ناشنیده هایی درباره اسطوره مینیاتور ایران

خراسان/ از همان زمان که چشم باز کرد، نقش و نگارهاي فرشهاي دستباف ايراني را ديد و روح و جانش با آن نقشها و رنگها پيوند خورد. اولين سرمشقي که از استادش در نقاشخانه گرفت، طراحي يک آهو بود؛ به خانه که رفت، از ذوق و شوقي که داشت، ۲۰۰ طرح آهو نقاشي کرد.
پسر تاجر مشهور فرش بود اما دلش ميخواست پادويي و شاگرديِ استاد را بکند تا مستقل باشد. آنقدر براي استاد رنگ سابيد که کف دستهايش پينه زد و حالا با همان دستها جادو ميکند و نقشهاي بديع ميآفريند؛ ۹۱ سالگيتان مبارک استاد فرشچيان.
ترجيح هنر به سياست
استاد محمود فرشچيان در گفتوگويي که طي پخش برنامه «هزارداستان» در مهر ۹۹، از شبکه نسيم پخش شد، از پيشنهاد تصدي وزارت فرهنگ در اوايل انقلاب گفت و اينکه چنين پيشنهادي را نپذيرفته و ترجيح داده است در عالم هنر بماند و وارد سياست نشود. فرشچيان دريچه تازهاي را به روي هنر اسلامي - ايراني باز کرد و همين هم سبب شد که در سال ۱۳۸۳ پيشنهاد تأسيس دانشگاه هنرهاي اسلامي - ايراني استاد فرشچيان، توسط فرهنگستان هنر به شوراي عالي انقلاب فرهنگي داده شود. اين دانشگاه که يکي از اهدافش تبديلشدن به قطب علمي - آموزشي هنرهاي سنتي و اصيل اسلامي - ايراني است، در ۳۰ مهر ۱۳۹۸ افتتاح شد و اکنون در سه شاخه هنرهاي سنتي (نقاشي)، هنرهاي صناعي (صنايعدستي و فرش) و معماري دانشجو ميپذيرد.
هنر در خدمت دين و ادبيات
نشان هنري نخل طلاي ايتاليا، مدال طلاي جشنواره بينالمللي هنر آمريکا، نشان درجه يک هنر و چهره ماندگار ايران در سال ۱۳۸۰، تنها گوشهاي از جوايز و افتخارات استاد محمود فرشچيان در ايران و جهان است. بيشتر ايرانيها با شنيدن نام محمود فرشچيان به ياد دو تابلوي شاهکار «ضامن آهو» و «عصر عاشورا» ميافتند ولي فرشچيان هنرش را علاوه بر دين و مذهب، در خدمت ادبيات کهن اين سرزمين هم به کار گرفته است که آثارش را ميتوان در تصويرگريهاي او از شاهنامه فردوسي، ديوان حافظ و رباعيات خيام ديد. تابلوي «شمس و مولانا» هم با الهام از شعر مولانا نقاشي شده است که اکنون در موزه کاخ سعدآباد تهران نگهداري ميشود. استاد درباره اين تابلو گفته است: «در خلق اين تابلو از شعر «از ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست» الهام گرفتهام و سعي کردهام در آن رنگهايي را به کار ببرم که حالت روحاني و جذبه و کشش مولوي نسبت به شمس را به خوبي نشان بدهد».
گوش جان سپردن به نداي درون
غيرممکن است که «عصر عاشورا» را ببيني و دلت نلرزد؛ به قول سعدي: «که هر چه از جان برون آيد، نشيند لاجرم بر دل». استاد فرشچيان به معني واقعي کلمه اين اثر را با تمامِ دلش نقاشي کرده و ناگفته پيداست چنين اثري، هميشه حرفي براي گفتن دارد و خودش يک روضه مستقل است.
فرشچيان درباره «عصر عاشورا» گفته آن را در ۴۴ سالگي و بدون فکر قبلي و در روز عاشورا کشيده است. او درباره طراحي ضريح حرم امام رضا (ع) هم ميگويد که آن را بدون اينکه از قبل اتود و طرحي داشته باشد، طراحي کرده و اضافه ميکند که بدون اينکه سابقه طراحي ضريحي را داشته باشد، تنها حس درونياش را به اجرا درآورده است.