقه مفقودهای است در صنعتی که بیش از نیم قرن قدمت دارد؛ اما هنوز نتوانسته از مرحله مونتاژ فراتر برود.
جادههایی که آماده حادثهاند
زیرساختهای جادهای نیز بخش دیگری از زنجیره بحران هستند. بسیاری از محورهای مواصلاتی کشور سالهاست بدون بازسازی جدی مورد استفاده قرار میگیرند. نبود خطکشی روشن در شب، گاردریلهای شکسته، پیچهای کور، تابلوهای محو و روشنایی ناکافی در جادههای اصلی، جادههایی با انبوهی از ایرادات در کف آن، فقط بخشی از عواملی هستند که زمینه تصادف را فراهم میکنند. در بسیاری از مناطق کوهستانی یا برونشهری، نبود علائم هشدار کافی باعث میشود رانندگان در مواجهه با مسیرهای خطرناک غافلگیر شوند. شبکه جادهای کشور اگرچه از نظر طول گسترش یافته، اما از نظر کیفیت و ایمنی رشد متناسبی نداشته است.
بیشتر آمار فوتی در شهریور
بر اساس آمارها، ماه شهریور بیشترین تعداد کشتههای تصادفات را در مقایسه با دیگر ماههای سال به خود اختصاص میدهد. شهریور امسال، تلفات حوادث رانندگی به بالاترین حد خود در طول شش ماهه امسال رسید و بعد از دو سال مجدداً از مرز ۲۰۰۰ فوتی عبور کرد و به دو هزار و ۶۴ نفر رسید. در این ماه تعداد تلفات تصادفات در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۶.۱ درصد بیشتر شده است که از این تعداد هزار و ۶۱۹ نفر مرد و ۴۴۵ نفر زن بودند.
شهرها؛ صحنه تصادفهای خاموش
تصادفات شهری نیز سهم بزرگی از آمار تلفات را به خود اختصاص داده است. در کلانشهرها، ترافیک سنگین، خستگی رانندگان، بیتوجهی به چراغها و سرعت غیرمجاز از عوامل اصلی برخوردهای مرگبار محسوب میشوند. در خیابانها، موتورسیکلتها بخش قابل توجهی از قربانیان را تشکیل میدهند؛ رانندگانی که اغلب بدون کلاه ایمنی و با رفتارهای پرخطر در میان خودروها حرکت میکنند. نبود نظارت مؤثر، کمبود آموزش همگانی و ضعف در فرهنگ رانندگی، از شهر تا جاده، یک زنجیره رفتاری ناسالم را شکل داده است.
رشد ۸.۳ درصدی تلفات تصادفات درون شهری
در نیمه نخست سال جاری، دو هزار و ۵۸۹ نفر در تصادفات درون شهری جان خود را از دست دادند، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال قبل دو هزار و ۳۹۰ نفر بوده است و در نیمه نخست امسال شاهد رشد ۸.۳ درصدی تلفات تصادفات درون شهری هستیم.
طبق آمارها میزان تلفات حوادث رانندگی در محورهای درون شهری طی سال گذشته چهار هزار و ۷۵۹ نفر بوده که نسبت به سال قبل از آن ۳.۵ درصد کاهش داشته است.
لجبازی پشت فرمان؛ سرعتی که نمیبخشد
اما همه چیز هم تقصیر ماشین و جاده نیست. بخشی از مرگ در جاده، از همان لحظهای شروع میشود که راننده تصمیم میگیرد ثابت کند حق با اوست. لجبازیهای مرگبار، سبقتهای کور، رقابتهای لحظ��ای بین دو راننده و خشم جادهای، حالا به پدیدهای اجتماعی تبدیل شدهاند. در ویدیوهای دوربینهای مداربسته و فیلمهایی که در فضای مجازی منتشر میشود، میتوان دید چطور دو راننده، فقط برای اینکه اول برسند یا "کم نیاورند"، خودشان و دیگران را به کام مرگ میفرستند.
این رفتارها نشانه فقدان آموزش کنترل خشم، نبود فرهنگ رانندگی و ضعف نظارت مؤثر پلیس در بعضی مسیرهاست. جاده تنها جایی است که باید از حق خود گذشت؛ اما ما شاهد لجبازی و جنگ بین افراد در رقابت سرعت و پیروزی هستیم که جایزه آن از دست دادن جان است.
مرگهایی که عادی شدهاند
وقتی مرگ در جاده تکرار شود، جامعه نسبت به آن بی تفاوت میشود. حالا دیگر شنیدن خبر "سه کشته در محور زاهدان-خاش" یا "واژگونی اتوبوس در محور سنندج" موجی در مردم ایجاد نمیکند. تصادفات برای ما شدهاند تیترهای روزمره، نه یک هشدارهای ملی. اما هر یک از این تیترها یعنی خانوادهای داغدیده، کودکی بیپدر، مادری که هنوز لباس پسرش را در آغوش میگیرد و میگوید «میخواست برگرده، فقط یه سفر کاری بود...»
جادهها نیازمند بازسازیاند، خودروها نیازمند ایمنی، پلیس نیازمند ابزار بیشتر و ما رانندگان نیازمند تغییر رفتار. مرگ در جاده نه سرنوشت محتوم، که نتیجه بیتفاوتی جمعی است. خودروهای ناایمن، جادههای فرسوده، نظارت ناکافی و رفتار پرخطر رانندگان، هرکدام از این حلقهها، اگر اصلاح نشود، چرخه مرگ ادامه خواهد یافت. تا وقتی "فرهنگ ایمنی" به اندازه "فرهنگ سرعت" جذاب نباشد، تیتر فردا باز هم همان است: «تصادف مرگبار در محور... چند کشته، چند زخمی...»
انتهای پیام


















