نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

گفت‌وگو با سارقان مسلح سه‌شنبه شب‌ها

منبع
ايران
بروزرسانی
گفت‌وگو با سارقان مسلح سه‌شنبه شب‌ها
ايران/ اعضاي يک باند که سه‌شنبه شب‌ها سناريوي آدم ربايي و سرقت مسلحانه از محموله‌هاي بين راهي را اجرا مي‌کردند با رديابي‌هاي کارآگاهان پليس آگاهي به دام افتادند. اواخر فروردين مرد جواني در تماس با پليس از سرقت شبانه سوپرمارکتي در جنوب پايتخت خبر داد. اوگفت: شاگرد مغازه سوپرمارکت هستم. لحظاتي قبل مرد ميانسالي به مغازه آمد و مقداري جنس برداشت اما به جاي پول اجناس ناگهان اسلحه‌اي به طرف من گرفت و تمام پول‌هاي داخل دخل و گوشي تلفن همراهم را به سرقت برد و سوار موتورسيکلتي شد و به همراه مرد ميانسال ديگري فرار کرد. آدم ربايي و سرقت مسلحانه به‌دنبال اعلام سرقت مسلحانه از سوپرمارکت، به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت، کارآگاهان اداره يکم پايتخت وارد عمل شده و تحقيقات براي شناسايي دو مرد مسلح آغاز شد. در حالي که رسيدگي به اين پرونده ادامه داشت، کارآگاهان اداره يکم پليس آگاهي با پرونده يک سرقت مسلحانه و آدم ربايي مواجه شدند. شاکي که مدعي شد سه مرد مسلح در جاده قم به تهران محموله‌اش را به سرقت برده و خودش را نيز براي چند ساعتي ربوده بودند در تحقيقات گفت: با وانتم از قم لوازم خانگي بار زدم و راهي تهران شدم. در بزرگراه خليج فارس، نرسيده به واوان سه مرد ميانسال که تابلوي ايست در دست داشتند از من خواستند کنار بزرگراه توقف کنم. آنها خودشان را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفي کرده و با نشان دادن حکمي مدعي شدند که بار وانتم را بايد بازرسي کنند. پس از لحظاتي يکي از آنها سوار وانتم شد و دو نفر ديگر با تهديد اسلحه مرا سوار خودروي زانتياي خود کردند. راننده به راه افتاد و بعد از طي مسافتي جلوي اداره آگاهي ايستادند. يکي از آنها با تلفن همراه صحبت کرد و بعد گفت بايد مرا به مرکز ديگري تحويل دهند. دوباره به راه افتادند و درنهايت در ميدان زينبيه بزرگراه ياسيني خودروي زانتيا ايستاد. آنها مرا از ماشين پياده کردند و خودروي وانتم را نيز در حالي که بارهايش را دزديده بودند چند متر جلوتر رها کرده بودند.در بررسي‌هاي صورت گرفته و با توجه به چهره نگاري‌هايي که توسط شاگرد مغازه و راننده وانت نيسان صورت گرفت، اين احتمال مطرح شد که هر دو سرقت توسط اعضاي يک باند صورت گرفته است. سرنخي براي دستگيري اما اين پايان سرقت‌هاي اعضاي اين باند نبود و در ادامه 4 آدم ربايي و سرقت مسلحانه از راننده‌هاي وانت بار در مسير قم به تهران به پليس گزارش شد. در ادامه يکي از شاکي‌ها سرنخ اصلي را به دست تيم تحقيق داد. او گفت: با اينکه هوا تاريک بود و بخوبي نمي‌توانستم ببينم اما موفق شدم تعدادي از شماره پلاک خودروي زانتيا مأموران قلابي را بردارم. مأموران با کمک شماره‌ها و در کنار هم قرار دادن آنها درنهايت موفق به شناسايي صاحب خودرو شدند. دستگيري مأموران قلابي بررسي‌ها نشان مي‌داد که صاحب خودروي زانتيا مرد 60 ساله‌اي است. پس‌از دستگيري در تحقيقات صورت گرفته از صاحب خودروي زانتيا او منکر سرقت‌هاي مسلحانه شد. اما در بررسي‌هاي صورت گرفته مشخص شد که او دو پسر دارد. زماني که تصوير پسرها به شاکي‌ها نشان داده شد، آنها يکي از پسران صاحب زانتيا را به‌عنوان يکي از مأموران قلابي شناسايي کردند.بدين‌ترتيب نخستين عضو اين باند به‌نام بهروز بازداشت شد. با دستگيري اولين عضو اين باند دو همدست ديگر او نيز شناسايي و براي تحقيقات به دادسراي ويژه سرقت منتقل شدند. متهمان زماني که در مقابل بازپرس ايرد موسي قرار گرفتند به سرقت‌هاي مسلحانه خود اعتراف کردند. گفت‌و‌گو با متهمان سه مرد ميانسال، دوست و همکاربودند آنها مدعي شدند سه‌شنبه شب‌ها که از محل کارشان به تهران بر مي‌گشتند سناريوي سرقت‌ها را اجرا مي‌کردند. چه شد که تصميم به سرقت گرفتيد؟ ما هر سه در يکي از شهرستان‌هاي اطراف تهران کار مي‌کنيم و سه‌شنبه‌ها به تهران برمي گرديم. اولين بار در بزرگراه قم به تهران در حال برگشت بوديم که يک راننده را شناسايي کرديم. محموله خوبي داشت و تنها بود به همين دليل به فکر سرقت از او افتاديم. اولين سرقت را که انجام داديم و موفق هم شديم تصميم به سرقت‌هاي ديگر گرفتيم. سوژه‌ها را چطور شناسايي مي‌کرديد؟ ما در بزرگراه در کنار خودروهايي که پلاک شهرستان داشتند حرکت مي‌کرديم. با ديدن چهره راننده که معلوم بود شهرستاني است و همچنين بار خودرو تصميم به سرقت مي‌گرفتيم.
چه محموله‌هايي را سرقت مي‌کرديد؟ فقط لوازم خانگي. سرقت‌ها را چطور انجام مي‌داديد؟ خودمان را مأمور مبارزه با مواد مخدر يا قاچاق معرفي مي‌کرديم و پس از سرقت محموله، صاحبان خودرو را در محلي خلوت و دور افتاده رها مي‌کرديم. براي اينکه راننده‌هاي خودرو به ما اعتماد کنند آنها را تا نزديکي اداره آگاهي مي‌برديم تا مطمئن شوند که ما پليس هستيم و با سر و صدا از ديگران کمک نخواهند. با لباس نظامي اين کار را انجام مي‌داديد؟ نه، ولي هم حکم جعلي داشتيم و هم تمام وسايل مانند شوکر، گاز و.... محموله‌ها را چکار مي‌کرديد؟ آنها را به پارکينگ خانه يکي از همدستانم مي‌برديم و بعد هم بارها چون نو و آکبند بودند به بازار مي‌برديم و مي‌فروختيم. چه مقدار از اين کار گيرت آمد؟ 70 ميليون براي سه نفرمان. محموله‌اي بود که سرقت نکنيد؟ بله. ما فقط لوازم خانگي را سرقت مي‌کرديم. يک خودرو از جنوب به تهران مي‌آمد که جلوي آن را گرفتيم. راننده برادر عروس خانم بود و جهيزيه او را به تهران مي‌آورد. کلي التماس کرد و ما که ديديم راست مي‌گويد دلمان برايش سوخت، اجازه داديم برود. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar