نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

جزئیات مرگ سه داوطلب اطفای حریق در جنگل ‌ها و مراتع پاوه

منبع
روزنامه شهروند
بروزرسانی
جزئیات مرگ سه داوطلب اطفای حریق در جنگل ‌ها و مراتع پاوه
روزنامه شهروند/ در جنگل‌هايي که مختار، ياسين و بلال در آن سوختند، هنوز آتش وحشي شعله‌ور است. باد مي‌آيد و آتشي که از پنجشنبه در جنگل به پا شد، هنوز زنده است و بي‌رحمانه پيش مي‌رود و سر راه همه‌چيز و همه‌کس را مي‌سوزاند. ٤٠ نفر از نيروهاي سازمان محيط‌زيست و گروه‌هاي مردمي ناباورانه در بلندي‌هاي منطقه حفاظت‌شده «بوزين و مرخيل» ايستاده‌اند. شعله‌ها چنان قدکشيده‌اند که کاري از هيچ‌کس برنمي‌آيد. پيکرهاي مختار خنداني و ياسين کريمي از اعضاي انجمن ژيواي پاوه و بلال اميني از افراد بومي که به جنگ آتش رفته بودند يکشنبه شب، ساعاتي پس از جان‌باختن‌شان به خاک سپردند؛ غريبانه و در سکوت. آنها در دره ژاله گير افتاده بودند، نفس‌هايشان بند آمد از دود سياه و سوختند در شعله‌ها. مختار هميشه مي‌گفت: «يا مي‌سوزيم يا خاموش مي‌کنيم.» همين هم شد. عطاءالله قادري، رئيس اداره محيط‌زيست جوانرود همراه گروه است. «دست هيچ‌کس به کار نمي‌رود. کاري از هيچ‌کس برنمي‌آيد. نااميديم و مي‌ترسيم که کسي را به آتش بفرستيم.» ١٠ روز بعد از سوختن البرز زارعي، کوهنورد دوستدار طبيعت در آتش کوه‌هاي ديل گچساران و يک ماه بعد از سوختن احسان عزيزي، از تکاوران سپاه در آتش پاوه و يک روز پس از مرگ عاشقانه مختار، ياسين و بلال، چطور مي‌شود دوباره آدم‌ها را به آتش فرستاد؟ آن هم با کمترين تجهيزات و کمترين نيرو. «نمي‌دانم چطور مي‌شود اين آتش را خاموش کرد. ما در بالادست آتش هستيم. منطقه شيب‌دار است و پر از صخره و پرتگاه. خطرات بسياري در کمين است. هم از پرت‌شدن مي‌ترسيم، هم از خفگي و سوختگي.» آتش در چند مسير درحال پيش‌روي است. جاده را بسته‌اند و داوطلبان نمي‌توانند از اين جلوتر بروند. مختار ستون ژيواي بود يکشنبه شب، اعضاي ژيواي براي تکريم دوستان کشته‌شده‌شان، براي دو ساعت در ورودي شهر پاوه ايستادند. مردم شهر هم خبر به گوش‌شان رسيد و در تاريکي يکي‌يکي به آنها پيوستند. سيلي از جمعيت همراه پيکرها شد و همه فرياد زدند که «شهيد زنده است.» دو ساعت طول کشيد تا آمبولانس‌ها از راه برسند. «ناباورانه دوستان‌مان را بدرقه کرديم و سر تعظيم فرود آورديم. اهالي پاوه هم همراه‌مان شدند.» شهيدان جنگل را شبانه به خاک سپردند؛ غريبانه و در سکوت. قرار نيست هيچ مراسمي برپا شود. شيوع کرونا همه را از برگزاري مراسم منع کرده است. اعضاي ژيواي صبح ديروز در دفتر انجمن گردآمدند. مي‌خواستند مراسمي براي يادبود بگيرند اما به دليل مصوبه ستاد مقابله با کرونا، برگزاري هر مراسمي به آينده موکول شد. فروزان رسولي، عضو هيأت موسس انجمن ژيواي پاوه به «شهروند» مي‌گويد: «دوستان شهيد ما، تيم دوم گروه عملياتي انجمن بودند که راهي منطقه شدند. آنها چهار نفر بودند که در ميان آتش و دود گير افتادند. اول به دليل حجم دود دچار خفگي شدند و بعد در آتش سوختند. آتش که از آنجا گذشت، توانستند پيکرهايشان را پيدا کنند. نفر چهارم، سوران محمدي دورتر بود و توانست خودش را نجات دهد.» اکنون وضع اضطراري اعلام شده و همه اعضاي تيم عملياتي از منطقه برگشته‌اند؛ بهت‌زده و غمگين‌. «باورمان نمي‌شود. آقاي خنداني، سخنگوي انجمن، مدير تيم عملياتي و ستون اصلي انجمن ما بود. بيشتر از ١٠‌سال پيش در کار خاموش‌کردن آتش بود و در اين کار حرفه‌اي بود. هميشه مي‌گفت که ارزش يک درخت از جان من بيشتر است. خنداني سبز بود؛ از انسان‌هايي که به معناي واقعي کلمه حافظ محيط‌زيست بود اما فعاليتش فقط به محيط‌زيست ختم نمي‌شد، چه وقتي که زلزله کرمانشاه آمد، چه زماني که کرونا فراگير شد.» او درباره ياسين و بلال هم مي‌گويد: «ياسين کريمي از اعضاي کميته عملياتي انجمن بود. او سه دختر دارد و تمام دغدغه‌اش حفظ محيط‌زيست بود. بلال اميني هم از افراد محلي بود که راه را مي‌شناخت. فقط همين نبود، او دغدغه درختان طبيعت منطقه‌اش را داشت که همراه بچه‌هاي ژيواي شد. همه‌شان از دست رفتند.» قادري، رئيس اداره محيط‌زيست جوانرود روز يکشنبه ساعت چهاروربع با مختار تلفني صحبت کرده بود، چند ساعتي بعد از کشته‌شدن او. «او گفت پاي کاريم و اميدواريم اين آتش خاموش‌شود. مختار هميشه وقتي براي عمليات مي‌رفت، مي‌گفت يا مي‌سوزيم يا خاموش مي‌کنيم. اين شعارش بود.» اعضاي انجمن ژيواي مي‌گويند مثل مختار به فعاليت‌هاي محيط‌زيستي ادامه خواهند داد: «بقاي انجمن براي او بسيار مهم بود و حالا ما هم با کارمان در انجمن، راه او را ادامه خواهيم داد.» اما قادري مي‌گويد اوضاع از اين به بعد عوض مي‌شود: «بعد از اين حادثه، انجمن‌ها شاکله خود را از دست خواهند داد، چون مختار ستون انجمن بود و کارهاي محيط‌زيستي در پاوه و جوانرود را حمايت و سازمان‌دهي مي‌کرد. بعد از اين، فعاليت‌هاي اينچنيني تا حدودي خاموش مي‌شود. از طرف ديگر از اين به بعد از ادارات محيط‌زيست و منابع طبيعي هم محتاط‌تر با انجمن‌ها برخورد خواهند کرد، چون ريسکش بالاست. مسئولان هم ديگر مي‌ترسند.» بچه‌ها روي مين نرفتند آتش، پرجان‌تر از آن بود که جان مختار، ياسين و بلال در مقابلش تاب بياورد. آنان تيم دومي بودند که هفتم تيرماه به منطقه حفاظت‌شده «بوزين و مرخيل» رفتند که در آتش مي‌سوخت و مختار خنداني، مسئول دو مردي بود که جان‌شان در آتش سوخته و نفس‌شان را دودها گرفته. يوسف قادريان از اعضاي انجمن ژيواي به «شهروند» مي‌گويد اين سه نفر با راهنماي محلي به منطقه رفتند و پنج ساعتي را هم در منطقه به خاموش‌کردن آتش گذراندند. دره‌ ژاله هم در آتش مي‌سوخت و يکي از محلي‌ها که راه را بلد بود، راهنمايشان شد تا به دره بروند. آنجا که خاکش مين‌گذاري شده و آتشش سوزان بود: «همه جا گفتند بچه‌ها در اثر انفجار مين مرده‌اند. اما اين‌طور نبوده. وقتي به دره مي‌رسند، مي‌توانند بخشي بزرگي از آتش را مهار کنند. بعد هم مي‌بينند چند کل و بز در آتش اسير شده‌اند که براي کمک به آنها مي‌روند، اما باد‌هاي غروب شروع به وزيدن مي‌گيرد و آتش آنها را محاصره مي‌کند.» او مي‌گويد دره‌بادها در وقت غروب در اين منطقه‌، در وقت غروب از بالا به پايين مي‌آيند و همين بادها هم آتش را چنان وحشي مي‌کند که جان مختار، ياسين و بلال را در خود بگيرد. آنها در حلقه محاصره آتش گير مي‌کنند و اول با دودهاي فراوان خفه مي‌شوند و بعد هم جان‌شان در آتش خاکستر مي‌شود: «راهنماي محلي ٥٠ متري با آنها فاصله داشت و خدارو شکر خودش آسيبي نديد و ما از سوي انجمن ژيواي در اين روزهاي آتش‌سوزي که حالا به روز چهارم رسيده، ١٥ نفر به منطقه فرستاديم و از سوي هيچ ارگان و سازمان ديگري هم به کمک نيامدند و فقط از سوي منابع طبيعي پاوه که خودش ٦ نفر نيرو بيشتر ندارد، افرادي در منطقه حاضر شدند.» قادريان که با هر کلام بغضش را فرو مي‌دهد، از مرگ دوستانش مي‌گويد که تجهيزاتي براي اطفاي آتش نداشتند. نه لباس مناسبي و نه کفش درستي براي اطفاي حريق: «ما سازماني مردم‌نهاد هستيم و هيچگاه نمي‌توانيم حدود ٢٠‌ميليون تومان براي هر فرد هزينه کنيم و لباس اطفاي حريق بخريم. اين در توان ما نيست و همراهي هم در اين راه وجود ندارد. دمنده‌هاي خاموش‌کننده خودشان خطرناکند و مانند نارنجک بر دوش نيروها هستند. اين دمنده‌ها مخزن بنزين دارند که جنسش از پلاستيک است و در اثر گرما آتش مي‌گيرد و منفجر مي‌شود. اتفاقا صحبت از انفجار به همين دليل مطرح شد و همان ابتدا گفته شد که مين منفجر شده است.» آنها بارها و بارها در سال‌هاي گذشته آتش را ديده‌اند که به جان جنگل‌ها و مناطق حفاظت‌شده منطقه افتاده است. يک ماه قبل هم احسان عزيزي از نيروهاي دولتي جانش در آتش‌سوزي ديگري در منطقه از دست رفت و قادريان مي‌گويد چند ‌سال قبل هم چهار نفر از اعضاي يک خانواده که به صورت داوطلب براي مهار آتش رفته بودند، مردند. «اين منطقه پارک ملي و حفاظت‌شده است که سالها است هيچ نيرويي از سوي منابع طبيعي و جنگلباني به اين منطقه نيامده است.» او مي‌گويد هيچ ديه‌اي به نيروهاي مردمي و داوطلب داده نمي‌شود و همين مشکلي است که سال‌هاست نيروهاي داوطلب مردمي با آن روبه‌رويند و تنها بيمه‌اي که مي‌تواند اين نيروها را حمايت کند، بيمه «بي‌نام» است. بيمه‌اي که بلال هم آن را نداشت. مردي از اهالي منطقه ايناخي پاوه که ١٢ روستا دارد و جانش در ميان آتش‌ها سوخت.