نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

حمله همراهان بیمار کرونایی به یک پرستار

منبع
روزنامه شهروند
بروزرسانی
حمله همراهان بیمار کرونایی به یک پرستار

روزنامه شهروند/ فرزندان پيرمردي که در بيمارستاني در شرق تهران جان باخت، پرستار جوان را به باد کتک گرفتند.

ابتدا دخترش بي‌دليل به من حمله کرد. خيلي شوکه شدم. اصلا نمي‌دانستم چرا اين کار را انجام مي‌دهد. مرا کتک زد. با اين حال اعتراض نکردم تا اينکه شوهر همان خانم و دو برادرش، يعني دو پسر مرحوم به سراغ من آمدند و شروع کردند به کتک‌زدنم. حدودا ١٥ دقيقه مرا کتک زدند. من روي زمين افتاده بودم و آنها نيز با مشت و لگد مرا مي‌زدند. تا اينکه هر جور بود از دست‌شان فرار کردم و به اتاق عمل پناه بردم.
درست بعد از مرگ بيمار کرونايي جنجالي بزرگ در بيمارستاني در شرق تهران اتفاق افتاد. پرستار بخش ‌آي‌سي‌يو، وقتي بعد از ٧٠ دقيقه احيا خبر تلخ مرگ بيمار شصت‌وسه‌ساله را به خانواده‌اش اعلام کرد، هرگز تصورش را هم نمي‌کرد که تا حد مرگ کتک بخورد.
پرستار که تازه دو ساعت قبل شيفتش را تحويل گرفته بود، وقتي با سطح هوشياري پايين و تنفس کم بيمار مواجه شد، اقدامات لازم را انجام داد، اما بيمار هر لحظه حالش بدتر و درنهايت نيز دچار ايست قلبي شد. عمليات احيا آغاز شد اما بعد از ٧٠ دقيقه بي‌نتيجه ماند، بيمار کرونايي جان باخت و پرستار بعد از بيرون‌آمدن از اتاق خبر فوت را اعلام کرد. اما حمله اين خانواده به اين پرستار جوان او را به‌شدت زخمي کرد. مهدي رشيدي ١٥ دقيقه در راهروي بيمارستان از سوي چهار نفر از اعضاي خانواده بيمار کتک خورد و درنهايت توانست به اتاق عمل فرار کند.

اين اتفاق عجيب ساعت ٩ صبح روز جمعه رخ داد. مرد شصت‌وسه ساله‌اي را ساعت يک بامداد همان روز به بيمارستاني در شرق تهران منتقل کرده بودند. بيماري که به کرونا مبتلا شده بود و سطح هوشياري پاييني داشت. خانواده‌اش او را از بيمارستاني در رشت به تهران منتقل کرده بودند. مهدي رشيدي ساعت ٧ صبح شيفت پرستاري‌اش را تحويل گرفت. به بيماران بخش‌ آي‌سي‌يو سر زد و درنهايت با حال وخيم اين بيمار کرونايي مواجه شد. اين پرستار جوان در خصوص ماجراي رخ‌داده مي‌گويد: «اين بيمار را شبانه از رشت به بيمارستان ما منتقل کردند. او را با سطح هوشياري ٨ و تب ٤٠ درجه به بيمارستان منتقل کرده بودند.

بيمار هم کرونا و هم بيماري زمينه‌اي آنسفاليت و ديابت داشت، تبش بالا بود، تنفسش بسيار بد بود. سطح هوشياري پاييني هم داشت. من ساعت ٧ صبح شيفت را تحويل گرفتم. وقتي به بيماران سر زدم، با تنفس بد اين بيمار مواجه شدم. کم‌کم تنفسش رفت و دچار ايست قلبي شد. بلافاصله عمل احياي قلبي را انجام داديم. حدود يک ساعت و ١٠ دقيقه اين عمل را انجام داديم ولي بي‌فايده بود. تا اينکه درنهايت احيا تمام شد. وقتي از اتاق بيرون آمدم ديدم دخترش آنجاست. نمي‌دانم چطور وارد‌ آي‌سي‌يو شده بودند. از آنجا که بيمارستان ما در حال بازسازي است، آنها راهي براي ورود به‌ آي‌سي‌يو پيدا کرده بودند.

وقتي به آنها خبر فوت بيمار را دادم، ابتدا دخترش بي‌دليل به من حمله کرد. خيلي شوکه شدم. اصلا نمي‌دانستم چرا اين کار را انجام مي‌دهد. مرا کتک زد. با اين حال هيچ حرفي نزدم حتي اعتراض هم نکردم تا اينکه شوهر همان خانم، يعني دو پسر مرحوم به سراغ من آمدند و شروع کردند به کتک‌زدنم. صبح روز جمعه بود و بيمارستان خلوت‌تر از ساعت‌هاي ديگر بود. از طرفي بقيه همکارانم خانم بودند و نتوانستند جلوي آن سه مرد را بگيرد. آنها هم حدودا ١٥ دقيقه مرا کتک زدند. من روي زمين افتاده بودم و آنها نيز با مشت و لگد مرا مي‌زدند. تمام تنم کبود و همه جاي بدنم خراش برداشته بود. کمي جلوتر بالکن بود. آنها حتي گفتند که او را از بالکن به پايين پرت کنيم. من هم هر جور بود از دست‌شان فرار کردم و به اتاق عمل پناه بردم تا اينکه پليس سر رسيد.

مأموران کلانتري نامجو سه نفر از آنها را دستگير کردند. ولي يکي از پسران مرحوم فرار کرد. در کلانتري بود که ابراز پشيماني کردند و گفتند به علت مرگ پدرشان حال خوبي نداشتند. ولي اين دليل مناسبي براي اين حمله نبود. ممکن بود من جان خودم را از دست بدهم. زير مشت و لگدشان نمي‌دانم چطور دوام آوردم. براي همين از آنها شکايت کردم؛ البته در خصوص دختر آن مرحوم رضايت دادم. با اينکه اول او مرا کتک زد ولي رضايت دادم؛ اما در خصوص سه نفر ديگر همچنان شاکي هستم. آن دو نفري هم که دستگير شدند، با قرار وثيقه توانستند آزاد شوند. با اين حال همچنان پيگير اين ماجرا هستم.

در اين روزهاي کرونايي ما پرسنل بيمارستان واقعا روزهاي سخت و وحشتناکي را تجربه مي‌کنيم. ديگر نمي‌توانيم اين مسائل را هم تاب بياوريم. بارها شده که به علت مرگ بيمار ناسزا شنيده و سرمان فرياد زده‌اند. اما داغدار‌بودن‌شان را سعي کرديم درک کنيم. ولي اينکه حمله کنند و تا حد مرگ کتک بزنند، اصلا قابل توجيه و درک نيست. آن هم در اين شرايط که همه ما به علت رسيدگي به بيماران کرونايي با جان‌مان بازي مي‌کنيم. براي همين حداقل در اين زمينه‌ها نياز به امنيت جاني داريم. آنها همچنين به تجهيزات بيمارستان هم خسارت وارد کردند. تابلوي اتاق عمل را شکستند، چند دستگاه را خرد کردند و براساس نظر کارشناس ١٣‌ميليون و ٩٠٠‌هزار تومان خسارت به بيمارستان وارد شده است.»


به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar