نماد آخرین خبر

شکایت 5 دختر از پدرشان

منبع
خراسان
بروزرسانی
شکایت 5 دختر از پدرشان

خراسان/ دخترانم دروغ مي گويند. با آن که مادر آن ها را طلاق داده ام اما در طول سال هاي گذشته هيچ گاه در پرداخت نفقه و مخارج تحصيلات دانشگاهي آن ها کوتاهي نکرده ام اما آن ها نه تنها احترام مرا نگه نمي دارند بلکه ...

مرد 54ساله که در پي شکايت دخترانش به کلانتري دعوت شده بود، در حالي که اسناد پرداخت نفقه و حتي هزينه هاي تحصيل دخترانش را به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري ميرزاکوچک خان  نشان مي داد، درباره داستان زندگي اش گفت: 20ساله بودم که عاشق دختر همسايه شدم و پس از پايان خدمت سربازي با او ازدواج کردم اما هيچ گاه  با هم تفاهم اخلاقي نداشتيم و اختلافات ما از همان روزهاي آغاز زندگي مشترک نمايان شد.

 با وجود اين، همواره سعي مي کردم اين اختلافات را پنهان کنم و خودم را مردي خوشبخت نشان بدهم، در حالي که از درون در حال انفجار بودم و گاهي همسرم تا يک ماه با من قهر مي کرد. اين تعارضات و درگيري هاي خانوادگي سال ها طول کشيد تا اين که بالاخره همسرم منزل را ترک کرد و راه دادگاه و پاسگاه را پيش گرفت. او مهريه اش را به اجرا گذاشت و خانه و خودروام را تصرف کرد و من سال ها اقساط مهريه او را مي پرداختم. با وجود اين، همسرم در تمکين من نبود و مرا با پنج فرزند دخترم رها کرد.

 اين گونه بود که حدود هشت سال قبل من از دادگاه به طور قانوني مجوز ازدواج مجدد گرفتم و با دختري 35ساله ازدواج کردم. از آن روز به بعد دخترانم مرا رها کردند و نزد مادرشان رفتند اما همسر دومم که «هديه» نام داشت با قناعت و صرفه جويي موجبات ترقي مرا فراهم آورد به طوري که خيلي زود اوضاع اقتصادي ام بهبود يافت و کاميون و آپارتمان به همراه يک خودروي سواري خارجي خريدم.

در عين حال از دخترانم غافل نبودم و هزينه هاي زندگي شان را به طور کامل مي پرداختم، اما زندگي من و هديه هفت سال بيشتر دوام نياورد و او که با مهرباني هايش در خوشبختي را به رويم گشوده بود، به دليل بيماري سرطان جان سپرد و مرا تنها گذاشت. در همين حال دخترانم به تحريک مادرشان به در منزل پدر و مادر هديه مي روند و آبروريزي به راه مي اندازند. آن ها نه تنها احترام مرا نگه نمي دارند بلکه با ايجاد مزاحمت و توهين هاي رکيک، حيثيت من و خانواده همسر مرحومم را به بازي مي گيرند. حالا هم در حالي به خاطر نپرداختن نفقه شاکي هستند که من طبق اين اسناد خيلي از هزينه هاي ديگر آن ها را نيز پرداخت کرده ام. 
اين مرد درباره پيشنهاد ازدواج با همسر سابقش نيز گفت: او 10سال تمام مرا از پله هاي دادگاه و کلانتري بالا و پايين برد. آن قدر تحقيرم کرد که يک ساعت دوري از او برايم بهشت بود. چگونه مي توانم دوباره با او زير يک سقف زندگي کنم و ...

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره