نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

حال پدری که نوزاد یک روزه‌اش در بیمارستان ربوده شد

منبع
روزنامه شهروند
بروزرسانی
حال پدری که نوزاد یک روزه‌اش در بیمارستان ربوده شد
روزنامه شهروند/ نوزاد را از داخل بيمارستان دزديدند؛ از بخش زنان؛ به راحتي آب خوردن پسربچه يک‌روزه به سرقت رفت؛ درست مثل فيلمفارسي‌هاي رنگ و رو رفته، بچه را داخل زنبيل گذاشت و از بيمارستان خارج شد؛ زني که دوربين‌هاي بي‌کيفيت و خراب بيمارستان فقط چند ثانيه تصوير او را ثبت کرده‌اند. اين حادثه عجيب نه در شهرهاي دورافتاده و محروم بلکه زير گوش پايتخت رخ داد. بيمارستان تأمين اجتماعي شهريار جايي است که حدود دو ماه پيش نوزادي يک‌روزه به راحتي دزديده شد. باورکردني نيست، اما واقعيت دارد؛ واقعيتي که بي‌مسئوليتي و البته پاسخگو نبودن مسئولان بيمارستان تلخي آن را دو چندان مي‌کند. اين‌که چطور زني ناشناس بدون کوچکترين مزاحمتي وارد بيمارستان مي‌شود و با لباس پرستاري به بخش زنان مي‌رود و پس از چند دقيقه ويزيت زنان فارغ‌شده و نوزادانشان و حتي تجويز دارو يکي از آنها را به دلخواه انتخاب مي‌کند و درنهايت با تغيير پوشش از اين مرکز درماني خارج مي‌شود، پرسشي است که هنوز هيچ جواب روشني براي آن وجود ندارد. حالا بماند سوال‌هاي پدر جواني که در اين مدت با خشم فروخورده به‌دنبال فرزندش از نگهبان تا رئيس بيمارستان را مخاطب قرار داده و در ازاي اين همه بلاتکليفي و مصيبت فقط اين چند کلمه را به عنوان پاسخ شنيده: «شرمنده، ببخشيد، ان‌شاءالله پيدا مي‌شود.» حسيني، پدر نوزاد ربوده‌شده مي‌گويد: «شرمندگي آنها به چه درد من مي‌خورد. من بايد چه چيزي را ببخشم؟ پسرم را، نخستين فرزندم را؟» اين همه بي‌مبالاتي باورکردني نيست، اما افسوس که بايد باور کرد. حالا جواد پدر کارگري که در همين حاشيه تهران آن‌قدر او را ترسانده بودند که حتي جرأت رسانه‌اي کردن اين حادثه عجيب و البته آبروريزي بزرگ را نداشت، دل را به دريا زده و از همه کمک مي‌خواهد. کمک براي پيدا کردن «آراد» نوزادي که حالا دو ماه از به دنيا آمدنش گذشته، اما هيچ‌کس از او خبري ندارد. چطور اين اتفاق افتاد؟ راستش خودمان هم مانده‌ايم. براي من و همسرم سوال است. در بيمارستاني با اين همه نگهبان و دوربين چطور ممکن است بچه‌اي به اين راحتي دزديده شود. همسر من ١٤ خردادماه فارغ شد. ساعت ٩:٣٠ شب همان روز خانمي با لباس پرستاري وارد اتاق او شده و بعد از معاينه همسرم و بچه به او مي‌گويد که ناف پسرم خونريزي کرده و دکتر بايد او را ويزيت کند. بعد از چند دقيقه دوباره به اتاق برمي‌گردد و بچه‌ را به بهانه ويزيت با خودش مي‌برد. همسرتان چه زماني متوجه ماجرا شد؟ بعد از چند دقيقه تاخير، همسرم به زحمت از تخت پايين آمده و به بخش پرستاري مراجعه کرده بود. سراغ بچه را گرفته بود و بعد هم معلوم شد آن خانم پرستار نبوده است. آن خانم لباس پرستاري به تن داشت؟ بله، اصلا به همين دليل کسي به او شک نکرده بود. همسرم هم بنده‌خدا از همه‌جا بي‌خبر بود. هر کس ديگري هم جاي او بود همين کار را مي‌کرد. همسرتان در بيمارستان همراه نداشت؟ نه، به ما گفتند چون زايمان طبيعي است همراه نياز ندارد. فقط آنهايي که سزارين مي‌شدند، اجازه داشتند همراه داشته باشند. اتفاقا همان شب مادر همسرم از شهرستان آمده بود تا پيش همسرم باشد، اما نگهباني اجازه ورود به او نداد. گفتند که وقت ملاقات تمام شده است. پس آن خانم که پسر شما را ربود، چطور وارد بيمارستان شد؟ براي ما هم جاي تعجب دارد. آن خانم نه‌تنها وارد بيمارستان شد، بلکه به راحتي به بخش زنان رفت. در صورتي که درِ ورودي آن قسمت بسته است و آيفون دارد. يعني درِ ورودي فقط براي افراد شناخته‌شده باز مي‌شود. اين موضوع را به پليس هم گفتيد؟ بله، به پليس، قوه قضائيه، رئيس بيمارستان و به هر کسي که فکرش را بکنيد، حتي نگهبان و پرستارها با من درگير هم شدند. هم بچه‌ام را از دست داده‌ام هم بد و بيراه شنيده‌ام و هم کتک خورده‌ام؛ آن هم از کساني که روز قبلش به بهانه به دنيا آمدن پسرم از من شيريني گرفتند، اما حالا جرأت نمي‌کنم پايم را داخل بيمارستان بگذارم. با رئيس بيمارستان هم صحبت کرديد؟ بله، تنها کسي که در اين بيمارستان حرف‌هاي ما را شنيد و به ما بي‌احترامي نکرد، همين آقا بود، اما جواب او هم دردي از ما دوا نمي‌کند. رئيس بيمارستان به من گفت: «شرمنده، ببخشيد که اين‌طور شد، ان‌شاءالله پيدا مي‌شود.» شرمندگي به چه دردي مي‌خورد. شکايت هم کرديد؟ بله، از بيمارستان و پرستارهايش و نگهباني. من به آنها شک دارم، چون آن شب آنها آن زن را ديده‌اند. الان پرونده در چه مرحله‌اي است؟ دادستان شهريار خيلي کمک کرده و با جديت پيگير ماجراست. اما خب، سرنخ درستي وجود ندارد و الان بعد از دو ماه معلوم نيست چه اتفاقي افتاده است. آخرين‌بار چه زماني به پليس مراجعه کردي؟ بيست و نهم تيرماه بود. پرونده با کمک دادستان به گروه عمليات ويژه سپرده شده است، اما هنوز هيچ خبري نيست. دوربين‌هاي مداربسته بيمارستان تصويري را ثبت نکرد؟ يک فيلم کوتاه چند ثانيه‌اي که کيفيت خوبي هم ندارد. همه دوربين‌هاي بيمارستان خراب است. رئيس بيمارستان به من مي‌گويد چند‌ميليارد هزينه تعمير و راه‌اندازي آن بوده و پول نداشتند تا آن را درست کنند. حال همسرتان چطور است؟ اصلا خوب نيست؛ يک زن جوان، بچه اول، اين همه بدبختي و آخرش هم اين‌طوري. خب، معلوم است که بي‌تابي مي‌کند. من خودم هنوز باورم نمي‌شود. ما اسمش را هم انتخاب کرديم، «آراد». حتي براي او شناسنامه هم گرفتيم. همسرم شناسنامه‌اش را نگاه مي‌کند و اشک مي‌ريزد. من خودم ياد آن چند ساعتي هستم که آراد را در بيمارستان بغل کردم. همسرتان چند‌سال دارد؟ من ٢٧ سال دارم و همسرم ٢٤ ساله است. حدود يک‌سال است که ازدواج کرده‌ايم. شغل شما چيست؟ کارگرم. بي‌وجدان‌ها از همين سادگي ما هم سوءاستفاده کردند. به ما گفتند که اگر موضوع را به خبرنگارها و روزنامه‌ها بگوييم، بچه‌ام پيدا نمي‌شود. به همين دليل هم اين مدت موضوع را پنهان کردم. بازداشت ٤ نفر از پرسنل بيمارستان عصر ديروز بود که دادستان شهريار خبر از بازداشت سه پرستار و يک نگهبان بيمارستان تامين اجتماعي شهرستان شهريار در خصوص ربودن اين نوزاد داد. حميد عسگري پور دادستان عمومي و انقلاب شهريار با اعلام اين خبر گفت: «در اين ماجرا خانمي با پوشش پرستار وارد بيمارستان تامين اجتماعي شهريار شد و اقدام به ربودن يک نوزاد کرد. با توجه به حساسيت موضوع در همان بدو امر شخصا در بيمارستان حضور پيدا کرده و موضوع را مورد بررسي قرار دادم و در حال حاضر پرونده در عمليات ويژه اداره آگاهي پليس غرب استان تهران در دست بررسي است. همه مسئولان شهرستان از جمله فرماندار و فرمانده نيروي انتظامي پيگيري اين موضوع را بطور جد در دستور کار قرار داده و اميدواريم تا در آينده نزديک بتوانيم خبر‌هاي خوبي را به خانواده اين نوزاد و مردم اطلاع رساني کنيم. يکي از دلايل اصلي اين اتفاق اهمال و سهل انگاري مسئولان بيمارستان و کادر پزشکي و پرستاري بيمارستان بوده که اجازه دادند اين شخص که هيچگونه رابطه خويشاوندي با بيمار و يا حتي رابطه استخدامي با بيمارستان نداشته به راحتي به اتاق‌هاي استراحت خانم‌هايي که پس از زايمان در آن‌ها بستري بودند، مراجعه کند.» وي با بيان اينکه تاکنون چهار نفر از پرسنل بيمارستان در پي سهل انگاري بازداشت شده‌اند، ادامه داد: «در حال حاضر سه تن از پرستاران شيفت شب و يکي از نگهبانان بيمارستان در اين خصوص بازداشت شدند. بر حسب تحقيقات صورت گرفته دوربين‌هاي بيمارستان در پي صاعقه‌اي که ايجاد شده بود سوخته بودند و تنها دوربين و فيلمي که اکنون در فضاي مجازي منتشر شده مربوط به سالني است که شخص رباينده در آنجا تردد داشته است.» وي در پايان با بيان اينکه اين پرونده به صورت ويژه در دستور کار قرار دارد گفت: به لحاظ محرمانه بودن تحقيقات نمي‌توانيم جزئيات آن را بيان کنيم. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره