خراسان/ سود هزاران ميلياردي طلاي کثيف به جيب چه کساني مي رود و براي قطع دست مافياي زباله چه بايد کرد؟
ناصر رعيت نواز- اين روزها يکي از صحنه هاي تکراري که در خيابانها و کوچه پس کوچههاي کلان شهرها ديده مي شود، مربوط به معتادان، جوانان، نوجوانان و حتي کودکاني است که کيسه اي روي دوششان انداخته و از اين سو به آن سو سر در سطل هاي زباله مي کنند و تفکيک را نه از مبدا بلکه از درون سطل زباله شروع مي کنند. اين افراد به نوعي بار اصلي تفکيک زباله را به دوش مي کشند و در قبال آن، خود را در معرض بيماري هاي عفوني مختلف قرار مي دهند و سود اين کار پر مشقت نصيب کساني مي شود که برخي مسئولان در شهرداري ها و محيط زيست، آن ها رابه عنوان مافياي زباله معرفي مي کنند. به تازگي هم در فضاي مجازي صحبت هاي کارشناس مسئول پايش اداره کل حفاظت محيط زيست خراسان جنوبي در خصوص رئيس مافياي زباله هاي بيرجند، بازتاب زيادي داشته است. اين کارشناس از گردش مالي ماهانه سه ميلياردي زباله در بيرجند که در اختيار يک پزشک متخصص است، خبرداد! که البته در کل کشور رقم گردش مالي مافياي زباله به چندين هزار ميليارد تومان مي رسد. امروز سعي داريم خيلي مختصر بگوييم مافياي زباله کيست، با زباله ها چه مي کند، زباله چقدر برايش سود مالي دارد و بايد چطور اين مافيا را شکست داد؟
چرا مي گويند مافياي زباله؟
کلمه «مافيا» بهطور کلي براي اشاره به انواع باندهاي تبهکاري که در زمينه خاصي فعاليت هاي غيرقانوني دارند، استفاده مي شود. تمام مافياها براي ثروت اندوزي، روش هاي کثيفي دارند و کساني که براي شان پادويي مي کنند از عوامل حياتي و مؤثر در پايداري و دوام و قدرتمندشدن شان هستند اما کار به نوعي طراحي و عملياتي مي شود که در نهايت هيچ کس سرگروه و پدر خوانده اين مافياها را نمي شناسد. مافياي زباله هم از اين قاعده مستثنا نيست و داراي يک شبکه پيچيده است که اساس و پايه آن کودکان و حتي سالخوردگان و نوجواناني هستند که در مقاطعي از شبانه روز دست به جداسازي زباله هاي خشک مي زنند و ضمن به هم ريختگي و ايجاد آلودگي محيطي، زباله هاي جمع آوري شده را به اولين مدار گيرنده زباله ها تحويل مي دهند و در ازاي آن مبالغي دريافت مي کنند، طيف بعدي کار جداسازي زباله هاي خشک و تحويل به مدار بعدي است تا خان آخر و در نهايت به کارخانه هاي پلاستيک سازي، مقوا سازي، توليد شانه تخم مرغ و...سپرده و پول هاي کلان در ازاي دريافت صدها و هزاران تن زباله خشک رد و بدل مي شود! پدرخوانده ها با استثمار زباله گردها سودهاي خوبي به جيب مي زنند و هر روز ميلياردرتر از روز قبل مي شوند. با مرور کارنامه اين مافيا، جنايت هاي زيادي ديده مي شود از خشونت و درگيري گرفته تا گوش بري و حتي قتل. هنوز خبر ماجراي درگيري و درنهايت قتل يک زبالهگرد را که چند سال پيش منتشر شده بود يا ماجراي بريدهشدن گوش يکي از زبالهگردها را که به سرعت در فضاي مجازي پخش شد، از ياد نبردهايم. اين ها بخشي از معضلاتي است که لابهلاي سخن از مافياي زباله و گردش مالي و عايدي اقتصادي نوشتيم.
زباله يک سال تهران سودي برابرفساد بزرگ بانکي
شايد با شنيدن رقم سود زباله که بيشترش نصيب مافياي زباله مي شود، هوش از سرتان برود. براي اين که بفهميد اين بازار زباله چقدر پر سود است، کافي است بدانيد بر اساس گزارش تسنيم اين رقم فقط براي زباله هاي شهر تهران که روزانه 9 هزار تن است، برابر يک ششم بودجه شهر تهران و برابر يکي از بزرگ ترين فساد هاي مالي کشور است. بله يعني سالي حدود سه هزار ميليارد تومان سود از زباله! حالا شما همين مورد را در توليد 58 هزار تن زباله محاسبه کنيد. رقمي که هوش از سرتان مي برد. اين حجم وسيع گردش مالي لفظ طلاي کثيف را براي زباله برازنده تر مي کند. اما جاي تاسف است که سهم شهرداري ها از اين ميزان سود آن چنان کم است که هنوز شهرداري ها از جيب مردم براي مديريت پسماند، بودجه پرداخت مي کنند! سهم شهرداري تهران از اين بازار سه هزار ميلياردي به گفته معاون رفاه وزير کار، امسال فقط 200 ميليارد تومان و سهم نيروي کار حدود ۳۰۰ ميليارد تومان بوده و بقيه سهم دلالان، پيمانکاران و سرمايه گذاران شده است.
نمکي هاي پيشرفته
سال هاست ديگر گاري هاي نمکي که مواد بازيافتي و نان خشک جمع مي کردند و در قبالش نمک، جوجه رنگي و .. مي دادند، در کوچه ها نمي چرخند. حدود 13،12 سال پيش اعلام شد اين افراد بايد قانونمند شوند و تحت نظر شهرداري و با هيبت شرکتهاي پيمانکاري فعاليت کنند. همانهايي که «نمکيها» را با چرخدستي در مناطق مختلف پخش ميکردند، شرکت زدند و با پرداخت مبالغي به شهرداري ها جمع آوري زباله هاي بازيافتي مناطقي در اختيارشان قرار گرفت که بايد با خودروهاي ملودرام دار جمع آوري شوند يعني شهرداري فقط در ازاي گرفتن مبلغي زباله هاي خشک يک منطقه را به پيمانکاران واگذار مي کند. شهرداري در ادامه، آموزش شهروندان را هم جزئي از وظايف اين پيمانکاران قرار داد که البته آن چه مشخص است، چندان مثمر نبوده است.
براي مقابله با مافياي زباله چه بايد کرد؟
قبل از هر چيز بد نيست بدانيد متوسط توليد روزانه زباله به ازاي هر شخص در جهان 250 گرم و در ايران 750 گرم است يعني سه برابر ميانگين جهاني؛ با اين حال طبق گزارشها، ۷۰ درصد زبالههاي جهان بازيافت ميشود و در ايران اين رقم به کمتر از ۲۰ درصد مي رسد! بدون شک براي مقابله با مافياي زباله، راه هايي وجود دارد که مهم ترين آن ايجاد انگيزه براي مشارکت مردم در تفکيک زباله خشک از مبدأ است. موضوعي که براي رسيدن به حالت ايده آل در آن، نه زيرساخت کافي داريم و نه برايش فرهنگ سازي و مشوق هاي انگيزشي درستي در نظر گرفته شده است!
برخي کشورهاي پيشرفته با گرانکردن خدمات جمعآوري زباله، فرهنگ توليد کم زباله را توسعه دادهاند اما در کنار آن با خريد زباله تفکيک شده نه تنها به شهروندانشان پول پرداخت مي کردند که فرهنگ تفکيک زباله را هم ترويج مي دادند. به طور مثال در فروشگاه هاي کشور آلمان، دستگاههايي وجود دارد که با ريختن زباله هاي خشک، با توجه به جنس و وزن زباله، رسيدي به شما ميدهد که حکم پول را دارد و ميتوانيد با ارائه آن از فروشگاهها خريد کنيد.
متاسفانه در کشور ما بعد از اين که زباله را تفکيک مي کني يا بايد روزهاي زيادي منتظر بماني تا خودروي جمع آوري زباله خشک به سراغت بيايد يا خودت زباله را به يکي از دکه هاي تفکيک زباله برساني و در ازايش چند کيسه زباله بگيري و از اين که اين همه به خودت زحمت داده اي پشيمان شوي. دليل اين که برخي از دکه هاي بازيافت، حاضر به پرداخت هزينه اي براي زباله هاي تفکيک شده نيستند هم مشخص است. آن ها همين زباله خشک را با قيمت بسيار پايين تر توسط کودکان زباله گرد از زباله هاي داخل شهر جمع و با اين کار شما را هم به نوعي تشويق مي کنند ديگر زباله هاي تان را تفکيک نکنيد تا آن ها، همان را ارزان تر از کيسه هاي زباله تان بيرون بکشند.
اما پرسش هاي زيادي وجود دارد که چرا با وجود سود کلان اين بخش، شهرداري ها هيچ اقدامي براي کسب اين سود به نفع مردم نمي کنند و اين شائبه را که سال قبل حقاني عضو کميسيون سلامت و محيطزيست شوراي شهر سابق تهران هم گفته بود، بيشتر مي کند. او در گفت و گويي مدعي شده است: «من قاطعانه ميگويم مافياي زباله که دنبالش هستيد، در بدنه رسمي مديريت شهري است. اگر مديريت و نظارت مصمم در شهرداري وجود داشته باشد شهرداري در فاز اول ميتواند هزارميليارد تومان درآمد داشته باشد.»
حرف آخر
از مجموع آنچه گفته شد اينگونه به دست ميآيد که وضعيت نامطلوب تفکيک زباله در منازل و نبود متولي رسمي و مشخص که اين حوزه را بتواند سامان دهد و همچنين نبود همت براي ساماندهي تفکيک و حذف مافياي زباله خود مزيد بر علت اين نابه ساماني آشکار است. از آن طرف نبود طرح هاي تشويقي که مردم را ترغيب به تفکيک زباله از مبدا کند خود باعث چاق تر شدن مافيا و سود بيشتر ورود به اين بازار پر سود مي شود. سودي که سهم مردم است و بايد با ترغيب آن ها به تفکيک زباله به جيب خودشان برگردد.
ترغيب مردم به تفکيک زباله از مبدا با طرح هاي انگيزشي و تعيين پاداش، اعتبار مالي و امکان استفاده از خدمات شهري مثل مترو ، پارکينگ و ... به مثابه شليک به مغز مافياي زباله خواهد بود .
بازار