خراسان/ وقتي با وجود پيگيري هاي قانوني درباره مزاحمت هاي پيامکي هنوز هم ارسال اين پيامک هاي زشت و زجرآور ادامه يافت تا جايي که برادرم و همسرش تا آستانه طلاق پيش رفتند ديگر نتوانستم اين ماجرا را تحمل کنم و براي ترساندن عامل پيامک هاي زشت، دست به سلاح بردم که در اين ميان مرد بي گناهي کشته شد و ...
اين ها بخشي از اظهارات جوان 26 ساله اي است که با شليک هاي مرگبار در فروشگاه مواد غذايي روستاي هندل آباد از توابع مشهد، جنايت هولناکي را رقم زد. «علي – الف» که با دستور قاضي کاظم ميرزايي و به منظور بازسازي صحنه جرم به محل وقوع جنايت در روستاي هندل آباد منتقل شده بود، پس از تفهيم اتهام از سوي قاضي ويژه قتل عمد، مقابل دوربين قوه قضاييه ايستاد و درحالي که به شدت از وقوع اين حادثه ابراز پشيماني مي کرد با بيان اين که «کاش باز هم به پيگيري هاي قانوني براي تنبيه جوان مزاحم ادامه مي دادم!» به تشريح چگونگي اين جنايت وحشتناک پرداخت و افزود : از اوايل زمستان سال 94 پيامک هاي زشت و توهين آميزي براي برادرم ارسال مي شد که محتويات آن زندگي شيرين او را نشانه رفته بود. اين پيامک هاي واهي و زننده به همسر برادرم ربط داشت که به تازگي ازدواج کرده بودند! اوايل اين پيامک ها را به فرد بيماري نسبت مي داديم که قصد مزاحمت دارد به همين خاطر هم برادرم زياد موضوع را جدي نمي گرفت اما اين ماجرا نه تنها خاتمه نيافت بلکه هر روز بر شدت توهين هاي زشت و زننده افزوده مي شد تا جايي که ديگر سوء ظن در وجودمان رخنه کرد و زندگي برادرم در آستانه نابودي قرار گرفت. به ناچار دست به دامان قانون شديم و از عامل ارسال پيامک هايي که اعصاب خانواده را به هم ريخته بود، شکايت کرديم اما درحالي که پيگيري هاي قانوني طولاني شده بود، آن فرد همچنان به مزاحمت هاي وحشتناک خود ادامه مي داد.
متهم اين پرونده جنايي در ادامه اعترافاتش افزود: کار به جايي کشيد که آن فرد مزاحم اين گونه پيامک ها را براي من هم ارسال مي کرد به همين خاطر در جست وجوي يافتن عامل اين عمل زشت برآمدم ودر مدت کوتاهي فهميدم که يکي از جوانان روستاي خودمان به اين مزاحمت هاي خانمان برانداز دامن مي زند و قصد دارد با اين شيوه زندگي برادرم را متلاشي کند. اين گونه بود که صبح روز پنج شنبه (بيست و نهم ارديبهشت سال 1395) و به طور ناگهاني تصميم گرفتم با اسلحه شکاري که در اصطبل دام ها مخفي کرده بودم، زهر چشمي از آن فرد که «ح- ر» نام دارد بگيرم و او را بترسانم که دست از اين کارها بردارد چرا که ديگر آبروي خانوادگي ما به شدت متزلزل شده بود و از سوي ديگر نيز اين توهين ها و تهمت هاي زننده قابل تحمل نبود! «علي – الف»در ادامه سخنانش گفت: شغل من دامداري است و گله گوسفندان پدرم را براي چرا به بيابان مي بردم. به همين خاطر صبح روز حادثه، وقتي با تماس تلفني مطمئن شدم که «ح- ر» در فروشگاه مواد غذايي است سوار بر موتورسيکلت پسرعمه ام به روستا رفتم و به بهانه اين که مي خواهم با موتورسيکلت دوري در اطراف روستا بزنم او را پياده کردم و خودم با برداشتن اسلحه شکاري از اصطبل، به سوي فروشگاه مواد غذايي رفتم! افراد ديگري هم داخل فروشگاه بودند که من براي ترساندن «ح-ر» اسلحه را به سمت او گرفتم ولي يک نفر از پشت سر اسلحه را گرفت که در ميان همين درگيري گلوله شليک شد و من دوباره با چاقويي که همراهم بود به سمت آن ها حمله ور شدم و درحالي که افرادي زخمي شده بودند از آن جا گريختم. بعد فهميدم که يکي از بستگان «ح-ر» که داخل مغازه بود بر اثر شليک گلوله مجروح شده و در بيمارستان جان باخته است درحالي که آن مرد 41 ساله در اين ماجرا بي گناه بود! بعد از آن هم فراري بودم و مخفيانه زندگي مي کردم تا اين که نيمه دوم اسفند هنگامي که در مخفيگاهم خواب بودم در محاصره پليس قرار گرفتم و دستگير شدم.
گزارش خراسان حاکي است: پس از توضيحات سرهنگ مهدي سلطانيان (رئيس دايره قتل عمد پليس آگاهي خراسان رضوي) درباره محتويات پرونده و ماجراي دستگيري متهم و همچنين کشف مقاديري مشروبات الکلي در مخفيگاه وي، قرار قانوني از سوي قاضي کاظم ميرزايي صادر شد و بدين ترتيب با پايان يافتن صحنه بازسازي جرم، متهم به زندان مرکزي مشهد انتقال يافت.
بازار