نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

تیغ زنی جان مرجان را گرفت

منبع
ميزان
بروزرسانی
تیغ زنی جان مرجان را گرفت
ميزان/ فکر مي‌کرد اين هنر است که بتواند همزمان تعداد زيادي از مردان جوان را سر کار بگذارد و جيبشان را خالي کند؛ و درنهايت با تيغ تيز يکي از آن‌ها جانش را گرفت! از همسرش که جدا شد، دخترش با او بود. ولي نمي‌توانست مديريتي روي روابطش داشته باشد هر روز در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌گشت و رابطه جديدي را شکل مي‌داد و به جاي وفاداري و سرمايه گذاري عاطفي بر روي فردي که با او وارد رابطه شده بود فقط به اين فکر مي‌کرد که يک نفر را براي پرداخت اجاره خانه اش و يک نفر را براي خرج سفرش به ترکيه و ديگري را براي عوض کردن وسايل خانه اش و از يک نفر هم، براي مخارج ماهيانه زندگي اش تيغ بزند. فکر مي‌کرد اين هنر است که بتواند همزمان تعداد زيادي از مردان جوان را سر کار بگذارد و جيبشان را خالي کند. مدتي که از رابطه مي‌گذشت و افراد متوجه شرايط روحي و فکري مژگان مي‌شدند کنار مي‌کشيدند و او باز دست به کار مي‌شد و رابطه‌اي ديگر را شکل مي‌داد. تا اينکه بالاخره مژگان به پايان مسيري که براي زندگي خود رقم زده بود رسيد. اين بار در يکي از شبکه‌هاي اجتماعي به يک جوان ساده شهرستاني رسيد که زيادي رابطه با او را جدي گرفته بود و فکر مي‌کرد مژگان به او دل بسته است و اين رابطه قرار است يک رابطه آينده دار و همراه با وفاداري باشد. به همين دليل به مژگان ابراز علاقه کرد و مژگان هم در حالي که به ساده دلي مرد جوان مي‌خنديد، پذيرفت. هر چند وقت يک بار راهي تهران مي‌شد تا مژگان را ببيند و مژگان هم ناراضي نبود. اختلافات از آنجا شروع شد که مرد جوان متوجه تماس‌هاي تلفني بيشمار و رفت و آمد مرد‌هاي مختلف به خانه مژگان شد و وقتي احساس کرد اين چند ماه سر کار بوده و يکي از چندين مردي است که در زندگي مژگان هستند خونش به جوش آمد و به جاي قطع رابطه با مژگان و خارج شدن از اين رابطه مسموم، تسليم خشم خود شد و در يک لحظه با چاقو به مژگان حمله ور شد و وقتي به خود آمد پيکر نيمه جان مژگان را ديد که روي زمين افتاده است. وحشتزده از آنجا خارج شد و چند ساعت بعد با اطلاع از خبر فوت مژگان از تهران متواري شد. يک ماه بعد ماجراي شيطنت‌ها و زياده خواهي مژگان با دستگيري قاتل توسط کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت به پايان رسيد. همسر سابق مژگان براي تحويل تنها فرزندشان آمد و در حالي که دست دخترش را در دست داشت سردرگم و غمگين قدم به خيابان گذاشت. در حاليکه به قصه تلخي فکر مي‌کرد که سال‌ها بعد بايد براي دخترش در مورد ماجراي مرگ مادرش بگويد ... نظريه کارشناس - دوست داشتن و دوست داشته شدن حق طبيعي هر انساني است. به ياد داشته باشيد آنچه در يک رابطه به فرد آرامشي عميق و بي پايان مي‌بخشد تمرکز انرژي و احساست قلبي او بر روي يک رابطه و يک فرد مي‌باشد. اينکه دو نفر براي هم و به ياد هم و در يک مسير وبا هدفي مشترک زندگي کنند! از شاخي به شاخي پريدن و به اصطلاح امروزي‌ها "هرز پريدن" شايد در ابتدا حس زرنگي و هوشمندي به فرد مورد نظر بدهد، اما در دراز مدت وي را تبديل به کالايي بي ارزش مي‌کند که دست به دست مي‌چرخد و در نهايت چيزي جز احساس پوچي و بي ارزشي نصيب شخص نمي‌کند. فرقي نمي‌کند که شما زن باشيد يا مرد! وقتي از حس وفاداري تهي باشيد دير يا زود به اين نتيجه مي‌رسيد که کسي عميقا براي شما ارزشي قائل نيست و شما با مقدار پولي که خرج مي¬کنيد يا صرفا مقدار نياز فيزيکي که به شما دارد سنجيده مي‌شويد. - خداوند زن و مرد را آفريده تا از يکديگر آرامش گرفته و با رابطه‌اي همراه با تعهد و وفاداري فرصت زيستن در اين دنيا را با لذت و شادي پشت سر بگذارند. - با ياد داشته باشيد شايد با فريبکاري بتوان مدتي از ديگران سوءاستفاده نمود، اما در نهايت اين شما هستيد که با شکست و آسيب مواجه مي‌شويد. - اگر در مديريت احساسات و تمايلات خود دچار مشکل هستيد يا در روابط عاطفي خود مدام با شکست مواجه مي‌شويد و از مهارت شکل دادن يک رابطه پايدار برخوردار نيستيد به جاي ادامه مسيري اشتباه در زندگي، از يک مشاور و روانشناس کمک بخواهيد. سروان سمانه مهرباني – روانشناس و کارشناس آموزش همگاني پليس آگاهي پايتخت
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره