چاقوی پسر بر قلب مادر ۷۵ سالهاش نشست

هفت صبح/ پسر مادرکش بازداشت شد.
چهارم آذرماه امسال، گزارش وقوع قتل پیرزنی در محله اختیاریه تهران از سوی شهروندان به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام شد. با دریافت این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند.
کارآگاهان در بدو ورود، جسد زن ۷۵ سالهای را در اتاق خواب مشاهده کردند که غرق در خون روی زمین افتاده بود. بررسیها نشان داد او بر اثر ضربات متعدد و مهلک چاقو به ناحیه گردن، قفسه سینه و شکم به قتل رسیده است.
در همان مراحل اولیه مشخص شد که عامل جنایت پس از قتل، طلاها و ظروف نقره مقتول را به ارزش حدود ۱۰ میلیارد تومان از داخل گاوصندوق سرقت کرده است. با این حال، نبود هرگونه آثار تخریب روی درِ خانه و گاوصندوق، احتمال ارتکاب جنایت توسط فردی آشنا را تقویت کرد.
سرنخ مهم دوربینهای مداربسته
کارآگاهان در نخستین گام با بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان متوجه شدند مرد جوانی بدون هیچ نشانی از ورود اجباری، با زدن زنگ وارد خانه شده و پس از دقایقی با عجله محل را ترک میکند. چهره او پوشیده بود، اما پلاک موتورسیکلتی که برای رفتوآمد استفاده کرده بود در تصاویر ثبت شد؛ سرنخی که تیم تحقیق را یک قدم به متهم نزدیکتر کرد.
با پیگیریهای اطلاعاتی، مالک موتورسیکلت شناسایی و بازداشت شد. او در بازجویی گفت موتورسیکلت را آن روز به یکی از دوستانش قرض داده است. بررسیهای بعدی آشکار کرد که این فرد پسر مقتول بوده و او نیز در محله اختیاریه زندگی میکند.
بازداشت پسر مقتول و کشف طلاهای سرقتی
کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات، با اخذ دستور قضایی به محل زندگی پسر مقتول رفتند و او را در عملیات ضربتی بازداشت کردند. در بازرسی از محل، طلاها و ظروف نقره سرقتشده نیز کشف و ضبط شد.
اعتراف تلخ
متهم پس از انتقال به اداره دهم، در اعترافاتش گفت:«به پول نیاز داشتم و قصد داشتم طلاهای مادرم را سرقت کنم، اما رمز گاوصندوق را نمیدانستم. به خانهاش رفتم و گفتم میخواهم مقداری طلا در گاوصندوق بگذارم. او در را باز کرد و وقتی گاوصندوق را گشود، با چاقو به او حمله کردم. بعد از قتل، طلاها و ظروف نقره را برداشتم و فرار کردم. فکرش را هم نمیکردم دستگیر شوم.»
ادامه تحقیقات
با ثبت اعترافات و انجام تحقیقات میدانی، متهم برای روشنشدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته و رسیدگی به پرونده همچنان ادامه دارد.

















