جوان آنلاين / يکي از بحثهاي رايج چندشغلي بودن است، آن هم زمانيکه بيکاري در کشور معضلي شده بزرگ، حتي احزاب و گروههاي مختلف براي اينکه همديگر را مورد حمله قرار دهند، چند شغله بودن يکديگر را بهانه ميکنند و به قول معروف پته هم را روي آب ميريزند اما در حقيقت چندشغله بودن عدهاي واقعيتي است که در بسياري از امور غيراخلاقي و نادرست محسوب ميشود، زيرا در روايات متعدد داريم هر کس که شايستگي اخذ مسئوليتي را ندارد، پذيرفتن آن مسئوليت بر او حرام است. اين روزها حلال و حرام نکردن بزرگترين معضل فرهنگي ما شده زيرا نتيجهاش رفتارهاي متناقض و متعارض در حوزه مهم و استراتژيک فرهنگي است. در کربلا امام حسين(ع) خطاب به دشمنان فرمود: «شما صداي مرا نميشنويد زيرا شکمهايتان از لقمه حرام پرشده است.» به همين دليل است که بايد در رعايت حرام و حلال در هر کاري بسيار دقت کرد، بهخصوص در مکتب ريزبين تشيع. خيلي اوقات فکر ميکنيم حرام خوردن تنها در اموري چون ربا و ظلم علني است، غافل از اينکه بسياري از ظلمها در اعمال ما مستتر است که گاه خودمان هم نميدانيم و خيلي از حرامها آن چنان آشکار نيست.
در هر صورت چندشغله بودن در جاهايي که نه ضرورتي دارد و نه افراد صالح و آگاه بر مسند نشستهاند، مسئلهاي است که متأسفانه مورد غفلت و بيتوجهي قرار گرفته مخصوصاً در عرصه فرهنگي که با وجود اهميت، ورودي آن آزاد و سهلالوصول شده است، به صورتي که برخي سياسيون براي نيل به اهداف خود در آن جولان ميدهند و بعضاً چندين جايگاه مديريتي در اين حوزه را تنها به خاطر رابطه اخذ ميکنند، اين امر خود نشاندهنده بياهميت بودن عرصه فرهنگ براي بسياري از مديران کلان کشوري است، در واقع نگاههاي سطحي و حزبي به مقوله فرهنگ در مواردي باعث شده تا يک فرد با چندين پست مديريتي آن هم با حفظ حقوق و مزايا به تنهايي بار امور فرهنگي را به دوش بکشد! که گاه اين هم براي پرکردن رزومه و پرونده سوابق کاري است نه کار فرهنگي! اينکه حضرت آقا ميفرمايند ما زماني ميتوانيم ابرقدرت شويم که هر فرد در جايگاهي که هست به نحو احسن و تمام و کمال کاري که به او محول شده را انجام بدهد، در اين امور بيشتر خودنمايي ميکند.
آقايان هرچند در سخنرانيها از اولويت جنگ نرم و تهاجم فرهنگي دم ميزنند اما در عمل با اعطاي چندين مديريت گاه متضاد باهم به يک فرد تنها به دلايل سياسي يا رابطهگرايي علناً با حيف و ميل کردن بيتالمال در عرصه فرهنگ آن را به سخره ميگيرند. فردي که به خاطر رابطه و حمايتهاي برخي آگاه و ناآگاه، چند سمت مهم را يکجا اشغال ميکند و در اختيار ميگيرد، به صورتيکه صبحها به عنوان مدير يک نهاد با حقوق و مزايا و بعدازظهرها تحت لواي مدير در نهاد ديگري حضور دارد، اين در حالي است که به دليل موقعيت مشخص کاري چندان به کار بعدي توجهي نميکند. واقعا چه کسي مسئول نظارت بر اينگونه امور است؟
به نظر ميرسد نمايندگان مجلس بهخصوص در کميسيون فرهنگي در درجه اول بايد به اين مهم رسيدگي کنند، بعد از آن رسانهها وظيفه اطلاعرساني دارند که اگر مديريتي در هر نهاد و سازماني آن هم با بودجه کلان بيتالمال به اين شکل اداره ميشود، بايد فاتحه آن را خواند. نهادهايي که به غير از هرز نيرو و پول بيتالمال کاري نميکنند، بيشک هر فردي ظرفيتهاي محدودي دارد و اگر قرار است به نحو مطلوب از همين ظرفيتها استفاده کند بايد تمام آن نيرو را در يک جا متمرکز کند. گاه متأسفانه عناصر به ظاهر مذهبي که در واقع به واسطه رابطهها و سفارشها، پلههاي ترقي را يکييکي طي ميکنند، در اين عرصه پيشتاز هستند و پستهاي مديريتي را با هم باتمام حقوق و مزايا اشغال ميکنند، در حالي که با يک دست چند هندوانه را برداشتن عاقبت جالبي به همراه ندارد. وقتي افرادي با داشتن شايستگي و توانايي بيکار هستند، اين تضييع حقوق ديگران است و نتيجهاش مال حرام. يکي از همين مديران چندشغله فرهنگي که به خاطر رابطههايش تازه پست فرهنگ نسبتاً خوبي هم به ليست رزومه خود اضافه کرده بود، در ابتدا با چهرهاي موجه و متشرع وارد شد، مراسم عزاداري و سخنراني در فضاي کار ميگرفت و از چهرههاي شناخته شده در مراسم دعوت ميکرد اما با گذشت دو، سه سال حالا! هرچند ترقي کاري پيدا کرده اما...
نميدانم شايد بعضيها که دين را دستاويز قدرت براي رسيدن به توفيقات قرار دادهاند، تصور ميکنند ميتوانند براي هميشه جولان بدهند، البته بايد حساب افرادي که اين امور را با خلوص نيت انجام ميدهند جدا کرد. در اينجا لازم است يک مورد را متذکر شويم که منظورمان افرادي است که در نهادها و سازمانهاي دولتي چندشغله هستند نه آناني که با تکيه برتوان فکري و بنيه شخصي چند مجموعه و مؤسسه غيردولتي را تأسيس و اداره ميکنند که آن خود موضوعي ديگر است اما فردي که با پول بيتالمال در جاي ديگران به رسم رابطه جولان ميدهد حسابش جدا و با کرامالکاتبين است.