مرگ سالانه یک میلیون نفر در دنیا براثر خودکشی

ايسنا/ براساس گزارش سازمان بهداشت جهاني، خودکشي تقريباً نيمي از مرگ و ميرهاي خشونتآميز در جهان را تشکيل ميدهد و در ۴۵ سال گذشته، ميزان خودکشي در سراسر جهان ۶۰ درصد افزايش يافته است، اين درحاليست که خودکشي اکنون بين سه عامل اصلي مرگ و مير در بين افراد ۱۵-۴۴ ساله (زن و مرد) قرار دارد.
۱۰ سپتامبر روز جهاني پيشگيري از خودکشي نامگذاري شده است؛ در اين راستا انجمن بينالمللي پيشگيري از خودکشي (IASP)، سازمان بهداشت جهاني (WHO) و فدراسيون جهاني بهداشت روان (WFMH) براي ميزباني روز جهاني پيشگيري از خودکشي همکاري ميکنند و در سراسر دنيا اين ماه (سپتامبر)، ماه آگاهيِ ملي و بينالمللي در رابطه با پيشگيري از خودکشي است.
در حالي که پيشگيري از خودکشي در تمام سال از اهميت برخوردار است، اما اين ماه، زمانِ اختصاصي را براي جمع شدن با شور و اشتياق جمعي براي صحبت پيرامون يک موضوع دشوار فراهم ميکند.
چراکه در اين ميان همه ساله هزاران نفر در اثر خودکشي جان خود را از دست ميدهند و بسياري ديگر نيز تحت تأثير مرگ آنها قرار ميگيرند لذا نميتوان از تاثير پديده خودکشي چشم پوشيد؛
به همين مناسبت با فريبرز درتاج- رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران به گفتوگو نشسته و در اين گفتوگو درباره موضوعاتي همچون تاثير خودکشي، علت بروز اين پديده در افراد و عوامل دخيل در آن پرداخته است که مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
در ابتداي اين گفتوگو فريبرز درتاج خودکشي را نتيجه همگرايي عوامل ژنتيکي، روانشناختي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ساير عوامل خطرزا عنوان کرد و گفت: افرادي که جان خود را ميگيرند، نمايانگر يک گروه ناهمگن با تأثيرات عليتي منحصر به فرد، پيچيده و چند وجهي هستند. چنين ناهمگني، چالشهايي را براي متخصصان پيشگيري از خودکشي به وجود آورده است.
پيشگيري از خودکشي، چالشي جهاني
وي ادامه داد: اين چالشها را ميتوان با اتخاذ رويکردي چندسطحي و منسجم، در پيشگيري از خودکشي برطرف کرد. پيشگيري از خودکشي يک چالش جهاني است.
همه افراد جامعه در پيشگيري از آن نقش اساسي دارند. هر فردي به عنوان يک عضو جامعه، به عنوان فرزند، به عنوان پدر و مادر، به عنوان يک دوست، به عنوان يک همکار يا به عنوان يک همسايه مي تواند تغيير ايجاد کند.
هر فردي مي تواند آگاهي در مورد اين مسئله را افزايش دهد، خود و ديگران را در مورد علل خودکشي و علائم هشدار دهنده براي خودکشي آموزش دهد و در نجات يک زندگي سهيم باشد.
همچنين بينش انحصاري و تجربههاي بينظير ميليونها نفري که هر ساله تحت تأثير رفتار خودکشي قرار ميگيرند، ميتواند براي آگاهي افراد جامعه و تأثيرگذاري بر حمايت از افرادي که رفتار خودکشي داشتهاند و اطرافيان آسيبديده، بسيار ارزشمند باشد.
درگير کردن اين افراد در تحقيقات، ارزيابيها و مداخلهها بايد در برنامههاي هر سازماني که به پيشگيري از خودکشي ميپردازد، قرار گيرد.
افکار خودکشي را طبيعي تلقي نکنيد
وي با بيان اينکه رفتار خودکشي رفتاري جهاني است که هيچ مرزي نميشناسد، اظهار کرد: خودکشي، بدون در نظر گرفتن سن، جنس يا پيشينه ميتواند افراد همه ملل، فرهنگها، مذاهب و طبقات را تحت تأثير قرار دهد.
خودکشي اغلب نتيجه بهداشت روانِ آسيبديده و درمان نشده است؛ افکار خودکشي، گرچه معمول است، اما نبايد طبيعي تلقي شود و اغلب حاکي از موارد جدي است.
اما به طور دقيقتر، ايدهپردازي خودکشي به معناي اين است که شخصي بخواهد زندگي خود را تمام کند يا به فکر خودکشي باشد. با اين حال، دو نوع ايده خودکشي منفعل و فعال وجود دارد.
ايده خودکشي منفعل هنگامي اتفاق ميافتد که شخص آرزو ميکند مرده باشد يا بميرد، اما در واقع هيچ برنامهاي براي خودکشي ندارد. از سوي ديگر، در ايده خودکشي فعال، نه تنها شخص به فکر خودکشي است، بلکه قصد آن را نيز دارد و به طور مشخص، برنامهاي براي انجام آن دارد.
مرگ سالانه يک ميليون نفر در دنيا بر اثر خودکشي
درتاج با اشاره به آمار جهاني نرخ خودکشي تصريح کرد: سازمان بهداشت جهاني تخمين ميزند که هر سال تقريباً يک ميليون نفر در اثر خودکشي جان خود را از دست ميدهند، که نشان دهنده نرخ مرگ و مير جهاني ۱۶ نفر در هر صد هزار نفر يا يک مرگ در هر ۴۰ ثانيه است و پيشبيني ميشد تا سال ۲۰۲۰ اين ميزان مرگ و مير به يک نفر در هر ۲۰ ثانيه افزايش يابد.
خودکشي يکي از سه عامل اصلي مرگ ۱۵ تا ۴۴ ساله ها
به گفته وي، سازمان بهداشت جهاني همچنين گزارش ميدهد که خودکشي تقريباً نيمي از مرگ و ميرهاي خشونتآميز در جهان را تشکيل ميدهد و ميزان خودکشي در سراسر جهان طي نيم قرن اخير، ۶۰ درصد افزايش يافته است. خودکشي اکنون در بين سه عامل اصلي مرگ و مير در بين افراد ۱۵-۴۴ ساله (زن و مرد) قرار دارد.
رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران با بيان اينکه آمار جهاني اقدام به خودکشي نيز ۲۰ برابر بيشتر از خودکشيهاي تکميل شده است، گفت: اگرچه ميزان خودکشي در بين مردان سالخورده به طور سنتي بالاتر بوده است، اما نرخ خودکشي در بين جوانان به حدي افزايش يافته است که اکنون در يک سوم از تمامِ کشورهاي جهان، اين گروه بيشتر در معرض اين خطر قرار دارند و نرخ خودکشي آنها رو به افزايش است. به طور کلي خودکشيها در سطح جهاني؛ ۵۵ درصد در سنين ۱۵ تا ۴۴ سال و ۴۵ درصد در سن ۴۵ سال و بالاتر اتفاق ميافتند.
در آمارهاي جهاني، نرخ خودکشي چقدر است؟
درتاج افزود: آخرين آمار مربوط به سال ۲۰۲۰ از ۱۸۳ کشور جهان (در هر صد هزار نفر) نيز نشان ميدهد که کشور ليتواني در اروپاي شرقي با نرخ خودکشي (۹/۳۱)، کشور روسيه در اروپاي شرقي با نرخ خودکشي (۳۱) و کشور گويان در آمريکاي جنوبي با نرخ خودکشي (۲/۲۹) در رتبههايِ اول تا سوم قرار دارند. کشور کرهجنوبي در آسيا با نرخ خودکشي (۹/۲۶) و تعدادي ديگر از کشورهاي اروپاي شرقي از جمله بلاروس با نرخ خودکشي (۲/۲۶) و سورينام و قزاقستان، هر دو با نرخ خودکشي حدود (۲۲) در رتبههاي چهارم تا هفتم قرار دارند و جزء کشورهاي داراي ميزان خودکشي بالا هستند.
وي با بيان اينکه براساس اعلام WHO بالاترين ميزان خودکشي مردان و زنان در اروپا، به ويژه اروپاي شرقي، گزارش شده است، تاکيد کرد: در مقابلِ کشورهايِ اروپاي شرقي که بالاترين ميزان نرخ خودکشي را دارند، در اروپاي غربي تنها کشور بلژيک است که با نرخ خودکشي (۷/۲۰) در رده يازدهم قرار دارد.
با اين حال، بلژيک بيشترين قوانين ليبرالي در مورد خودکشي به کمک پزشک را در اختيار دارد، که به احتمال زياد عاملي درافزايش آمار اين کشور خواهد بود.
اين روانشناس با بيان اينکه کشور بوتان که به شاخص اندازهگيري شادي جمعي و رفاه ملي، مشهور است، نرخ خودکشي نسبتاً بالايي در حدود (۴/۱۱) در هر صد هزار نفر را دارد و در رتبه ۵۷ قرار دارد، افزود: شايد جاي تعجب داشته باشد که بسياري از کشورهاي درگير جنگ و داراي مشکلات سياسي، اقتصادي، اجتماعي، نرخ خودکشي کمي دارند به عنوان مثال افغانستان با نرخ خودکشي (۷/۴) در رتبه ۱۳۷ و عراق با نرخ خودکشي (۳) در رتبه ۱۶۵ قرار دارند.
درتاج در ادامه درباره نرخ خودکشي در ايران نيز توضيح داد و گفت: ايران نيز در بين اين ۱۸۳ منطقه جهان در سال ۲۰۲۰ با نرخ خودکشي (۱/۴) در رتبه ۱۴۹ قرار دارد که خودکشي در بين مردان ايراني با نرخ (۵) بيشتر از زنان ايراني با نرخ (۱/۳) در هر صد هزار نفر است و به طورکلي نشاندهنده نرخ خودکشي نسبتاً کم در کشورمان است.
رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران با اشاره به اينکه هنجارهاي اجتماعي در رشد رفتارهاي خودکشي نقش بسزايي دارند، يادآور شد: مطالعات جامعهشناسي در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم از تأثيرات صنعتي شدن در رابطه بين جوامع جديد شهري و آسيبپذيري در برابر رفتارهاي خود مخرب ياد کردند و اين نشان ميدهد که فشارهاي اجتماعي تأثيرات زيادي در بالا بردن نرخ خودکشي دارد و امروزه دلايل اختلاف نرخ خودکشي در کشورهاي مختلف به منظور پيشگيري از خودکشي بايد مورد بررسي قرار گيرد.
تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي
وي در ادامه اين گفتوگو به تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي اشاره کرد و گفت: آمارهاي رسمي و مطالعات تحقيقاتي نشان داده که در خودکشي تفاوت جنسيتي وجود دارد.
اين اختلافات به عنوان تناقضهاي جنسيتيِ خودکشي شناخته ميشود. در حالي که بحث در مورد اين موضوع دشوار است، بايد تأکيد کرد که اگر بخواهيم سالانه تعداد کشتهشدگان خودکشي را در سراسر جهان کاهش دهيم، اين دانش مهم است و درک اين تفاوتهاي جنسيتي ميتواند به متخصصان در طراحي و توسعه استراتژيهاي پيشگيري و مداخله کمک کند.
به گفته رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران و طبق مطالعات آماري انجام شده توسط مراکز سلامت روان در سراسر دنيا، احتمال خودکشي در مردان چهار برابر بيشتر از زنان است. با اين حال، زنان بيشتر از مردان در معرض خودکشي قرار دارند. ميزان اقدام به خودکشي در زنان ۲ تا ۳ برابر بيشتر از مردان است، همچنين زنان احتمالاً افکار خودکشي بيشتري را تجربه ميکنند.
درتاج تاکيد کرد: براساس مطالعات CDC، مرگ و مير مردان، ۷۹ درصد از کل خودکشيهاي جهان را نشان ميدهد اما ميزان خودکشي غيرکشنده در زنان چهار برابر بيشتر از مردان است و در زنان بزرگسال و نوجوانان دختر شايعتر است.
مردها چهار برابر بيشتر از زنان در معرض خودکشي هستند. زنان احتمالاً افکار خودکشي بيشتري نسبت به زنان دارند و زنان چهار برابر بيشتر از مردان در تلاش براي خودکشي هستند. مردان به احتمال زياد از سلاح گرم و زنان به احتمال زياد از مسموميت براي خودکشي استفاده ميکنند.
وي افزود: همچنين براساس آخرين اطلاعات ارائه شده توسط WHO، در جوامع اروپايي و آمريکايي ميزان مرگ و مير ناشي از خودکشي در مردان بيشتر است، در حالي که در جوامع آسيايي اين آمار پايينتر است.
براساس گزارش who، حتي اگر زنان بيشتر از مردان مستعد افکار خودکشي باشند، ميزان خودکشي در مردان بيشتر است و به طور متوسط، در برابر خودکشي يک زن حدود سه تا چهار مورد خودکشي مردان وجود دارد.
اگرچه در بخشهايي از آسيا، اين نسبت کمتر است. در کشورهاي غربي مردان حدود ۳۰۰ درصد يا سه برابر بيشتر از زنان احتمالاً در اثر خودکشي ميميرند، در حالي که چند کشور (که در کل بيش از صد ميليون نفر ساکن دارد) از رقم ۶۰۰ درصد هم فراتر رفته است. بيشترين تفاوت در نسبت خودکشي زنان و مردان در کشورهاي بلوک شوروي سابق و برخي از کشورهاي آمريکاي لاتين مشاهده شده است.
بنابر اظهارات رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران و طبق آخرين آمار منتشر شده در سال ۲۰۲۰ در بين ۱۸۳ کشور، ليتواني با نرخ خودکشي (۱/۵۸ مرد در جمعيت ۱۰۰ هزار نفري) در رتبه اول خودکشي مردان و دو منطقه آنتيگوا و باربودا با نرخ خودکشي (۰ مرد در جمعيت ۱۰۰ هزار نفري) آخرين رتبه را در خودکشي مردان دارند و در رابطه با نرخ خودکشي زنان، کشور لسوتو در جنوب آفريقا با نرخ خودکشي (۴/۲۴ زن در جمعيت ۱۰۰ هزار نفري) رتبه اول در خودکشي زنان و منطقه باربادوس با نرخ خودکشي (۵/۰ زن در جمعيت ۱۰۰ هزار نفري) آخرين رتبه را در خودکشي زنان دارد.
وي با بيان اينکه اختلاف در تلاشها و خودکشيهاي تکميل شده در زنان به اشتباه باعث شده است که بسياري باور داشته باشند اقدام به خودکشي در زنان اغلب روشي براي جلب توجه است، نه يک خطر جدي و اين دور از واقعيت است، گفت: توجه به اين نکته ضروري است که در بين زنان، اقدام به خودکشي (اما شکست خورده) بزرگترين عامل خطر براي خودکشي در آينده است و تمام اقدامات خودکشي، چه در مردان و چه در زنان، بايد بسيار جدي گرفته شود.
در حقيقت، تفاوت در ميزان خودکشي تا حدودي با دلايل بالقوه زيادي مانند موارد مربوط به استفاده از ابزارهاي کشندهتر، تجربه تجاوز، نابرابري و نقشهاي جنسيتي در جامعه، تفاوت در روشهاي قابل قبول براي مقابله با مشکلات و درگيريهاي زندگي، در دسترس بودن و ترجيح براي استفاده وسايل مختلف خودکشي، الگوهاي مصرف الکل و تفاوت در ميزان مراجعه براي اختلالات مربوط به سلامت روان در بين زنان و مردان، تبيين ميشود.
دلايل تفاوت در انتخاب روشهاي خودکشي بين زنان و مردان
درتاج با اشاره به اينکه يکي از مهمترين دلايل تفاوت بين اقدام به خودکشي و خودکشيهاي موفق بين زنان و مردان روشهاي خودکشي مورد استفاده است، توضيح داد: مردان بيشتر تمايل دارند روشهاي خودکشي خشونتآميز (کشندهتر) از قبيل سلاح گرم و حلقآويز شدن را انتخاب کنند، در حالي که زنان بيشتر از روشهاي غيرکشندهتر مثل مصرف بيش از حد دارو يا سم، استفاده ميکنند.
رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران با بيان اينکه فراتر از عامل جنسيت، در تفاوت انتخاب روشهاي خودکشي، عوامل و شرايط ديگري هم در اين تفاوت دخيل هستند، افزود: مطالعهاي نشان داد مرداني که متأهل بودند بيشتر از اسلحه گرم استفاده کردند، در حالي که مرداني که ازدواج نکرده بودند، با حلقآويزان شدن جان خود را از دست دادند و زنان مجرد کمتر از زنان متأهل خود را حلقآويز ميکردند.
مرداني که سابقه مصرف مواد را داشتند به احتمال زياد در اثر مسموميت جان خود را ميگرفتند، در حالي که مصرف قبلي مواد هيچ تأثيري بر مسموميت به عنوان يک روش خودکشي در زنان نداشت.
براي هر دو جنس (زن و مرد)، احتمال مسموميت در بين افرادي که داروهاي روانپزشکي مصرف ميکنند، به طور قابل توجهي بيشتر بود و روشهايي مانند مصرف عمدي بيش از حد دارو در افرادي که مدتي افسرده شده بودند، رايج بود.
به گفته وي همچنين يافتهها نشان داده هنگامي که افراد به شرايط حاد واکنش نشان ميدهند، سلاح گرم رايجتر است. اين يافته از توصيههاي فعلي براي منع نگهداري سلاحِ گرم در منزل، پشتيباني ميکند؛ در کل نبايد تصور شود که فقط افراد يک جنس از روش معين و خاصي براي خودکشي استفاده ميکنند.
وي با بيان اينکه شدت اقدامات خودکشي نيز در زنان و مردان متفاوت است، گفت: حتي هنگامي که هر دو جنس، از يک روش خودکشي استفاده ميکنند، تلاش مردان بيشتر و جديتر است (۶۰ درصد شديدتر، حداقل از نظر آماري) و از نظر آماري تعداد مرداني که اقدام به خودکشي کرده و زنده ماندهاند، کمتر از زناني است که بعد از اقدام به خودکشي زنده مانده و نياز به بستري در مراقبتهاي ويژه دارند.
اقدامات قبلي خودکشي نيز در دو جنس تفاوت دارد. همانطور که در بالا گفته شد، هم زنان و هم مرداني که سابقه اقدام به خودکشي دارند، در معرض خطر خودکشي در آينده هستند، اما بيش از نيمي از زناني که با خودکشي ميميرند، يک اقدام قبلي داشتهاند، در حالي که کمتر از نيمي از مرداني که خودکشي ميکنند، يک اقدام قبلي دارند.
چرا تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي وجود دارد؟
درتاج در ادامه در پاسخ به اين سوال که چرا تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي وجود دارند؟، تصريح کرد: برخي از تئوريهاي مختلف تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي را ناشي از نقشهاي جنسيتي و انتظارات اجتماعي ميدانند.
همچنين محققان اين احتمال را مورد بررسي قرار دادهاند که قصد خودکشي ممکن است نقشي در اين اختلاف داشته باشد که در مردان تمايل به خودکشي موفق، بيشتر از زنان است.
وي تاکيد کرد: کليشههاي جنسيتي مردان يعني "سخت بودن" و "قوي بودن" اجازه شکست را نميدهد و شايد باعث شود که مردان روشي خشنتر و کشندهتر را براي خودکشي انتخاب کنند.
همچنين به دليل اينکه زنان، در شرايط پذيرش اجتماعي بهتر و بيشتري در رابطه با صحبت در مورد اختلالات رواني و مشکلات خود نسبت به مردان قرار دارند، بيشتر مجاز به ابراز آسيبپذيري و درخواست کمک هستند و احتمالاً از اقدامات خودکشي به عنوان وسيلهاي براي ابراز نياز خود به کمک نيز استفاده ميکنند.
ممکن است زنان تمايلي به اقدام به خودکشي جدي نداشته باشند، زيرا اين عمل خشونتآميز و مردانه تلقي ميشود. احتمال دارد زنان نسبت به مردان در مواجهه با پريشاني رواني يا بيماري نسبت به مردان، به صورت زود هنگام اقدام به خودکشي کنند، اما کمتر قصد مُردن و بيشتر تمايل به تلاش براي درمان پريشاني خود داشته باشند.
علاوه بر اينها، ممکن است زنان در پي تصميم به اقدام به خودکشي، آزادتر در تغيير نظر و احساس خود باشند.
اين روانشناس معتقد است که در هر صورت صرف نظر از جنسيت، تلاش براي خودکشي هميشه بايد جدي گرفته شود و به عنوان يک رفتار توجهجويانه رد نشود و ضروري است، تحقيقات بيشتري براي شناسايي و درک بهتر دلايل تفاوتهاي جنسيتي در خودکشي و تدوين راهبردهاي مداخلهاي مبتني بر جنسيت، صورت گيرد.
افرادي که قصد خودکشي دارند چه علائمي از خود نشان ميدهند؟
وي در ادامه در پاسخ به اين سوال که به طور کلي افرادي که قصد خودکشي دارند چه علائم هشدار دهندهاي در آنها وجود دارد؟ بيان کرد: بيشتر افرادي که در معرض خودکشي هستند، علائم هشدار دهنده يا علائمي از اهداف خود را نشان ميدهند.
بهترين راه براي پيشگيري از خودکشي، شناخت اين علائم هشداردهنده است و اينکه در صورت مشاهده اين علائم، آنها را جدي بگيريم و بدانيم که چگونه پاسخ دهيم.
اگر اعتقاد داريد که يک دوست يا يکي از اعضاي خانواده در معرض خودکشي است، ميتوانيد با ارائه گزينههاي جايگزين، نشان دادن اهميت مراقبت و درگير کردن يک متخصص در پيشگيري از خودکشي، ايفاي نقش کنيد.
البته خودکشي از بسياري از عوامل پيچيده ژنتيکي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، خانوادگي، فردي، اختلالات روانشناختي به ويژه اختلال افسردگي و دوقطبي و .... ناشي ميشود.
درتاج در ادامه در ادامه به شايعترين عوامل هشداردهنده خودکشي اشاره کرد و توضيح داد: صحبت آزادانه در مورد خودکشي (هرگونه صحبت در مورد خودکشي، مُردن يا خودآزاري، مانند "اي کاش من به دنيا نيامده بودم" ، "بهتر بود که من از دنيا مي رفتم" و ...)، جستجوي وسايل کشنده، تمرکز غيرمعمول بر مرگ، مُردن يا خشونت (براي مثال؛ نوشتن شعر يا داستان و هر مطلبي در مورد مرگ) از عوامل هشداردهنده خودکشي است.
رئيس انجمن روانشناسي تربيتي ايران همچنين احساس نااميدي در زمان حال و نسبت به آينده را از ديگر عوامل هشداردهنده خودکشي دانست و گفت: نااميدي نشانه هشدار دهنده ظريف اما بسيار خطرناک براي خودکشي است؛ مطالعات نشان داده است که نااميدي چه در کوتاه مدت و چه به عنوان صفت پايدار، پيشبيني کننده قوي براي خودکشي است؛ شخص نااميد اعتقاد دارد که اوضاع هرگز بهتر نميشود و تغيير نميکند.
اين افراد ممکن است در مورد احساسات "غيرقابل تحمل" صحبت کنند، آينده تاريکي را تصور کنند و اظهار کنند که هيچ کار و هدفي براي انجام دادن ندارند. نوعي احساس گرفتار شدن، که در نهايت به اين نتيجه ميرسند که "راه ديگري به جز خودکشي وجود ندارد".
وي همچنين نفرت از خود، احساس بيارزشي، گناه، شرم و نفرت از خود و به کار بردن جملاتي مانند؛ "همه از من بهتر شدند" يا "شما بدون من زندگي بهتري خواهيد داشت"، نظم دادن به امور زندگي (نوشتن وصيتنامه، دادن اموال و املاک با ارزش و مورد علاقه و ايجاد تدارکات آينده براي اعضاي خانواده، خداحافظي (ديدارها يا تماسهاي غيرمعمول يا غيرمنتظره با خانواده و دوستان و خداحافظي به صورتي که ديگر دوباره ديده نخواهد شد)، انصراف از ديگران (عقبنشيني از دوستان و خانواده، افزايش انزواي اجتماعي و تمايل به تنها بودن)، رفتار خود مخرب (افزايش مصرف الکل يا مواد مخدر، رانندگي بيپروا، روابط جنسي ناامن و خطرات غيرضروري که به نظر ميرسد که براي شخص سلامتياش مهم نيست و آرزوي مرگ دارد( و احساس ناگهاني آرامش(احساس ناگهاني آرامش و خوشبختي پس از افسردگي بسيار شديد، يعني اگر فرد به طور ناگهاني و بدون هيچ دليل واضحي از احساس افسردگي به خيلي خوشحال يا آرام بودن تغيير حالت دهد، مي تواند به معناي اين باشد که تصميم به خودکشي گرفته است) را از شايعترين عوامل هشداردهنده خودکشي عنوان کرد.
درتاج همچنين اظهارات مبهم (مانند؛ "ديگر نيازي نيست شما نگران من باشيد" يا "اي کاش مي توانستم بخوابم و هرگز از خواب بيدار نشوم" و...) و تغيير شديد خلق و خوي يا تغيير ناگهاني شخصيت (مانند تغيير و جايگزيني رفتار خوب با رفتار سرکشي قبلي) را از شايعترين عوامل هشداردهنده خودکشي دانست.
وي ادامه داد: از علائم هشدار دهنده ديگر که به يک قاب ذهني براي خودکشي اشاره دارند ميتوان به از دست دادن علاقه به فعاليتهاي روزمره، غافل شدن از ظاهر خود و تغييرات بزرگ در عادتهاي غذايي يا عادتهاي خواب اشاره کرد.
اگر فرد دچار اختلالات خلقي مانند افسردگي يا اختلال دوقطبي باشد، از وابستگي به الکل رنج ببرد و يا قبلاً اقدام به خودکشي يا سابقة خانوادگي خودکشي داشته باشد، اين سيگنالها و علائم خطرناکتر هستند و بايد جديتر گرفته شوند؛ علائمي که مطرح شد، فقط نشانه اين نيستند که شخصي به فکر خودکشي است، اين يک فرياد براي کمک است.
اگر هرکدام از اين علائم هشداردهنده در اطرافيان مشاهده شد، آنها را ترغيب کنيد تا به متخصص بهداشت روان مراجعه کنند. اگر به نظر ميرسد در معرض خطر جدي صدمه زدن به خود هستند، آنها را تنها نگذاريد، وسايل احتمالي را که ميتواند براي آسيب رساندن به خودشان استفاده کنند، برداريد و از کسي کمک بگيريد.