نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

برادرکشی در حمایت از پدر

منبع
شرق
بروزرسانی
برادرکشی در حمایت از پدر

شرق/ مرد جواني که در حمايت از پدرش، مرتکب قتل برادرش شده بود، پاي ميز محاکمه رفت.

 اين مرد جوان هرچند در ابتدا سعي کرد تحقيقات مأموران را منحرف کند اما در نهايت لب به اعتراف گشود و گفت برادرش را کشت چون مي‌خواست پدرش را نجات بدهد. مردي مدتي قبل به اورژانس خبر داد پسرش زخمي شده است. دقايقي بعد از حضور مأموران در خانه مشخص شد جوان زخمي جانش را از دست داده است. وقتي تحقيقات در اين زمينه آغاز شد و مأموران پليس در جريان آنچه اتفاق افتاده بود قرار گرفتند، پدر مقتول گفت: پسرم با دوستانش اختلاف داشت. او در کار خريد و فروش مشروب بود و ممکن است اين اختلافاتش عامل اصلي مرگش باشد.

بررسي‌هاي مأموران در اين خصوص ادامه يافت. آنها دوستان مقتول را که سامان نام داشت، مورد بازجويي قرار دادند اما به نتيجه‌اي نرسيدند. وقتي مأموران از همسايه‌ها درباره مرگ مقتول سؤال کردند، يکي از آنها گفت روز حادثه صداي ساسان برادر سامان را از خانه شنيده است و فکر مي‌کند آنها با هم درگير شده‌اند. اين همسايه گفت: سامان جواني شرور بود و خيلي خانواده‌اش را اذيت مي‌کرد. ساسان تنها کسي بود که در برابر او مي‌ايستاد. روزي که سامان کشته شد من صداي ساسان را از خانه‌اش شنيدم و فکر مي‌کنم او در اين قتل نقش دارد.

پليس در گام بعدي ساسان را مورد بازجويي قرار داد. مرد جوان به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: سامان سال‌هاي زيادي بود که مشروب مي‌فروخت. خانواده من خانواده‌اي آبرودار بودند به همين دليل هم کارهاي سامان خيلي باعث ناراحتي پدر و مادرم مي‌شد. آنها نمي‌توانستند تصور کنند پسرشان چنين کارهايي مي‌کند. سامان چندين بار بازداشت و زنداني شد اما هر دفعه بعد از اينکه از زندان بيرون آمد دوباره کارهايش را شروع کرد.

متهم ادامه داد: برادرم هم مشروب مي‌خورد و هم مي‌فروخت. تا اينکه دو سال قبل او را حين جابه‌جايي مشروب دوباره دستگير کردند. وقتي او را بردند پدر و مادرم در خانه نبودند. به همين خاطر هميشه نسبت به پدر و مادرم کينه داشت و فکر مي‌کرد آنها او  رابه پليس لو داده‌اند. برادرم در آن پرونده محاکمه و به زندان محکوم شد. تا اينکه با شروع کرونا، به زنداني‌ها مرخصي دادند و برادر من هم از زندان آزاد شد.

از وقتي به خانه آمده بود با همه درگيري داشت مخصوصا با پدرم. او خيلي پدرم را اذيت مي‌کرد. روز حادثه به خانه آمد و فحاشي کرد. او به پدرم فحش مي‌داد و مي‌گفت که تو من را لو دادي، بعد به سمت او حمله کرد و ضربات زيادي بر بدن نحيف پيرمرد زد. من برادرم را گرفتم و او را کتک زدم و از خانه بيرونش کردم. درحالي‌که من داشتم او را از خانه بيرون مي‌انداختم تيزي‌اش را درآورد و پدرم را تهديد کرد و گفت او را مي‌کشد. آن‌قدر عصباني و ناراحت شدم که ديگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. تيزي را از او گرفتم و به سمت خودش پرت کردم.

قصدم اين نبود که برادرم را بکشم بلکه هدفم اين بود که به او بفهمانم نمي‌تواند پدرش را اين‌طور تهديد کند و بعد هم بکشد و کسي هست که جلوي او را بگيرد. اين جوان در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از اينکه ضربات چاقو را زدم و برادرم روي زمين افتاد، آن‌قدر ترسيدم که نفهميدم بايد چه کنم. به پدرم گفتم من را تحويل پليس ندهد و او هم قبول کرد. قرار شد بگوييم يک نفر برادرم را کشته و ما خبر نداريم و شايد ماجرا به اختلافاتش در فروش مشروب برمي‌گردد.

بعد از اعترافات متهم کيفرخواست عليه او صادر و پرونده براي محاکمه به دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. در جلسه رسيدگي پدر و مادر مقتول اعلام کردند هيچ شکايتي ندارند و درخواست بخشش فرزندشان از سوي دادگاه را دارند. سپس متهم در جايگاه قرار گرفت. او با اعتراف دوباره به قتل گفت: من از کاري که کردم پشيمان هستم. در حمايت از پدرم اين کار را کردم اما تندروي کردم. وقتي برادرم پدرم را کتک زد من هم عصباني شدم و او را زدم. خون همه‌جا پاشيد سعي کردم جاهايي را که خوني شده بود، پاک کنم و بعد هم به مأموران گفتيم نمي‌دانيم چه کسي سامان را کشته است؛ اما مأموران به آثار خون شک کردند و در تحقيق از همسايه‌ها متوجه شدند من با برادرم درگير شدم.

بعد از آن به قتل اعتراف کردم.‌ اين جوان ادامه داد: من از کرده خودم پشيمان هستم. درخواست بخشش دارم و از دادگاه مي‌خواهم تا نسبت به من رأفت به خرج دهد؛ چون مادر و پدرم تنها هستند. من با آنها زندگي مي‌کردم، مراقب‌شان بودم و کمک‌شان مي‌کردم. قسم مي‌خورم هيچ مشکلي با برادرم نداشتم و اگر سامان به پدرم حمله نمي‌کرد و او را نمي‌زد، هيچ‌وقت با برادرم درگير نمي‌شدم. من خودم هميشه دنبال کارهايش بودم؛ وقتي خلاف مي‌کرد و بازداشت مي‌شد، سعي مي‌کردم کمکش کنم، اما اين آخري که با پدرم بدرفتاري کرد ديگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. درخواست بخشش دارم و قول مي‌دهم تا پايان عمرم نوکري پدر و مادرم را بکنم. با پايان جلسه دادگاه هيئت قضات براي صدور رأي دادگاه وارد شور شدند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره