ايرنا/ نتايج يک مطالعه جديد نشان ميدهد با بررسي ميکروبهايي که روي سطح گنجينههاي هنري باستاني وجود دارند، ميتوان اصل يا تقلبي بودن آنها را تشخيص داد.
نتايج مطالعات جديد پژوهشگران موسسه تحقيقاتي جي کريگ ونتر آمريکا حاکي از آن است که ميتوان از ميکروبهايي که به سطح تابلوهاي نقاشي و مجسمهها چسبيدهاند، براي شناسايي آثار جعلي و تقلبي استفاده کرد. شناخت رفتار اين ميکروبها همچنين ميتواند نقش مهمي در توقف فرآيند پوسيدگي برخي از باارزشترين گنجينههاي فرهنگي جهان ايفا کند.
به گفته مانوليتو تورالبا ميکروبشناس، ارگانيسمهاي ريزي که روي آثار هنري زندگي ميکنند ميتوانند خاستگاه اثر و در برخي موارد محل نگهداري آن را در طول تاريخ نشان دهند.
اين مطالعه که با نمونهبرداري از آثار هنري يک مجموعه خصوصي از دوره رنسانس در فلورانس ايتاليا انجام شد، اولين تحقيق گسترده بر مبناي ژنوم است که درباره ميکروبهاي موجود روي آثار هنري انجام ميشود.
به عنوان رويکردي ديگر در تشخيص آثار جعلي، از فناوري به کار رفته در اين تحقيق همچنين ميتوان براي نمونهگيري از دياناي موجود بر روي اثر استفاده کرد. اين روش در نهايت امکان تشخيص اصل يا قلابي بودن يک نقاشي يا دست نوشته باستاني را فراهم ميکند زيرا بسياري از هنرمندان دوره رنسانس چون لئوناردو داوينچي از بزاق يا خون خود در خلق آثارشان استفاده ميکردند.
مطالعه بر روي ميکروبهايي موجود روي آثار هنري، همچنين انقلابي عظيم در حوزه حفظ و ترميم آثار باستاني به پا ميکند. زيرا باکتريها براي مدتي طولاني روي يک اثر باقي مانده و از رنگ روغن يا بوم آن تغذيه ميکنند. اغلب اين ميکروبها از تلاشها براي تميز کردن يا ترميم آثار نيز جان سالم به در ميبرند.
به گفته تورالبا، پس از تشخيص وجود جمعيتهاي ميکروبي روي آثار هنري، در گام بعد نوبت به شناسايي رفتار و متابوليسم آنها ميرسد. پس از اين مرحله ميتوان رويکردي مشخص در خصوص از بين بردن باکتريهاي عامل تخريب آثار اتخاذ کرد.
آزمايشگاههاي مرمت تلاش و هزينه بالايي را صرف ترميم آثار هنري ميکنند اما يک رويکرد مولکولي ميتواند براي تمام اين تلاشها يک راه ميانبر باشد.
بازار