تابناک/ سه پسر جوان که متهم هستند بعد از دزديدن دختران پولدار به آنها تعرض و اموالشان را سرقت کردهاند در دادگاه کيفري البرز محاکمه و به اعدام در ملاء عام محکوم شدند.
سحرگاه نهم تيرماه سال 90 دختر جواني به نام شيوا 21ساله همراه خانواده اش به کلانتري 154 چيتگر رفته و پليس را از ماجراي سياهي باخبر کرد.
او که به سختي سخن ميگفت در شکايتش اظهار داشت:از سوي دو پسر جوان ربوده شده و مورد آزار جنسي قرار گرفته است. شيوا توضيح داد: ساعت 10 و نيم شب با خودروي ويتاراي مادرم به ميدان معلم کرج رفتم تا دارو بخرم.
وقتي کنار خيابان توقف کردم و خواستم از ماشين پياده شوم، ناگهان دو پسر جوان وارد ماشينم شدند. يکي از آنها به صورتم گاز اشکآور زد و بعد با کمک دوستش به سرعت مرا به صندلي عقب کشيدند. سپس با شالي که سرم بود دستهايم را بستند. يکي از آنها هم خودش را به پشت فرمان رساند و حرکت کرد.
حدود نيم ساعت بعد مرا به ساختماني بردندکه نشاني آن را نميدانم . هر دو نفر مرا مورد آزار قرار دادند. چند ساعت بعد چشمهايم را بستند و دوباره مرا سوار ماشين کرده و در اتوبان تهران-کرج نزديکي پل کلاک و در يک کوچه تاريک از ماشين به بيرون پرتاب کرده و از محل گريختند.
دختر جوان ادامه داد: دو متهم، خودروي ويتاراي مادرم، يک گوشي تلفن همراه، کيف دستي، گوشوارههاي طلا و 200 هزار تومان پولي را که داخل داشبورد ماشين بود سرقت کردند.
بعد از مطرح شدن شکايت و ثبت مشخصات متهمان، مأموران پليس تحقيقات خود را شروع کردند. در حالي که بررسيها مراحل اوليه خودش را طي ميکرد، 17 روز بعد زن جواني به کلانتري17 رجايي شهر کرج رفت و شکايت مشابهي را به پليس گزارش داد.
بيتا گفت: ساعت 8 و نيم شب با ماشين مزدا3 شوهرم داشتم به خانه ميرفتم. لحظهاي کنار مغازه سوپرمارکت براي خريد توقف کردم. همان لحظه دو پسر جوان سوار ماشينم شده و به صورتم گاز اشک آور زدند. آنها مرا به صندلي عقب کشاندند و دست و پايم را بستند. يکي از آنها پشت فرمان نشست و به طرف بيابان حرکت کردند.
در آنجا پسر ديگري که منتظرشان بود، سوار ماشين شد. بعد هم هر سه نفر در تاريکي شب به من تعرض کردند. سپس چشمهايم را با دستمالي بستند و نزديکي پمپ بنزين ورد آورد مرا از ماشين به بيرون انداختند و گريختند.
زن جوان ادامه داد: متهمان ماشين مزدا3، مقداري طلا و گوشي گران قيمتي را که داشتم سرقت کردند.
در حالي که گزارش پزشکي قانوني تأييد کرد دو شاکي مورد آزار جنسي قرار گرفتهاند، 20 روز بعد از مطرح شدن دومين شکايت، مأموران پليس خودروي اولين شاکي را به همراه سه پسر جوان که مهران 21 ساله ، محمد 23 ساله ، و امين 31 ساله نام داشتند در عوارضي قم متوقف کردند.
بعد از آن متهمان در شعبه دوم بازپرسي دادسراي عموميو انقلاب کرج مورد بازجويي قرار گرفتند. آنها ادعا کردند از ماجراي سرقتي بودن خودرو و تعرض به دختران بي خبر هستند. مهران که راننده خودرو بود، ادعا کرد خودرو را از زن جواني خريده است اما نتوانست ادعاي خود را اثبات کند. بعد از آن شاکيان با حضور در دادسرا متهمان را شناسايي و از آنها شکايت کردند.
بعد از اينکه متهمان شناسايي شدند، محمد در بازجوييها گفت: شب حادثه با ماشين پرشياي مهران در حال دور زدن در خيابان بوديم که متوجه شديم دختر جواني با خودرويي مدل بالا کنار خيابان توقف کرد. مهران پيشنهاد داد او را اذيت کنيم. به خاطر همين مهران ماشينش را پارک کرد و به سراغ دختر جوان رفتيم. در يک فرصت مناسب با گاز اشک آور به او حمله کرديم و بعد او را به صندلي عقب کشانديم. دستهاي دختر جوان را بستيم و من پشت فرمان نشستم و حرکت کردم. بعد هم به محل کار مهران رفتيم و بهزور به دختر جوان تعرض کرديم. بعد از حادثه، ماشين و وسايل همراهش را سرقت و دختر جوان را هم در بيابان رها کرديم.
مهران هم که چاره اي جز اقرار نداشت در بازجوييها حرفهاي محمد را تأييد کرد اما گفت پيشنهاد ربودن دختر جوان را محمد داده بود. مهران درباره دومين حادثه گفت: ابتدا من و محمد زن جواني را همراه ماشينش ربوديم و بعد امين را از ماجرا با خبر و هر سه به او تعرض کرديم.
امين که فردي متاهل بود، وقتي مورد باز جويي قرار گرفت گفت: قبول دارم با بيتا رابطه جنسي برقرار کردم اما نقشي در ربودن و سرقت ماشين و اموال او نداشتم.
سرانجام تحقيقات پرونده تکميل شد و بعد از قرار مجرميت، کيفر خواست عليه سه پسر جوان به اتهام آدم ربايي، سرقت و تجاوز به عنف صادرو براي رسيدگي به شعبه اول دادگاه کيفري البرز فرستاده شد و سه متهم مقابل هيأت قضات پاي ميز محاکمه رفتند.
نماينده دادستان کرج در دفاع از کيفرخواست گفت سه متهم در بازجوييها به جرم خودشان اقرار کرده اند و جرم آنها محرز شده است و براي شان در خواست صدور مجازات قانوني دارم.
بعد از آن بيتا و شيوا در جايگاه قرار گرفتند و به صورت جداگانه در باره حادثه توضيح دادند. سپس مهران در جايگاه ايستاد و در حالي که در بازجوييها به جرم خودش اقرار کرده بود، اتهام خودش را انکار کرد.
بعد از آن امين و محمد همدر جايگاه قرار گرفتند و حرفهاي مهران را تأييد کردند.
قاضي رنجبر بعد از شنيدن دفاعيات متهمان و وکلاي مدافع آنها با اعضاي دادگاه وارد شور شد و متهمان رديف اول و دوم به نامهاي مهران و محمد را به اتهام آدم ربايي به 15 سال حبس ، سرقت مقرون به آزار 1سال حبس و تحمل 74 ضربه شلاق محکوم کرد. قاضي همچنين به استناد بند «د» ماده 82 و 105 قانون مجازات اسلاميهر سه متهم را به اعدام در ملاء عام محکوم کرد.