مهر/ مصوبات فرهنگستان در کتابهاي درسي اعمال شد، برخي از واژه هاي زيست شناسي تغيير يافت و همين موضوع انتقاد دبيران و کارشناسان زيست شناسي را در پي داشت.
نامه اعتراضي در شبکه هاي اجتماعي در حال بازنشر است، نامه اي از سوي جمعي از فرهنگيان يا جمعي از دبيران و کارشناسان زيست شناسي که نسبت به جايگزيني واژگان در کتاب زيست شناسي اعتراض دارند.
جمعي از کارشناسان و دبيران زيست شناسي سراسر کشور با امضاي طوماري اعتراضي،به جايگزيني واژگان نامانوس و نامتعارف در کتابهاي اين درس واکنش نشان داده و خواستار اصلاح مجدد اين کتابها شدند. اين نامه در ذيل آمده است:
در اين نامه که در اعتراض به جايگزيني گسترده لغات نامانوس به جاي واژگان زيست شناسي منتشر شده ضمن تاکيد بر اينکه امضاءکنندگان نامه همگي کارشناسان زيست شناسي با مدارک تحصيلي ليسانس، فوق ليسانس و دکتري هستند، آمده است:
اقدام هيئت تاليف را مبني بر تغييراصطلاحات علمي زيست شناسي در کتاب زيست شناسي پايه دهم، آن هم در حجم وسيع و به صورت آني و غيرمسئولانه، به شدت مورد انتقاد قرار داده و از شما مقام مسئول تقاضا داريم که هر چه سريعتر نسبت به اين اقدام ناروا واکنشي درخور ارائه دهيد.
تبصره۱: دلايل اعتراض به اين روند در ۲۵بند زير ذکر شده است.
تبصره۲: فايل کامل اسامي معترضين بصورت مجزا ودرفايل pdf مي باشد که در صورت لزوم به رويت شما مقام مسئول خواه درسيد.
دلايل نارضايتي همکاران در بکارگيري اين معادل ها:
۱-مشترک بود زبان علمي در همه کشورها و غير علمي بودن معادلسازي آنها، چرا که اين عمل باعث ناآشنايي و عدم توانايي درک درست دانشآموزان و دانشجويان از تحقيقات جديد وعلم روز دنيا است.
۲-آسيب دانشآموزان پس از ورود به دانشگاه، چرا که به علت گستردگي بسيار زياد منابع علمي دانشگاهي ممکن و عاقلانه نيست که آنجا نيز کلمات جايگزين استفاده شود وهمچنين مشکل تدريس استادان نيز نيازي به گفتن ندارد.
۳-غير کارشناسانه بودن معادلهاي فارسي اصطلاحات علمي که بعضا مضحک و ناشيانه و تنها با هدف ترجمه تحت الفظي جايگزين شدهاند.
۴-نامانوس بودن واژههاي معادل (مثل دنا بجايDNA) و غير پارسي بودن بيشتر معادلهاي تعيين شده
۵-عدم بکار گيري آنها در متون دانشگاهي و مطمئنا عدم کاربرد چنين اصطلاحاتي توسط اساتيد دانشگاهها
۶-تاثير معکوس بر ميزان فراگيري علوم در دانشآموزان به علت ايجاد دوگانگي در کلماتي که از سال هفتم با آنها آشنا شدهاند.
۷-کاهش توانايي رقابتي دانشآموزان در آزمونهاي علمي بينالمللي مثلا المپياد
۸-غير علمي وغير اخلاقي بودن ترجمه نامها و واژگان علمي که اکثرا از اساميخاص و غير قابل تغييراند.
۹-کاهش انگيزههاي تحقيقاتي و جستجوگرانه دانشآموزان از کتب مرجع ومقالات علمي
۱۰-عدم توانايي دانشآموزان و دانشجويان براي انتقال نتايج تحقيقات احتمالي خود به دنيا ودور ماندن بيش از پيش از قافله جهاني علم
۱۱-ناهماهنگي ميان آموزش علوم در دورههاي اول و دوم متوسطه بطوري که در دوره اول اين واژهها بدون معادل بکار رفتهاند در حالي که در دوره دوم فقط معادلهايشان مطرح است.
۱۲-تمرکز دانشآموزان بر روي معادلهاي فارسي موجب دور شدن از جنبه علمي مباحث زيستي شده و در نهايت منجر به عقب ماندگي علمي آينده سازان جامعه خواهد شد.
۱۳-بي توجهي به نظر کارشناسي اساتيد و دبيران زيست شناسي که خود نشان از بي اهميت دانستن و بي اعتمادي به آنهاست و همچنين نشان از بي تدبيري در اين عمل ميباشد.
۱۴-اجبار دبيران براي بکارگيري واژههايي که هيچ درک علمي از آنها ندارند موجب کاهش توانايي تفهيم عميق تر اين مفاهيم خواهد شد.
۱۵-بيان دستوري و اجباري لغات بدون توجه به مسير عاقلانه تغيير واژهها يعني بيان واژه جديد، مشورت، توجه به اقبال عمومي و در نهايت جايگزيني
۱۶ –ايجاد حفره اي عميق بين دانشآموختگان قديم و جديد که مانع انتقال درست اطلاعات و همکاري قشر جوان و باتجربه د رزمينه مطالب علمي شده و همين مورد به تنهايي ميتواند ضربه اي جبران ناپذير به پيکر علم در اين مملکت وارد کند.
۱۷-براي خلق اين واژهها از ريشههايي استفاده شده که براي خود ما فارسي زبانان هيچ مفهومي ندارد. مثلا در توليد واژه بنلاد براي واژه کامبيوم،بن يعني ريشه ولي لاد چه معنايي دارد؟ يا کريچه بر اساس چه ريشهاي توليد شده؟
۱۸-اين که واژه اي که در زبان لاتين مفهوم خاصي دارد الزاما پس از ترجمه تحتاللفظي همان معنا را نخواهد داشت.
۱۹-تعداد واژههاي تغيير يافته بسيار زياد بوده و بکارگيري آنها در اين وسعت غير ممکن به نظر ميرسد.
۲۰-بر گرداندن اصطلاحات علمي به نظر يکي از نقشههاي نرم دشمنان علم و دانش و پيشرفت کشور ميباشد. در زمانيکه شعار بومي کردن علم و توليد علم توسط مسولين تراز اول سرداده ميشود، چگونه ميتوان علوم پايه را ناديده گرفت؟ آيا دانشآموزان و دانشجويان ما نبايد به علوم قبلي اشراف داشته باشند. آيا نبايد با زبان علمي آشنايي داشته باشند؟ چگونه ميتوانند به رشد علمي نايل آيند؟ ايا حذف اصطلاحات علمي رشد دانشآموزان و دانشجويان را باکندي مواجه نميکند؟
۲۱-به نظر ميرسد مافياي آموزش کشور فکر اين مسئله را نيز کردهاند وميخواهند کلاسهاي آموزش زبان تخصصي هم در آموزشگاههاي خود داير کنند.
-همه خوب ميدانيم برخوردهاي نسنجيده درحوزه تاليف کتب ميتواند مانع بزرگي در رشد و شکوفايي کشور عزيزمان باشد. باشد که همه در اين همراهي تلاش کرده و مانع از تغيير طوفاني مفاهيم زيستشناسي شويم زيرا که اين فرايند طوفاني ميتواند بر علم زيست شناسي و مفاهيم فارسي اثر مخربي داشته باشد.
۲۲-درفرايند تغيير، مفاهيم معادل بايد به گونهاي انتخاب شوند که بار علمي لازم را داشته و در توسعه و تعمق آن مفهوم در آموزش زيست شناسي به دبيران و دانشآموزان عزيز کمک کند.
۲۳-اين فرايند به کارگروهايي مجرب و وارسته نياز داشته که ديدي عميق در دو حوزه زبانشناسي و زيست شناسي داشته باشند و بتوانند در ارجگذاري به هر دو بخش زيست شناسي و فارسي مهم واقع شوند.
۲۴-فرايند پاسداشت زبان پارسي بايد به گونهاي طراحي و اجرا شود که آسيبي به مفايم بنيادي زيست شناسي وارد نکرده و علاقه مندي دانشآموزان و مدرسان را در جهت آموزش مفاهيم به دو شکل لاتين وفارسي فراهم آورد. اين فرايند آموزش نبايد به هر کدام از مفاهيم زيست شناسي به زبان علمي و فارسي لطمه وارد کرده و منجر به تاثير منفي در آموزش زيست شناسي کشور عزيزمان فراهم گرداند.
۲۵-دانش آموختگان زيست شناسي در دبيرستان بايد در هر دو حوزه زيست و مفاهيم فارسي مرتبط با زيست شناسي آنچنان قوي باشند که در ادامه آموزش زيست شناسي در مقاطع بالاتر دچار مشکل خاصي نشده و در عين حال بر خود افتخار کنند که در کنار مفاهيم علمي برداشته هاي زبان فارسي خود افزودهاند. انچه مهم است آن است که اين فرايند بايد به تدريج نهادينه شده و جامعه علمي با آن مانوس و همراه شود. باشد که جامعه علمي کشور و خردورزان و بزرگان در حوزه تاليف کتب زيست شناسي به اين همسويي لازم اما تدريجي توجه ويژه نموده و علاقه هر چه بيشتر دانشآموزان را به علم شيرين زيست شناسي و ادبيات کهن فارسي فراهم گردانند.
در پايان يادآور ميشوييم که ما مسلمانيم و پيامبر گرامي ما فرمودهاند (علم را بجوييد ولو در چين باشد) و آيا تنها برداشتي که از اين حديث مي توان داشت جز اين است که نگاه نکنيد علم کجاست و به چه زباني است؟ هدف علم آموزي باشد نه ظواهر.
براساس دستور و ابلاغيه لازم الاجرا رياست جمهوري و قابل پيگيري توسط سازمان بازرسي کشور امسال بايد مصوبات فرهنگستان ادب فارسي در کتاب هاي درسي وارد شود و کليه اصطلاحاتي غير فارسي (لاتين، انگليسي و...) که در فرهنگستان معادل مصوب دارند بايد از کتاب ها حذف و مصوب فرهنگستان جايگزين آنها شوند.همين نامه موجب تغييراتي در کتاب زيست شناسي شده است.
نمونه اي از واژه هاي جديد:
ميتوکندري: راکيزه
کروموزوم: فام تن
فتوسنتز : فروغ آمايي
آپانديس: آويزه
آويز آماس: آپانديسيت يا عفونت آپانديس
آنابوليسم: فراگشت
کاتابوليسم: فروگشت
متابوليسم: دگر گشت
آميلوپلاست: نشاديسه
آنتي ديورتيک: پاد پيشابي
کپسول بومن: پوشينه بومن
سانتريول: ميانک
سانتروزوم: ميان تن
دندريت: دارينه
دياپدز: تراگذري
اپي گلوت: برچاکناي
واکوئل: کريچه
اگزوسيتوز: برون راني گلومرول : کلافک
هماتوکريت: خون بهر
ليزوزوم: کافنده تن
ميوگراف: ماهيچه نگار
نفرون: گرديزه
نوروگليا: پي بان
پيرنوئيد: دانک
ريبوزوم: رناتن
اسپيرومتر: دم سنج
بنا به اظهار محمود اماني طهراني، مديرکل دفتر تاليف کتابهاي درسي ابتدايي و متوسطه نظري، بررسي کتابهاي تازه تاليف پايه دهم دوره دوم متوسطه، از نظر کاربست واژههاي مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسي و جايگزيني آنها با واژههاي غير مصوب موجود در کتابهاي درسي، در دستور کار قرار گرفته است. براي انجام اين کار از همکاري گروههاي آموزش زبان و ادبيات فارسي و واژهگزيني فرهنگستان زبان و ادب فارسي استفاده ميشود. تاکنون کتابهاي فارسي، رياضي و آمار، هندسه، زيستشناسي و رياضي (رشته رياضي ـ تجربي) از اين مجموعه بررسي شدهاند و مقرر شده است مصوبات فرهنگستان در تمامي کتابهاي اين پايه، که بالغ بر ۲۵ جلد است، اِعمال و معادلهاي فارسي مصوب، جايگزين واژههاي غير مصوب در کتابهاي درسي پايه دهم در سال تحصيلي ۹۶-۹۵ شود.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد