عشق سهراب، گلوله داغ و خون خشایار!

خراسان/ در اين گزارش به گفت و گوي با شاهدان عيني نزاع خونين سعادت آباد و بررسي آسيب شناسانه علل افزايش نزاع و خشونت هاي اين روزها مي پردازيم.
سوناتاي مشکي وسط خيابان ترمز مي زند و راننده که رنگ لباس آستين کوتاهش همانند خودرو اش مشکي است، دست به اسلحه پياده مي شود. يکي دو تير اول را که شليک مي کند، سرنشينان عقب سوناتا هم پياده مي شوند تا تعداد تيرهايي که به سمت سرنشينان جک مشکي روانه مي شود بيشتر شود. لحظاتي بعد يکي فرياد مي زند : «بدو بذارش توي ماشين». منظورش جسم غرقه در خوني است که دو گانگستر ديگر معرکه زير لگد گرفته اند؛ کشان کشان او را روي صندلي عقب سوناتا مي گذارند و به سرعت از معرکه مي گذرند. همزمان که خودروي مشکي و سرنشينانش صحنه را ترک مي کنند، دو چيز خودنمايي مي کند : دو لکه خون به جاي مانده روي آسفالت و دو شهروندي که تماشاگر اين اتفاق هستند.
ماجراي تيراندازي خونين هفته گذشته در منطقه سعادت آباد تهران، اگرچه مي تواند فقط يک حادثه باشد و بس، اما بار ديگر اين زنگ خطر را به صدا در مي آورد که خشونت و اين گونه بروز هولناک آن در جامعه به يکي از آسيب هاي نگران کننده اجتماعي تبديل شده است.
ماجرا از چه قرار بود ؟
بر اساس آن چه تاکنون اعلام شده، ماجراي درگيري هفته گذشته سعادت آباد تهران، درگيري سهراب و خشايار بر سر دختري بود که گويا عشق سهراب بوده و همراه خشايارکه در نهايت به خشم و خونريزي مي انجامد. جزئيات بيشتر اين حادثه را مسئولان انتظامي و قضايي بررسي و رسيدگي خواهند کرد و مسببان حادثه به جزاي خود خواهند رسيد، اما آن چه دلهره آور است رعب و وحشت ناشي از اين گونه اتفاقات تلخ است که جامعه را درگير خود مي کند.
ما و شاهدان عيني
به طور قطع روايت اين ماجرا به نقل از شاهدان عيني مارا بيشتر با حال و هواي تگزاسي آن روز لعنتي سعادت آباد آشنا مي کند. بنابراين خيلي گشتيم تا بتوانيم با شاهدان عيني اين ماجرا همکلام شويم و به دنبال آن آسيب ها ي اجتماعي را بررسي کنيم . با چندنفر در فضاي مجازي ارتباط گرفتيم که روايت هايشان به واقعيت نزديک بود اما جالب اين جا بود که برخي از آن ها از همين ماجرا هم قصد کاسبي داشتند؛ چيزي که خود يک آسيب اجتماعي ديگر است.
ما مي خوايم يه گزارش کار کنيم درباره اين که اين خشونت ها چقدر جامعه رو نگران و مضطرب مي کنه. مي خوايم تجربه شما از حادثه سعادت آباد رو هم داشته باشيم.
+من پول مي گيرم مصاحبه مي کنم، چون بيکارم.
ما که نمي دونيم اطلاعات شما تا چه اندازه هست و به درد ما مي خوره يا نه ، اجازه بدين اول درباره اون صحبت کنيم.
+ جامع و کامل اطلاعات دارم، شماره کارت ميدم، 300 تومن بريز تا توضيح بدم!
وحشتناک بود
اما يکي از شاهدان عيني آن ماجرا حاضر به گفت وگو با ما مي شود، با اين شرط که نامي از او ذکر نکنيم و با اين اميد که شايد با حرف زدن او اضطراب و نگراني اجتماعي ناشي از اين حادثه شنيده شود : «با دوستام دور هم جمع شده بوديم که يهو صداي فحاشي از خيابون بلند شد، فحشاي ناموسي ميدادن به همديگه، رفتيم دم پنجره که ببينيم چه خبره ؟ اول قمه کشيده بودن و هي اسم يه دختر رو مي آوردن. يکي شون مي گفت «تو اون رو دزديدي و بُرش زدي». اصلا شرايط عادي نبود، شده بود عين تگزاس و انگار داشتن با هم دوئل مي کردن. اولش فقط داد مي زدن اما بعدش يکي شون تفنگش رو در آورد. دو سه تا تير هوايي شليک کرد و بعدش هم به طرف اون يکي تير زد. بعد از تيراندازي هم يکي رو انداختن توي ماشين و بردن، يکي ديگه هم تير خورده بود اما اون قدر ترسيده بودم که متوجه نشدم چي کارش کردن. قبل رفتن اون ها پلاک ماشين رو دستکاري کردن تا کسي شماره پلاک رو بر نداره. من و دوستام از ترس سرمون رو دزديده بوديم که نکنه يهويي ما رو دم پنجره ببينن. همه شون رفته بودن و بعدا پليس اومد. مردم پايين جمع شده بودن و با پليس حرف مي زدن اما ما ترسيده بوديم و نرفتيم پايين. بعد از اون روز هنوزم وقتي مي خوام برم توي خيابون، مي ترسم که نکنه يهو يکي مثه اونا بياد تفنگ در بياره و تيراندازي کنه».
آمار نگران کننده نزاع ها
حادثه هفته گذشته سعادت آباد، يکي از اتفاقات تلخ اجتماعي بود که به دليل تيراندازي صورت گرفته در آن، خبرش به همگان رسيد و نگاه ها را به ويدئوي منتشر شده از آن جلب کرد. اما حقيقت اين است که شرايط بروز خشونت و خشم در جامعه نگران کننده تراز اين حرف هاست و بدون شک بايد براي تسکين اين درد اجتماعي هوشيارتر بود. آمار هاي رسمي پزشکي قانوني هم عمق اين زخم را بيشتر نشان مي دهد. فقط بدانيم در سه ماه ابتدايي امسال، 146 هزار و 353 نفر به دليل نزاع به پزشکي قانوني مراجعه کرده اند : 44 هزار و 632 زن و 101 هزار و 721 مرد. آمار مراجعين نزاع به پزشکي قانوني در 12 ماه سال گذشته هم همين قدر تلخ است : 574 هزار و 961 نفر مراجعه کننده، شامل 187 هزار و 153 زن و 387 هزار و 808 مرد. تازه بماند که اين ها فقط شامل مواردي است که به مراجعه به پزشکي قانوني منجر شده و احتمالا مواردي از نزاع نيز وجود دارد که در جايي ثبت نشده است. همه اين ها نشان مي دهد که بايد براي حل مسائل اجتماعي موجود فکري ريشه اي کرد و به سادگي از کنار آن ها نگذشت.
تحليل دکترمصطفي اقليما، رئيس انجمن علمي مددکاري اجتماعي
سياست هاي غلط ما و اين جنايت ها
مسائل اجتماعي موجود، مسائلي فردي نيست، بلکه مشکلات ناشي از محيط اجتماعي است که در بلند مدت به وجود مي آيد و در بلند مدت هم قابل حل خواهد بود. از سوي ديگر آسيب هاي اجتماعي موجود معلولي از علت هاست و بايد به دنبال دلايل بروز آن بود.
پرخاشگري و دعواهايي هم که در جامعه مي بينيم معلولي از هزار علت است. علت اول به خانواده بر مي گردد، وقتي پدر و مادر در جامعه دچار مشکل باشند و مثلا امنيت شغلي نداشته باشند، فشار وارد به آن ها به خانواده و فرزندشان منتقل مي شود. بعد از آن، فرزند آن ها وارد جامعه مي شود و حالا علاوه بر فشارهاي موجود در خانه، تحت تاثير فشارهاي جامعه و مدرسه هم قرار مي گيرد. مثلا معلمي که حقوق مناسبي ندارد سر دانش آموز فرياد مي زند، تبعيض رفتار معلم با دانش آموزي که وضع مالي خوبي دارد هم او را دچار خشم مي کند. به مرور اين شرايط روي او تاثير مي گذارد و شخصيت اش را شکل مي دهد. او از ابتداي تولد دزد و شرور نبوده، بلکه شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه او را به اين سمت برده است. ما هستيم که با سياست هاي غلطمان زيرساخت هاي لازم را در جامعه ايجاد نکرديم و اکنون آسيب هاي اجتماعي گسترده شده است. حالا هم اگر سازمان يا نهادي بخواهد اين مسائل را سامان بدهد، شايد 50 سال زمان نياز باشد، چرا که اين مسائل يک شبه به وجود نيامده و يک شبه هم قابل حل نيست. دروغگويي، زورگويي، بيکاري، تبعيض ها و مسائلي از اين دست، از جمله مسائل امروز جامعه ماست که بايد به فکر حل آن باشيم.