رابطه‌ای غیراخلاقی زندگی دختر جوان را به منجلاب کشید

خراسان/ اگرچه ضعف ايمان و اعتقادات، مرا در دوران جواني به سوي افکاري پوچ سوق داد که هستي و آينده ام به تباهي کشيد اما اکنون که به خاطر عذاب وجدان و به اميد يک زندگي به دور از گناه و آلودگي قصد دارم خودم را از اين منجلاب بيرون بکشم، مورد تهديد و مزاحمت هاي فردي قرار گرفته ام که ...

دختر 40ساله که از شدت شرم چشمانش را به موزاييک هاي کف اتاق دوخته بود، در حالي که بيان مي کرد هيچ  کدام از اعضاي خانواده ام از رابطه غيراخلاقي من خبرندارند، درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعي گفت: 20سال قبل و در حالي که جواني خنده رو و پر از هيجان بودم، در آزمون رشته مهندسي صنايع غذايي شرکت کردم و در يکي از دانشگاه ها پذيرفته شدم. اين بود که بار و بنديلم را بستم تا به تحصيلاتم ادامه بدهم.

---

بازار

---

خلاصه در حالي که از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم، در خوابگاه ساکن شدم و همه تلاشم را براي تحصيل به کار گرفتم اما هنگامي که در ترم آخر دانشگاه روزهاي پاياني دانش آموختگي  ام را مي گذراندم ، ناگهان پدرم را بر اثر يک سانحه رانندگي از دست دادم و اين گونه مسير زندگي ام تغيير کرد چرا که من فرزند بزرگ خانواده بودم و حالا بايد خواهران و برادرانم را سر و سامان مي دادم.

خوشبختانه بعد از دانش آموختگي بلافاصله در يکي از ادارات دولتي استخدام شدم و تصميم گرفتم نگذارم اعضاي خانواده ام از نظر مالي در نبود پدرم کمبودي را احساس کنند. در همين روزها به همه خواستگارانم نيز پاسخ منفي مي دادم با اين تصور که ابتدا بايد جاي پدرم را پر کنم و امکانات لازم را براي ازدواج خواهران و برادرانم فراهم آورم. اين در حالي بود که سال هاي گذر عمر را متوجه نمي شدم.

در اين ميان از حدود چهار سال قبل با مردي که در يک اتاق کار مي کرديم وارد رابطه غيراخلاقي شدم. «سينا» متأهل و يک فرزند خردسال داشت اما به دليل اين که مبالغي پول براي تامين جهيزيه يکي از خواهرانم از او قرض کرده بودم، خودم را مديونش مي دانستم. از سوي ديگر نيز ضعف اعتقادات مذهبي و ايمانم موجب شده بود تا بدحجابي و بي بندوباري را نشاني از تجدد بدانم و تفاوتي بين محرم و نامحرم قائل نشوم.

خلاصه ارتباط من و سينا در شبکه هاي اجتماعي شدت گرفت و به ديدارهاي مخفيانه در خارج از محل کار انجاميد تا جايي که هستي ام را از دست دادم و آينده ام را به تباهي کشيدم. اين ماجرا ادامه داشت تا اين که مدتي قبل و در حالي که همسر سينا به موضوع ارتباط غيراخلاقي من و او پي برده بود، عذاب وجدان سراغم آمد و ساعت ها به گناهان خودم انديشيدم و خودم را در لجنزاري يافتم که نه تنها آبرو و حيثيتم را به بازي گرفته ام بلکه در حال نابود کردن آشيانه يک زن ديگر نيز هستم.

اين بود که دستانم را رو به آسمان بلند کردم و از گذشته ام پشيمان شدم. خيلي زود ارتباطم را با سينا قطع کردم و به او گفتم که ديگر نمي خواهم در اين منجلاب گناه دست و پا بزنم اما او به خاطر هوسراني هايش نه تنها برايم مزاحمت هاي زيادي ايجاد مي کند بلکه با تهديدهايش قصد دارد آبرويم را نزد همکاران و خانواده ام ببرد، در حالي که هيچ کس از اين ارتباط مخفيانه خبر ندارد و ... شايان ذکر است، بررسي کارشناسي پرونده شکايت اين دختر جوان با صدور دستور ويژه از سوي سرگرد علي عسکري توسط مشاوران زبده در دايره مددکاري اجتماعي آغاز و سپس براي رسيدگي قضايي به دادسراي عمومي و انقلاب ارسال شد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar