خراسان/ راهنماي درستي در زندگي ام نداشتم و همواره فکر مي کردم در ماجراي ازدواجم نقشي نداشته ام و ديگران براي من تصميم گرفته اند خودم را يک سر و گردن بالاتر از همسرم مي دانستم با آن که با کمکهاي او به دانشگاه راه يافته ام و تا مقطع کارداني ادامه تحصيل دادم ولي دختر مغروري بودم که در نهايت نيز زندگي شيرينم را با دستان خودم متلاشي کردم و در دام جوان شيطان صفتي قرار گرفتم که ...
زن 20 ساله با بيان اين که غرور بي جا و پايبند نبودن به عقايد مذهبي و همچنين بلند پروازي هايم در زندگي مرا به ورطه نابودي کشاند در حالي که از يک رسوايي بزرگ زجر مي کشيد به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري الهيه مشهد گفت: 14 بهار از عمرم گذشته بود که با «کريم» ازدواج کردم با وجود اين که با رضايت قلبي خودم پاي سفره عقد نشسته بودم ولي احساس مي کردم پدر و مادرم خيلي زود مرا شوهر داده اند و من مي توانستم در آينده ادامه تحصيل بدهم و با فردي شايسته تر از کريم ازدواج کنم.
با آن که همسرم مردي خوش اخلاق و با ايمان بود و همه تلاشش را براي خوشبختي من به کار مي گرفت اما من به خاطر غرور و بلندپروازي هايم و با بهانههاي واهي مدت ها با او قهر ميکردم.
همسرم بعد از ازدواج کمکم کرد تا ادامه تحصيل بدهم و فوق ديپلم بگيرم ولي من هيچ گاه خوبي ها و محبت هايش را نديدم تا اين که بالاخره کريم را وادار کردم مرا طلاق بدهد تا به دنبال آرزوهايم بروم.
از آن روز به بعد بيشتر اوقاتم را در شبکههاي اجتماعي مي گذراندم تا اين که حدود هشت ماه قبل در يکي از همين شبکه هاي اجتماعي با جواني به نام «کاوه» آشنا شدم.
اين آشنايي که با جملات فريبنده و عاشقانه آغاز شده بود خيلي زود به ديدارهاي پنهاني و حضوري کشيد به خاطر آن که اعتقاداتم ضعيف شده بود هيچ وقت به عواقب اين ارتباط هاي نامشروع نمي انديشيدم اگرچه به خاطر همان غرورهاي جواني يک بار پس از مشاجره با کاوه اين ارتباط را قطع کردم اما اين ماجرا چند روز بيشتر طول نکشيد و دوباره به ديدارهاي پنهاني ام ادامه دادم.
در همين روزها بود که متوجه شدم باردار هستم به همين خاطر از کاوه خواستم مرا به عقد رسمي خودش درآورد ولي او مرا وادار کرد تا جنينم را قبل از هر گونه رسوايي سقط کنم من هم که چاره اي نداشتم مدتي در بستر بيماري افتادم و تلاش کردم به اين ارتباط ننگين پايان بدهم مي ترسيدم خانواده ام در جريان ماجرا قرار بگيرند و من ديگر نتوانم در محل رفت و آمد کنم اما کاوه که از تصميم من عصباني شده بود مرا تهديد کرد که ماجراي اين ارتباط شيطاني را براي خانواده ام فاش مي کند ابتدا مقابلش ايستادم و گفتم هر کاري ميخواهي انجام بده!
اما وقتي فهميدم او از اين ارتباط کثيف عکس و فيلم دارد کوتاه آمدم و با پذيرش ظاهري خواسته اش، قصد داشتم فيلم و عکس ها را از چنگش بيرون بياورم به همين دليل به محل قرار در منطقه آزادشهر مشهد رفتم.
وقتي سوار خودروي او شدم با چرب زباني گفت: فيلم ها را در خانه خاله ام مخفي کرده ام. ابتدا به منزل دوستم برويم تا يک امانتي از او بگيرم و بعد به خانه خاله ام ميرويم تا فيلم ها را به تو بدهم و ...
اين زن در ادامه ادعاهايش گفت: وقتي به خانه دوست کاوه که يک خانه باغ در منطقه تپه سلام مشهد بود رسيديم او و دوستش با تهديد و ضرب و جرح مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند و کاوه دوباره تهديدم کرد که اگر اين موضوع را با کسي در ميان بگذارم فيلمها را در فضاي مجازي پخش مي کند و ...
شايان ذکر است با ثبت ادعاهاي اين زن و صدور دستوري از سوي سرهنگ حاجيزاده (رئيس کلانتري الهيه) تحقيقات در اين باره آغاز شد.
بازار