نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

هشدار کارشناسان درباره قفس جدید ببر سیبری

منبع
مهر
بروزرسانی
هشدار کارشناسان درباره قفس جدید ببر سیبری
مهر/ ببر سيبري پس از ۵ سال از قرنطينه درآمد اما فعالان محيط زيست مي‌گويند اين ببر بيوه از قفسي بي نور به قفسي تازه منتقل شده است آن هم در مجموعه‌اي که پيشتر دست کم ۹شير و ۲ببر را به کشتن داده است. زماني که دو ببر سيبري براي احياي نسل ببر به ايران منتقل شدند تقريبا همه کارشناسان اين تصميم را غيرکارشناسانه و ناشدني خواندند. باغ وحش ارم که متولي نگهداري از اين دو دلداده راه راه شده بود، تنها کمي پيش‌تر دست‌کم ۹ و به روايتي ۱۴ شير را به کشتن داده بود و پيش از آن نيز يک ببر بنگال مبتلا به صرع در استخر غيراستاندارد اين باغ وحش جان باخته بود. اندکي نگذشت که عمر ببر نر سيبري هم به پايان رسيد و ببر بيوه به قرنطينه منتقل شد. قرنطينه‌اي که به مدت ۵ سال او را از نور آفتاب محروم کرد. عضو هيأت مديره ديده‌بان حقوق حيوانات ايران در اين باره به خبرنگار مهر مي‌گويد: الان قالب ماجرا به اين شکل شده که شير بکشيد، به شما ببر جايزه مي‌دهيم. يعني موضوعي که مربوط به يک کشور و ملت است را به يک مجموعه بدسابقه بسپرند و انشاءالله که اتفاق بدي براي اين ببر نيفتد اما اگر بعدها رويداد تلخي اتفاق افتاد هيچ کس مسئوليت اين را به عهده نمي‌گيرد. شهرام اميري شريفي درباره پيشينه اين باغ وحش اين گونه توضيح مي‌دهد: در اين مجموعه روشنگري وجود ندارد. در مورد حادثه شيرها برخي مي‌گويند ۹ شير و برخي هم مي‌گويند ۱۴ شير کشته شد. يک جا مي‌گويند شيرها را يوتانايز کرديم (مرگ با تزريق دوز بالاي داروي بيهوشي)، جايي مي‌گويند با گلوله کشتيم، يکي مي‌گويد سر بريديم و يک عده هم اصلا ادعا مي‌کنند که آن‌ها را زنده زنده سوزانديم! وي با يادآوري اين که «در اين مجموعه خطايي رخ داده و مجلس هم بررسي کرده است و گفته مقصر اول باغ وحش ارم و مقصر دوم سازمان دامپزشکي است که بايد ظرف يک هفته پاسخگو باشد» مي‌پرسد: الان چند سال از اين ماجرا مي‌گذرد؟ اما در اين ماجرا هيچ پاسخگويي رخ نداده و همه چيز هم مخفي مي‌شود و هيچ کس هم نگفته آقا دست کم بگوييد اين شيرها را چگونه کشتيد؟ اين فعال حقوق حيوانات با تاکيد بر اين که اگر حيوانات آلوده و مريض هم بوده‌اند٬ براي مساله ضابطه وجود دارد، مي‌گويد: اگر حيوان مبتلا بوده بايد طبق ضابطه رفتار کنيد. يعني چه با گلوله کشتيم يا سر بريديم يا آتش زديم؟ مگر نظارتي روي اين‌ها نيست که هرکاري دلشان مي‌خواهد بکنند؟ به خاطر اين موضوع سلامت حيوانات يک کشور و سلامت شهروندان تهران را با تغذيه حيوانات باغ وحش با گوشت ارزان‌قيمت الاغ مريض به خطر انداختد اما نهايتا پاسخ هم ندادند. اعلام جرم مي‌کنيم عضو ديده‌بان حقوق حيوانات با اعلام اين که «کميته حقوقي ما در حال بررسي موضوع قرنطينه ببر بيوه است و مي‌خواهد روي اين موضوع اعلام جرم کند» مي‌پرسد: چه سيستم غلطي باعث شده حيواني که سالم است ۵ سال در قرنطينه بماند. بايد با اين سيستم برخورد بشود. چرا بايد حيوان سالم ۵ سال نور آفتاب نبيند؟ حتما چنين ساختاري بايد اصلاح بشود. اميري شريفي که انتقال رايگان ببر به باغ وحش ارم را پاداش دادن به متخلف سابقه‌دار تلقي مي‌کند، مي‌گويد: هر وقت نقدي وارد مي‌شود مي‌گويند مدير قبلي بوده است. مگر اين‌ها شخص حقيقي هستند؟ وقتي با يک نهاد حقوقي طرف هستيم ديگر فرقي نمي‌کند چه کسي مدير بوده است. آن نهاد بايد پاسخگو باشد. اما حتي نهاد ناظر يعني سازمان محيط زيست هم با کدخدامنشي مي‌گويد حالا ديگر گذشته و اين‌ها هم بهتر شده‌اند. چنين رفتاري جلوي تخلف را نمي‌گيرد و همين باعث شده است که بارها تخلفشان را تکرار کنند. «ببري» نام ببر بنگالي بود که کشته شد عضو هيأت مديره ديده بان حقوق حيوانات با يادآوري ماجراي ببر ديگري که در باغ وحش ارم جان باخت مي‌گويد: يک ببر بنگال بود که صرع داشت و از اول هم اين را مي‌دانستند اما او را در جايگاهي گذاشتند که استخر آب عميق داشت و روي زمين بود. حيوان در آن افتاد و حمله صرع به ببر دست داد. حالا مي‌گويند دويديم که نجاتش بدهيم اما حيوان خفه شد. خب وقتي مي‌دانيم که حيوان صرع دارد، براي تامين استخر آبش راه حل شناخته شده وجود دارد. استخري که عميق نباشد که اگر حيوان در آن افتاد، سرش به دليل وزن بدنش توي آن نرود! اين کاري است که همه جاي دنيا مي‌کنند. شهرام اميري شريفي با تاکيد بر اين که اين حادثه هم منجر به هيچ اتفاقي نشد مي‌گويد: هيچ برخوردي نشد. انگار که اصلا اين حيوان از اول بايد مي‌مرد: خُب صرع داشت! او با اشاره به اين که «ببري» نام اين ببر بنگال جان باخته بود مي‌گويد: الان به صورت جعلي اسم ببري را روي ببر سيبري بيوه مي‌گذارند که اتفاق قبلي از خاطره‌ها پاک شود. مردم هم در جريان نيستند در حالي که اوايل هر گزارشي درباره اين ببر کار مي‌شد مي‌نوشتند ببر بيوه. اسمي که يادآور آن بود که نرش را کشتيم. حالا تلاش دارند با جعل اسم «ببري خانم» اين‌ عنوان بيوه را از آن بردارند و افکار حيوان‌دوستان را تغيير جهت دهند. اين فعال حقوق حيوانات با اعتراض به اين که «منت مي‌گذارند که ۸۵۰ متر جا براي يک جفت شير در نظر گرفته‌اند» مي‌گويد: اعلام نمي‌کنند که قلمرو شير حدود ۱۰۰ کيلومتر است تا اين را با ۸۵۰ متر مقايسه نکنيم. اما با افتخار مي‌گويند ما بزرگترين پلنگ را در باغ وحش داريم، طبيعي است که پلنگ ايراني بزرگ جثه است. بزرگ بودن حيواني که در اختيار شماست که افتخار ندارد. اگر افتخاري باشد براي اصلاح جايگاه يا برخورد درست است. اشتباه ميلياردي در سازماني که توان افزايش حقوق ۱۲ هزار توماني ندارد عضو هيأت مديره ديده‌بان حقوق حيوانات با يادآوري اين که «همين ببر موجود بر اساس تئوري‌هايي با هدف احياء نسل ببر به کشور آورده شد» به خبرنگار مهر مي‌گويد: برخي افراد طرح احياء ببر مازندران در ميانکاله را با ورود يک جفت ببر سيبري مطرح کردند. شهرام اميري شريفي مي‌گويد: اعلام کردند که عددي بين ۲ تا ۵ ميليارد تومان براي آماده‌سازي جايگاه اين‌ ببرها در ميانکاله هزينه شد. بر اساس واقعيت‌ها مي‌شود حدس زد که اين عدد حدود يک ميليارد تومان باشد اما به هر حال عددي ميلياردي براي سازماني هزينه شده که براي ۳۰۰۰ امتياز و ۱۲ هزار تومان افزايش حقوق محيط‌بانش مشکل دارد و محيط‌بانش با پوتين پاره به منطقه مي‌رود. اين فعال حقوق حيوانات با طرح اين پرسش که «آيا مديران ما مي‌توانند هر تصميمي دلشان خواست با هر ضرر و زيان و هر مبلغي بگيرند و بعد هم بگويند ما رفتيم جاي ديگر مديريت کنيم؟ » مي‌پرسد: آيا اين جرم نيست که يک مدير چنين مانوري، چنين نمايشي، اجرا کند و بعد هم خودش را پنهان کند و سرش را در برف کند و پاسخگو نباشد؟ خانم ابتکار بايد مديرانش را پاسخگو و مسئوليت پذير بداند و نگويند که فلان طرح را اجرا مي‌کنيم اگر هم جواب نداد که ما ديگر نيستيم. مثال هم زياد دارد. از قرق اختصاصي بگيريد تا تکثير در اسارت. مي‌گويند ما اين طرح را کليد مي‌زنيم ۱۰۰ درصد هم جواب مي‌دهد اما ۵ سال بعد هيچ کدام از اين عزيزان نيستند که اگر کار جواب نداد و همه چيز بر باد فنا رفت پاسخگو باشند. ببر سيبري براي ما هيچ ارزشي ندارد عضو ديده‌بان حقوق حيوانات با بيان اين که «ببر را با اين بهانه که ژن ارزشمندي دارد رايگان به باغ وحش ارم هديه‌کرده‌اند» مي‌گويد: اين ژن ارزشمند در اسارت هيچ ارزشي براي ما ندارد. نه اين که دامپزشک ما بياموزد که ببر سيبري چه شکلي است٬ براي حيات کشور فايده‌اي دارد و نه ديدن ببر سيبري توسط مردم و بچه‌هاي تهراني فايده‌اي به حال طبيعت ما دارد. ما گونه‌هاي بومي خودمان را رها کرده‌ايم و فعاليت ضروري اطلاع‌رساني که بايسته است را درباره آن‌ها انجام نمي‌دهيم و حتي به مردمي که اثرگذاري مستقيم روي جمعيت گونه‌هاي بومي دارند اطلاع‌رساني نمي کنيم بعد مي‌گوييم ببر سيبري ارزش ژنتيکي دارد! بله، کرگدن هم ارزش ژنتيکي دارد اما در جايگاه خودش. ارزش ژنتيکي ببر سيبري و کرگدن به ما هيچ ارتباطي ندارد. اين فعال حقوق حيوانات مي‌گويد: حيواني که از سيبري مي‌آيد، به هواي گرم تهران، در اين آلودگي وحشتناک، و آن آلودگي صوتي خيلي زياد غرب تهران با صداي هواپيما و هلي‌کوپتر و مترو و اتوبان آن همه بلندگوهاي پفک‌فروشي در پارک چگونه بايد زندگي کند؟ آيا اصلا توجيهي وجود دارد که ببر را از سيبري به اينجا بياوريم؟ چطور است پنگوئن را بياوريم تهران که مردم پنگوئن هم ببينند بعد البته ممکن است نتوانيم شرايطش را فراهم کنيم و اقليم مناسب را ايجاد کنيم. شهرام اميري شريفي در پايان تصريح مي‌کند: اگر بدانيم نگهداري ببر سيبري چه کمکي به محيط زيست ما مي‌کند خيلي خوب است. يا به يوزپلنگ ما چه کمکي مي‌کند؟ به حفظ زيستگاه‌هاي ما چه کمکي مي‌کند؟ به آگاهي مردم چه کمکي مي‌کند؟ مهم‌ترين ادعا اين است که روي علاقه‌مندي کلي مردم به حيوانات تاثير دارد. موضوعي که هميشه مطرح مي‌کنند و هيچ سندي و آماري هم تا کنون براي ارائه نکرده‌اند. با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar