ايسنا/ در ميان سربازان اصطلاحات خاصي وجود دارد که تنها خودشان و افرادي که اين دوران را سپري کرده اند معناي آن را متوجه مي شوند، اصطلاحاتي که گاهي در روزها و حتي ماه هاي نخست براي سربازان تازه وارد هم عجيب است.
برخي از اين اصطلاحات که از سوي سربازان در پادگان ها و محل هاي خدمتشان بيان مي شود و در مکالمات روزمره ميانشان رواج دارد، در ادامه آمده است.
مهمترين عبارتي که تقريبا تمام سربازان در طول خدمت سربازي آن را شنيده اند، «پايه خدمتي» است که جايگاه سرباز را به خوبي نشان مي دهد، سربازان تازه وارد بارها مورد پرسش هايي در مورد پايه خدمتي خود قرار ميگيرند و گاهي هم به دليل پايه خدمتي که دارند از سوي قديمي ترهاي پادگان مورد خطاب هاي طنز آميزي قرار مي گيرند.
عبارت هايي مانند «اندک ماه»، «قليل» و نظاير آن به سربازان تازه وارد گفته مي شود، و نشان دهنده روزهاي سپري شده از خدمتشان است. تازه واردها گاهي با عبارت هايي مانند «جديدالتحويل»، «موتوري» و «بوي واکسن مي دهي» هم خطاب مي شوند و اين يعني که هنوز مدت زمان زيادي از واکسني که هنگام اعزام به سربازي زده اند، نگذشته است.
«يکدست» هم اصطلاح جالبي است که چند ماه پس از آغاز سربازي افراد به آنها گفته مي شود و يعني کسي که پنج ماه خدمت کرده و براي شمارش ماه هاي خدمتش تنها از انگشتان يکدست استفاده مي کند با همين تفسير، «دودست» هم به سربازاني گفته ميشود که بين پنج تا ۱۰ ماه از خدمتشان گذشته است. «سه دست» هم سربازي است که بين ۱۰ تا ۱۵ ماه خدمت کرده و وارد شانزدهمين ماه از خدمت شده است. با توجه به اينکه طول مدت خدمت سربازي با احتساب دوران آموزشي ۲۱ ماه است، بنابراين «چهاردست» اصطلاحي است که به سربازان در ماه آخر خدمت و البته افرادي که داراي اضافه خدمت هستند اطلاق ميشود.
اصطلاحي ديگر هم وجود دارد که به سربازان در ماههاي آخر خدمتشان گفته ميشود؛ «نَکِش» يعني سربازي که خسته شده و از خستگي پايش را روي زمين ميکشد، کهنه شدن لباس و پوتين هم نشانهاي که اگر در سربازي ديده شود با اين عبارت خطابش کنند.
«سوراخ جا انداختن»، يکي از موارد مهمي که از همان دوران آموزشي تا پايان سربازي اهميت زيادي دارد، بستن بندهاي پوتين و رد کردن بند از سوراخهاي پوتين است و اين اصطلاح نيز به همين مساله اشاره دارد. سربازهاي قديمي به علت پايه خدمت زياد حوصله ندارند که بندهاي پوتين را از ميان تمام سوراخ هايش رد کنند به همين دليل بندها را يکي در ميان از سوراخ ها عبور ميدهند که به اين کار سوراخ جا انداختن ميگويند، معمولا کسي که اين کار را انجام ميدهد يعني خدمتش رو به پايان است.
«جيمبو» در ميان سربازها همان هواپيماي بازيگوش انيميشني نيست، لقبي است براي سربازاني که به اصطلاح زبل هستند و زياد جيم ميزنند. اصطلاح مشابه ديگر آن هم «جيم فنگ» و اگر کسي بخواهد چند دقيقهاي از سرپستش جايي برود ميگويد ميخواهم جيم فنگ بزنم!
«آش خور» هم معروفترين واژه از ميان اصطلاحات سربازي است که همه آن را شنيدهاند و به کسي گفته ميشود که دوره آموزشي خود را سپري کرده و وارد يگانها شده است.
برخي از اصطلاحات هم مربوط به شکل ظاهري سربازان است. سربازها با موي تراشيده و لباس نوي سربازي را گاهي «بي درجه» خطاب مي کنند. «پايه بوق»، هم سربازان جديدالورودي هستند که به تازگي دوران آموزشي شان تمام شده و موهايشان را از ته نتراشيدهاند.
بعضي از اصطلاحات به خاطر درجه سربازان به آنها گفته ميشود، مثلا به دليل خط کجي که به جاي درجه بر دوش سربازان قرار ميگيرد، به آنها کجبان يا درجه چسب زخم هم مي گويدند.
سربازان درجهدار هم با عناويني چون «پايه بالا» و «ريش سفيد» خطاب ميشوند و عمدتا داراي تحصيلات دانشگاهي دارند. «تيمسار وظيفه» و «بابا خدمتي» هم لقبي است که براي سربازان درجه دار و کساني که در ماههاي پاياني خدمت هستند به کار ميرود. در مقابل سربازاني که با اصطلاح بابا خدمتي شناخته ميشوند، «پسر خدمتي»ها هستند که تازه واردند و کمتر از يک سال از طول مدت خدمت سربازيشان گذشته است.
اصطلاح ديگر «پاچسباندن» و معنايش احترام گذاشتن است، مثلا ميگويند، پا بچسبان، صداي پوتين هايت را نشنيدم.
غذاها در پادگان هم اصطلاحات جالب خودش را دارد و گرچه در سالهاي اخير وضعيت غذاي پادگانها تغيير کرده است اما همچنان برخي از عناوين براي غذاها مانده است که غالبا جنبه طنز آميز دارد. مثلا به کوکوسبزي يا کوکوي سيبزميني، «سيدي» گفته مي شود، چون نازک و گرد است.
«ساچمه پلو» همان عدس پلو است که در بيرون از پادگان هم شنيده ميشود اما خاستگاه آن مربوط به چندين دهه قبل و غذاهاي پادگاني است. «دمپايي ابري» کتلت هاي کلفت و تقريبا خام است و «رد پاي مرغ» هم غذايي که معمولا با مرغ درست مي شود، اما درآن خبري از مرغ نيست، همين تعريف در مورد اصطلاح «ردپاي گوشت» هم صدق مي کند.
لباس سربازان هم گاهي نمادهاي جالبي دارد، مثلا نقطه هاي ريز در پوتين هاي سربازي، کلاه و جيب بغل شلوار که با لاک غلطگير يا جوهر خودکار مشخص ميشود، براي سربازاني است که بيش از ۱۲ ماه از خدمتشان گذشته است.
سربازاني که ۹۰ روز يا کمتر از خدمتشان مانده روي تقويم علامت ميزنند. اصطلاح مشابه ديگر هم کم کردن دانه هاي تسبيح است و وقتي که سربازان به نود روز پايان خدمت خود مي رسند به ازاي هر روز که سپري مي شود يک دانه تسبيح را کم ميکنند يا ميشکنند.
دوران سربازي دوران خاطرهانگيزي است که بسياري از مردان از آن به عنوان دوراني خوش ياد ميکنند و خاطرات زيادي از آن را تا سالها براي ديگران تعريف مي کنند. همين اصطلاحات هم جزوي از اين خاطرههاست.
بازار