فارس/ تجارت دختران و زنان ايراني در شبکههاي غيراخلاقي امارات حرف تازهاي نيست انگار کسي را هم نگران نميکند اصلا مسئولان عادت دارند در اين مورد اظهار بياطلاعي کنند.
وقتي همه جامعه دچار فراموشي ميشوند، در هتلهاي دبي چوب حراج ميخورند دخترکاني که منتظرند، تا نگاه مشتاق يکي از آن مردان خندهرو و شکم برآمده عرب مکثي بر چهرهشان کند و در ماجراجوييهاي جنسي مردان هرزه کتک بخورند.
حالا اما در کنار فراموشي جامعه، مهدي نقويان با ساخت مستند پول و پورن بعد از گذشت 15 سال پرده از اسرار يکي از شبکه هاي بزرگ قاچاق دختران و زنان برداشت، دوباره فضا را براي گفتگو در باب فحشا باز کرد و همان چيزي را اينبار تحت سفارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ساخت که مسعود دهنمکي سال 81 تحت عنوان فقر و فحشا آن را روايت کرده بود.
اين مستند که براي نخستين بار در کشور توسط کميته رسانه سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان اکران شد، روايتگر شکلگيري تا دستگيري باند الکس توسط نيروهاي امنيتي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است که پروژه اغفال دختران ايراني و تجارت آنها به دبي را برعهده داشته است.
مستند پول و پورن با صحنههاي تکان دهنده مخاطب را غرق ميکند، دلايل گرفتار شدن دختران ايراني در باندهاي تجارت دختران به کشورهاي عربي فقر مالي توام با فقر فرهنگي ميداند و نشان ميدهد که سرکردههاي اين باند بدون هيچ محدوديتي به ايران ميآيند و درخزرشهر، کيش و تهران که جولانگاه مرفهين بي درد است، تزريق کننده اجير ميکنند. شکارچي سيستم يا همان تزريقکننده کسي است که اينستاگرام دخترهايي را که ستاره دنياي مجازي با فالورزهاي زياد هستند، رصد ميکند و با توجه به عکسهايي که از آرايش غليظ و تيپ نيمه برهنه خود از مهمانيهاي مختلط به اشتراک ميگذرند، طعمههاي خود را انتخاب ميکنند.
اين شکارچيان از طريق تبليغات تقلبي براي دست يافتن به شغلهاي پردرآمد مثل خدمتکاري يا رقاصگي، مدلينگ و منشي شرکتهاي بازرگاني به دبي آنها را جذب ميکنند و خانوادهها هم نسبت به اين اتفاق بيتوجه هستند. اين دلالان با آشنا کردن دختران با افراد فريب خورده و پرتجمل و نشان دادن شرايط زندگيشان آنها را براي تن فروشي به چنگ ميآوردند و به آنها پوزيشن بالاي اجتماعي القا ميکنند.
عکاس مخصوص باند الکس بعدا از اقامت دختران فريب خورده در هتل از بدن برهنهشان عکس ميگيرد با يک اسم جديد، عکسهايشان در سايت بارگذاري ميکند و براي چند هزار مشتري ميفرستد، به آنها اطمينان ميدهند که اين عکسها در ايران باز نميشود.
دخترها گروهبندي ميشوند و حق دارند فقط جمعهها همراه با سرگروهشان از هتل بيرون بروند، آنها حق همراه داشتن موبايل، پاسپورت و پول خود را هم ندارند همچنين به آنها مشاورههاي جنسي و آموزش شيوههاي رابطه داده ميشود و وقتي در مسير قرار ميگيرند کسب در آمد و پورن برايشان عادت ميشود.
آنها هر روز چندين بار خدمات اسکورت ارائه ميدهند، اسکورت واژهاي است خطاب به روسپيهايي که با مشتريان ثروتمند وقت ميگذرانند، اين دختران بعد از دو يا سه بار اسکورت از نظر روحي به هم ميريزند. منيجرها يا سرتيمها قرصها و داروهاي صنعتي آرامبخش به آنها ميدهند و دوباره برايشان يک زندگي لذتبخش لاکچري تصويرسازي ميکنند بعد از آن، دختران را به برندپوشي عادت ميدهند تا دوباره پولهايشان تمام و به کار در شبکه معتاد شوند، آنها گاهي تهديد به مرگ يا دستگيري توسط پليس ميشوند.
اما خطرناکترين اتفاقي که در اين مستند نشان داده ميشود، تبديل خود قربانيان به قاچاقچي است، اين افراد به دليل طرد شدن از جامعه، ابتلا به انواع بيماريهاي مقاربتي و رسيدن به سر حد هرزگي زمينه خوبي براي مجرم شدن دارند. اين دسته از زنان به دليل تعامل اجتماعي وسيعي که دارند مردمشناسان زبردستي هستند و ميتوانند زنان و دختران مستعد را به راحتي فريب داده و هر کدام را با دسيسهاي وارد زنجيره جهاني تجارت جنسي کنند.
بحران جنسي حاصل انباشته شدن آسيبهاي جنسي
سيد محمد سجادزاده، جامعه شناس و فعال فرهنگي تغيير نگرش افراد جامعه نسبت به مسئله جنسي را يکي از دلايل بروز اين اتفاقات ميداند و معتقد است اين موضوع باعث ميشود فرد از طبقه متوسط و با يک وضع مالي نهچندان ضعيف به طمع پول بيشتر به کار جنسي روي بياورد.
وي بحران جنسي را محصول انباشته شده آسيبهاي جنسي ميداند و خاطرنشان ميکند: سازمانهاي اجتماعي کشور هنجار درستي براي نياز جنسي تعريف نکردهاند و اکنون جامعه با وضعيت به هم ريختهاي روبرو است در واقع در گذشته جامعه به وسيله عرف و شرع کنترل ميشد و نيازهاي جنسي روي هم تلنبار نميشد.
سفارش ساخت مستند پول و پورن توسط نيروهاي امنيتي
کارگردان مستند پول و پورن ميگويد: سختي ساخت چنين مستندهايي اين است که عريانيها را نمايش ميدهد و بايد طوري ساخته شود که مميزي نخورد و براي مخاطب عام نمايش داده شود.
نقويان با اشاره به تحقيق 2 ساله خود براي ساخت اين مستند ادامه ميدهد: چندسالي باب شده نيروهاي امنيتي پرونده تخلفاتي که در حوزه اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي اتفاق ميافتد را در اختيار فيلمسازان و محققان مورد اعتماد قرار ميدهند در واقع در مورد اين موضوع هم گزارشهايي از طرف خانوادهها و بعضي از اعضاي اين باند به نيروهاي امنيتي داده شده بود که بعد از تحقيق متوجه شدند اين افراد تحت نظر باندي کاملا تشکيلاتي و سازمان يافته دختران ايراني را از کشور خارج ميکنند.
پاي مستندسازي اجتماعي در کشور ميلنگد
وي خلا زيادي در حوزه مستندسازي براي آسيبهاي اجتماعي ميبيند و اظهار ميکند: در حوزه مستند طبقه روشنفکري نفوذ کردهاند که دغدغه مسائل اجتماعي را ندارند و مسائل عمومي جامعه را نميسازند در صورتيکه لازم است حضور افراد تحليلگر در اين حوزه بيشتر شود.
اين کارگردان در مورد ظهور انقلاب جنسي در ايران هشدار ميدهد و ميگويد: با نگاهي به آزاد بودن روابط جنسي در غرب ميتوان فهميد که تجربه آنها در اين زمينه نتوانسته جلوي تجاوزها، تخلفات و بيماريهاي جنسي را بگيرد پس ما نبايد راه آنها را ادامه دهيم.
در واقع اين مستند با وجود همه سانسورها در فضاي اجتماعي کشور نشان ميدهد، با اينکه اسکورت سرويس دومين تجارت کثيف دنيا است اما مسئولان و متوليان اجتماعي کشور تنها پيگيريهاي امنيتي را علاج درمان اين آسيب اجتماعي ميدانند و در مقابل شبکه عنکبوتي قاچاق دختران و زنان که روز به روز در حال گسترش است، سکوت را به اطلاع رساني دقيق ترجيح دادهاند، مثلا در تمام جوامع لااقل آمار حدودي از اين تعداد اين افراد که اتفاقا قانوني هم از کشور خارج ميشوند، در دسترس است اما اداره گذرنامه ايران آمار دقيقي از خروج اين دختران ارائه نميکند، همچنين در حاليکه ماموران امنيتي ايران تمامي فعاليتهاي اين شبکهها را در کشور زير نظر دارند اما متاسفانه افرادي در سيستم هستند که تزريق کنندههاي اين باندها را از خطرات دستگيري باخبر ميکنند و روند شناسايي و دستگيري به موقع اين افراد را عقب مياندازند.
اما حالا و در حاليکه همه جامعه دچار فراموشي شدهاند دلالان هر روز حوالي سفارتخانهها و ادارات کاريابي دختران و زنان کم اطلاع و نيازمند کار را اغفال ميکنند، تزريق کنندهها هر روز در صفحات مجازي ميچرخند وطعمههاي خود را شناسايي و سپس با وعده ازدواج، کار خوب، در آمد بالا و حتي فرستادن بليط و ويزا برايشان آنها را به کشور موردنظر هدايت ميکنند. شايد تلخترين سکانس اين پرونده ادامهدار براي کسانيکه قلبشان جهت کمک به اين افراد ميتپد اما به خاطر خودسانسوري جامعه نميتوانند مهر سکوت را بشکنند ديدن آخرين لبخند تلخ اين دختران در حال خروج از کشور است.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار