تحصیل در جغرافیای محرومیت

باشگاه خبرنگاران/ ايمني در مدارس موضوعي مغفول که هر از گاهي حوادثي تلخ به بهاي سلامت دانش آموزان و معلمان را در پي دارد.
قصه تلخ حوادث در مدرسه گاه با آتش سوزي، گاه ريزش سقف، گاه با اردوهاي دانش آموزي و نظير آن تمامي ندارد؛ قصههاي پر غصه و درد آور که گويي عمده آن در مناطق کمتر برخوردار جولان ميدهد و تلخي تحصيل در جغرافياي محروميت تمامي ندارد.
گويي هرچه از عدالت آموزشي، بهبود اوضاع و برپايي انواع و اقسام پويشهاي رنگارنگ و پر رزق و برق براي رسيدگي به فضاي آموزشي و پرورشي دانش آموزان به ويژه مناطق محروم گفته ميشد، روي کاغذ رنگ و لعابي پيدا ميکند و در عمل عايدي چندان براي ذينفعان ندارد.
کافي است تا مروري به حوادث دردناک چند سال اخير که رسانهاي شده است بيندازيم تا فاصله حرف تا عمل پيگيري اوضاع و احوال مناطق کمتر برخوردار مشخص شود، همان اقداماتي که بيشتر در شاکله آرزوهاي دور و دراز خودنمايي ميکند.
ديوار کوتاه مناطق روستايي و عشايري در برخورداري از آموزش استاندارد
هرچند که کرونا دربهاي مدارس بسياري از مناطق را بسته نگه داشته است و حتي همين چند روز اخير هم که ساز بازگشايي کوک شده تعداد دانش آموزان محدود است و روند آموزش حضوري کم و بيش اجرايي ميشود، اما در مناطق روستايي و عشايري شرايط متفاوت است، کلاسهاي درس کم و بيش به سبب شرايط نسبتا کم خطر از حيث بيماري کرونا جريان دارد، اما خطري ديگر همچنان گريبانگير دانشآموزان مناطق روستايي و عشايري است و آن هم نبود ايمني لازم در کلاسهاي درس يا به عبارتي بهتر چهارديواريهايي آهني به نام کلاس است.
فضاهايي موسوم به فضاي آموزشي که نه شرايط بهداشتي در آن رعايت شده است و نه الزامات آموزشي برايش برقرار است، آنطور که چندي پيش محمدرضا سيفي مدير کل دفتر توسعه عدالت آموزشي و آموزش عشاير گفته بود ۶ هزار و ۱۳۷ مدرسه عشايري کشور ميزبان دانش آموزان است و از اين تعداد ٢ هزار و ۹۴۲ مدرسه فاقد آبخوري و بيش از ۷۰۰ مدرسه فاقد سرويس بهداشتي هستند و بيشترين ميزان محروميت هم به مدارس استانهاي خوزستان، کرمان و لرستان تعلق دارد.
دانشآموزاني که جبر جغرافيايي آنها را محکوم به درس خواندن در سايه ترس کرده است و هرازگاهي هم بهاي تحصيل کردنشان جانشان است.
حوادث در چند قدمي دانش آموزان مناطق محروم
همين که مروري بر حوادث مربوط به روند آموزش و پرورش دانش آموزان مناطق روستايي و عشايري داشته باشيم کم نبودند اتفاقاتي که به بهاي جان آنها تمام شد.
اتفاق تلخ براي دختران شين آبادي، فوت کودکان مدرسه غيردولتي اسوه حسنه، سوختن دانش آموزان مرزن آبادي، فوت دنيا ويسي ٧ ساله بر اثر ريزش بخشي از ديوار حياط مدرسه روستايي به علت فرسوده بودن بنا، مصدوميت ۶ دانش آموز به دليل ريزش ديوار حياط يک مدرسه ابتدايي واقع در روستاي سادات آباد سميرم، فوت آقا معلم براي نجات دانش آموزانش از زير آوار تخريب ديوار مدرسه در سيستان و بلوچستان و واژگوني خودروي حامل معلمان در تنگ درکش ورکش شهرستان اردل گوشهاي از اتفاقاتي است که در مدرسه يا مسير رفت و آمد دانش آموزان و معلمان رخ داده است.
آتشسوزي کانکس کلاسي در منطقه سردشت دزفول هم که اخيرا در سکوت نسبي رسانهاي رخ داد نمونهاي ديگر از حوادث تلخي است که وجه مشترک همه آنها کمرنگ بودن مفهوم ايمني در مدارس به ويژه مناطق روستايي و عشايري است.
حوادث در مدارس قابل پيشگيري هستند؟
دستورالعملهاي اجرايي براي ايمني مدارس در ابعاد مختلف مطرح شده است که برخي از آنها را به اجمال مرور ميکنيم؛ دستورالعملهايي که عمل به آن اقدامي پيشگيرانه براي بروز حوادث دانشآموزي است که گاه و بيگاه منطقهاي در کشور به ويژه مناطق محروم را درگير ميکند.
۱. کانالهاي روباز آب و فاضلاب اطراف مدارس که در مسير تردد دانش آموزان قرار دارد بايد بر اساس استانداردهاي ايمني اصلاح و تجهيز شده و دانش آموزان آموزش لازم را در اين راستا ببينند.
۲. مدرسه نبايد در جوار بيمارستان، گورستان، زندان، خطوط راه آهن و بزرگراهها قرار داشته باشد.
۳. مدرسه بايد خارج از حريم کابلهاي فشار قوي برق (هوايي يا زميني) خطوط اصلي و فرعي گازرساني، پستهاي زميني فشار قوي، پمپ بنزين، محل عرضه و فروش کپسولهاي گاز، انبارهاي مواد محترقه، منفجره ترکيبات شيميايي مانند کاغذ، پارچه، لاستيک، چوب، الياف بافت و ... نيز در مسير حوزههاي آبريز فرعي و اصلي رودخانه واقع نشود.
۴. مدارس همواره بايد تشکيلاتي جهت پيگيري و حل مشکلات ايمني (جلسه شوراي بهداشتي) با حضور نيروهاي بهداشت داشته باشند.
۵. مدير مدرسه و مربي بهداشت موظف هستند همواره آمار حوادث را طبق فرمهاي استاندارد از مرکزبهداشت دريافت و ثبت کنند.
۶. دانش آموزان طريق برخورد با حادثه برق گرفتگي را بدانند.
آتشسوزي کلاس کانکسي هم يکي از همين سهل انگاريهايي است که آموزش و پرورش در برابر اين اتفاق که کم و بيش ميتوانست احتمال بروزش را به صفر برساند، حادثه اي که در برابرش سکوت کرد و حتي از ديد آقاي وزير مغفول ماند؛ مسئولي که معمولا براي هر اتفاقي واکنشي هرچند مجازي در صفحات شخصي خود دارد، موضع سکوت پيشه کرد.
نتيجه سهل انگاري و ناديده گرفتن نکات ايمني مصدوميت و سوختگي شديد سه معلم و سه نوجوان حاضر در محل حادثه بود که البته آقاي وزير در شلوغي برنامههاي سفر اخير خود به خوزستان و گويا افتتاح پروژههاي آموزشي جديد وقت نکرد به مصدومان و قربانيان ناشي از کمبود فضاي استاندارد خوزستان سر بزند و از آنها دلجويي کند.
با اين وجود آنچه موجب نگراني بوده وقوع حوادث تلخي ديگر در مدارس با مضامين مشابه يادشده است که معلوم نيست متولي نظارت بر عمل به آن وجود دارد يا خير، آيا جلوتر از طرحهاي پر زرق و برق روي کاغذ با هدف تامين شرايط آموزشي و پرورشي دانش آموزان فکري به حال استانداردسازي فضاي آموزشي و ايمن سازي آن به ويژه در مناطق محروم شده است؟