نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

حوادث / قتل فجیع زن صیغه‌ای به خاطر حسادت

منبع
بروزرسانی
حوادث / قتل فجیع زن صیغه‌ای به خاطر حسادت
شرق / ماموران اواخر سال ۸۹ با شکايت مردي ميانسال به نام کسرا در جريان مفقود شدن همسرش قرار گرفتند. کسرا در اولين شکايتش به ماموران گفت همسرش مژگان مدتي است گم شده و از او خبر ندارد. بررسي‌ها نشان داد مژگان همسر دوم کسراست و چند ماه قبل از مفقود شدن به عنوان همسر موقت به عقد او درآمده بود. با توجه به شکايت کسرا و اطلاعاتي که او در اختيار ماموران قرار داده‌ بود چند نفر از کساني که احتمال مي‌رفت در جريان سرنوشت اين زن باشند شناسايي شدند و تحت بازجويي قرار گرفتند اما اطلاعاتي که بتواند سرنوشت اين زن را روشن کند به دست نيامد. بنابراين ماموران يک‌بار ديگر کسرا را مورد بازجويي قرار دادند چرا که يافته‌هاي‌شان حکايت از آن داشت که مژگان آخرين بار همراه شوهرش به خانه رفته بود. وقتي کسرا مورد بازجويي قرار گرفت به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت جسد مژگان را دفن کرده‌است. اين مرد به ماموران گفت: من و مژگان چند ماهي بود که با هم ازدواج کرده ‌بوديم. من از گذشته مژگان خبر داشتم و مي‌دانستم از شوهرش جدا شده و با مادرش زندگي مي‌کند. ما با هم ازدواج کرديم و صاحب يک دختر شديم. از وقتي بچه‌دار شده‌ بوديم مژگان خيلي بهانه‌گيري مي‌کرد و مي‌گفت بايد به او بيشتر از همسر اولم توجه کنم. متهم ادامه داد: آن روز خيلي عصباني شدم، او را کشتم و در خانه دفنش کردم. پليس در ادامه تحقيقات خود به محلي که کسرا مدعي بود جسد را دفن کرده، رفتند و جنازه متلاشي شده مقتول را بيرون آوردند و به پزشکي قانوني منتقل کردند. در ادامه پرونده تکميل و صحنه قتل نيز بازسازي شد و با صدور کيفرخواست پرونده به شعبه ۷۱ دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. جلسه محاکمه کسرا روز گذشته برگزار شد. در ابتداي جلسه محاکمه، نماينده دادستان در جايگاه حاضر شد و گفت مدارک عليه کسرا کامل است. نماينده دادستان ادامه ‌داد: با توجه به اينکه مادر مقتول در قبال دريافت ديه اعلام رضايت کرده و ولي قهري دختر مقتول نيز درخواست پرداخت ديه کرده به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور راي قانوني به لحاظ جنبه عمومي جرم را دارم. با توجه به اينکه اولياي‌دم در دادگاه حضور نداشتند متهم در جايگاه حضور يافت. او گفت: اتهام قتل را قبول دارم و مي‌دانم که نبايد اين کار را مي‌کردم اما در لحظه‌اي که مرتکب اين قتل شدم اصلا در حالت عادي نبودم. متهم ادامه ‌داد: چند ماه قبل از ازدواج‌مان با مژگان که تازه از شوهرش جدا شده ‌بود، آشنا شدم. مژگان ۲۸ سال بيشتر نداشت و خيلي جوان و زيبا بود. من با او ازدواج کردم، البته به صورت صيغه‌اي او را به عقد خودم درآوردم. چند ماه اول زندگي‌مان خيلي خوب بود اما بعد مشکلات زيادي پيدا کرديم. او خيلي ناراحت بود و به همسر اول من حسادت مي‌کرد و مي‌گفت که نبايد به همسر اولم بيشتر از او توجه کنم. در مورد همه چيز خودش را با همسر اولم مقايسه مي‌کرد. خيلي از دست او ناراحت بودم چون فکر مي‌کردم با او مي‌توانم زندگي خوبي داشته باشم اما مژگان با بهانه‌گيري‌هايش زندگي را براي من جهنم کرده‌بود. بهمن‌ماه ۸۹ بود. روز خيلي سردي بود و من و مژگان بيرون بوديم. دوباره با هم دعوا کرديم. هر وقت عصباني مي‌شد هرچه دوست داشت به من مي‌گفت. من دو خانه داشتم که در يکي همسر اولم و بچه‌هايم زندگي مي‌کردند و دومي خالي بود. او را به خانه دوم بردم. در آنجا با هم درگير شديم و او را خفه کردم. زماني که داشتم مژگان را خفه مي‌کردم اصلا حالت عادي نداشتم، وقتي به خودم آمدم خيلي پشيمان شدم. متهم ادامه داد: خيلي درمانده بودم، نمي‌دانستم بايد چه کار کنم. تصميم گرفتم جسد را مخفي کنم. کف کمد ديواري خانه را کندم و گودالي درست کردم. جسد مژگان را داخل گودال گذاشتم و رويش را با خاک پوشاندم. بعد با آجر خاکها را مخفي کردم و روي زمين را سيمان گرفتم. وقتي همه چيز مرتب شد تصميم گرفتم به پليس خبر بدهم و بگويم که همسرم گم شده ‌است. کسرا گفت: ما بچه داشتيم و من نمي‌توانستم به دخترم بگويم که مادرش را کشته‌ام، به همين‌دليل هم تصميم گرفتم بگويم که او گم شده‌ است. ضمن اينکه با لو رفتن ماجرا زندگي بچه‌هايم هم تحت تاثير قرار مي‌گرفت اما در نهايت مجبور به اعتراف شدم. متهم در پاسخ به اينکه چطور توانست از اولياي‌دم رضايت بگيرد، گفت: مادر مژگان قبول کرد در قبال دريافت ديه رضايت دهد و من به او پول دادم. دخترم هم کوچک است و ولي‌قهري درخواست ديه کرده است. با پايان دفاعيات متهم و وکيل مدافعش هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند. آنها کسرا را به ۱۰ سال حبس که چهار سال آن تعزيزي و شش سال تعليقي است و همچنين پرداخت ديه سهم صغير در حق دختر مقتول، محکوم کردند.