نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

عاقبت تلخ فرار دختر نوجوان از دست ناپدری

منبع
شرق
بروزرسانی
عاقبت تلخ فرار دختر نوجوان از دست ناپدری

شرق/ دختر نوجواني که براي تلافي‌کردن آزارهاي ناپدري‌اش از خانه فرار کرده و از سوي پسري مورد تعرض قرار گرفته بود، داستان زندگي پر‌رنجش را تعريف کرد.

يک سال قبل زني جوان به مأموران پليس مراجعه کرد و مدعي شد هر دو دخترش گم شده‌اند. او گفت: دخترم فريده که 16‌ساله است، به اتفاق خواهرش فتانه که سه‌ساله است، گم شده‌اند و من نمي‌دانم کجا هستند. اين زن گفت: دو خواهر سه روز قبل براي خريد ساندويچ از خانه بيرون رفتند، اما ديگر برنگشتند. من و همسرم همه‌جا را دنبال آنها گشتيم تا اينکه ديروز يکي از دوستان فريده به من گفت دخترم برايش پيامکي ارسال کرده و از او خواسته تا به ما بگويد دنبالش نگرديم و او به خانه برنمي‌گردد.

با اين شکايت، تلاش براي رديابي دختر نوجوان و خواهر سه‌ساله‌اش آغاز شد. يک روز بعد از اين شکايت زن جوان بار ديگر به پليس آگاهي رفت و گفت دختر سه‌ساله‌اش به خانه برگشته است. اين زن توضيح داد: من در خانه بودم که صداي زنگ را شنيدم. وقتي مقابل در رفتم دختر سه‌ساله‌ام را ديدم. گمان مي‌کنم يک نفر از طرف فريده دختر کوچکم را به خانه برگردانده است. يک هفته بعد از پيداشدن فتانه بود که مأموران دختر ۱۶ساله را با سر‌و‌وضعي آشفته در پارک سرخه‌حصار يافتند و فهميدند فريده از‌سوي پسري جوان مورد آزار قرار گرفته است.

با انتقال دختر نوجوان به پزشکي قانوني و معاينه او، آثار جراحت روي بدنش مشخص شد و پزشکي‌قانوني آزار دختر را تأييد کرد. وقتي پرونده براي بررسي نزد بازپرس فرستاده شد، دختر نوجوان زندگي تلخش را بازگو کرد و گفت: چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند و من همراه مادرم زندگي مي‌کردم. تا زماني که مادرم ازدواج نکرده بود، مشکلي نداشتيم و زندگي خوبي داشتيم تا اينکه چهار سال قبل مادرم با مرد جواني ازدواج کرد و فتانه به دنيا آمد. ناپدري‌ام با من رفتار بدي داشت، به همين خاطر و براي اذيت‌کردن آنها به‌همراه خواهرم از خانه خارج شدم.

من با پسر موردعلاقه‌ام به‌نام سينا تماس گرفتم و از او خواستم همراهش بيرون بروم. اين دختر ادامه داد: سينا و يکي از دوستانش به نام حامد سوار بر پژو ۲۰۶ دنبالم آمدند و يک‌باره تغيير مسير دادند. در بين راه سينا گوشي موبايلم را از دستم گرفت و خاموش کرد. آنها ما را به بابلسر بردند. من مي‌خواستم به خاطر خواهرم فرار کنم و از کاري که انجام داده بودم، پشيمان شدم، اما سينا اجازه نداد. فريده گفت: روز بعد از بابلسر برگشتيم و حامد خواهرم را مقابل خانه برد و تحويل خانواده‌ام داد و پس از آن به پارک جنگلي سرخه‌حصار رفتيم. آنجا من و سينا تنها بوديم که او با تهديد چاقو قرصي به من خوراند و آزارم داد.

مي‌خواستم از دستش فرار کنم اما سينا که قوي‌هيکل بود، مرا کتک زد و گوشي موبايل و گوشواره‌هايم را سرقت کرد. آنجا بود که پليس من را پيدا کرد. به‌دنبال اطلاعاتي که دختر نوجوان به پليس داده بود، سينا و دوستش رديابي و بازداشت شدند و پرونده براي رسيدگي به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. سينا در جلسه دادگاه گفت: فريده را از قبل مي‌شناختم. آن روز به من گفته بود دنبالش بروم. من و دوستم دنبال فريده و خواهرش رفتيم و به خواست او به شمال سفر کرديم. او مي‌گفت براي اذيت‌کردن ناپدري‌اش دست به چنين کاري زده است. او با رضايت خودش همراهمان آمد. بعد از اينکه به تهران برگشتيم به پارک سرخه‌حصار رفتيم و من به اصرار خودش با او رابطه برقرار کردم. او نمي‌خواست به خانه‌شان برگردد، اما من به‌زور او را در پارک نگه داشتم تا تحويل خانواده‌اش بدهم. دوست سينا نيز گفت: سينا دختر نوجوان را همراه خودش به شمال آورد و او را دختر مورد علاقه‌اش معرفي کرد.

ما به بابلسر رفتيم و شب را در ماشين خوابيديم و هيچ‌کدام به او تعرضي نکرديم. هرچند مدرکي درباره اينکه دو پسر جوان به فريده تجاوز کرده باشند، به دست نيامد؛ آنها به اتهام آدم‌ربايي پاي ميز محاکمه رفتند. در آن جلسه مادر فريده درخواست اشد مجازات را مطرح کرد و با اشاره به متهم گفت: اين پسر دخترم را فريب داد و به‌زور او را به شمال کشور برد. سپس سينا روبه‌روي قضات ايستاد و منکر آدم‌ربايي شد. در پايان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌هاي موجود در پرونده، سينا را به‌خاطر آدم‌ربايي به دو سال زندان و شلاق محکوم کردند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره