منتظر انقلابی در حوزه سواد رسانهای باشید
جام جم/ گيجکننده است؛ نميدانيم اطلاعاتي که هر روز از فضاي مجازي در دسترس ما قرار ميگيرد يا کسب و کارهايي که در اين فضا فعاليت ميکنند مطمئن و ايمن هستند يا نه. مواجهه با اين حجم از اطلاعات در فضاهاي شبکهاي، نياز به سواد رسانهاي دارد يا شايد گمان ميبريم وظيفه نهادهاي دولتي و امنيتي است که فضاي مجازي، اطلاعات و کسب و کارهايش را پالايش کند. البته که اين هر دو وظيفه يعني ارتقاي سواد رسانهاي کاربران و هم پالايش و مديريت فضاي مجازي از جمله برنامههاي سازماني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است که از سال ۱۳۸۵ تاسيس شده و با عنوان مرکز فناوري اطلاعات و رسانههاي ديجيتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شناخته ميشد اما چندي است با عنوان مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي معرفي ميشود و معاون امور محنوايي اين مرکز، دکتر محمدصادق افراسيابي مهمان روزنامه جامجم بود؛ فرصتي فراهم شد تا درباره عملکرد اين مرکز، راهکارهاي ارتقاي سواد رسانهاي مردم، اينترنت ملي، فيلتر و باقي قضاياي مربوط به نشر محتوا در فضاي مجازي گفتوگو کنيم.
مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي چه ميکند و تا امروز چه دستاوردهايي داشته است؟
اين مرکز در سال ۱۳۸۵ تاسيس شد و تا امروز در حوزه توسعه و ساماندهي رسانهها و فعاليتهاي فرهنگي ديجيتال به شيوههاي مختلف ايفاي نقش کرده است اما با تغيير ماهيت فضاي مجازي و پلتفرمي شدن فرهنگ و اقتصاد، در سال ۱۳۹۷ طرح متناسب سازي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با تحولات فضاي مجازي با هدف پيشراني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در حوزه حکمراني فرهنگي در فضاي مجازي تدوين شد و کارگروههايي به اين منظور شکل گرفت که از آن جمله ميتوان به کارگروه ارتقاي محتوا اشاره کرد. هر يک از کارگروهها در سال ۱۳۹۸ مجموعه برنامههايي را مصوب کردند که در نهايت منجر به تدوين برنامههاي سال ۱۳۹۹ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيش از ۵۰ برنامه در بخشهاي مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با محوريت فضاي مجازي شد.
از ميان حدود ۵۰ برنامه معاونتها و بخشهاي مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بيشتر از ۲۰ برنامه مربوط به مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي است که بخشي از اين برنامهها رويکرد محتوايي دارد و بخشي هم مربوط به توسعه کسب و کارهاي در فضاي مجازي است.
برنامههاي معاونت امور محتوايي در چهار حوزه کلي طراحي شده است: ارتقاي سواد رسانهاي و سواد فضاي مجازي، توليد و نشر محتوا در فضاي مجازي، جريانشناسي و صيانت فرهنگي و حمايت از رويدادهاي ملي، منطقهاي، استاني و بينالمللي.
مهمترين برنامههاي شما در معاونت امور محتوايي چيست؟
برنامههاي متنوعي داريم که اگر بخواهم به چند مورد از آنها اشاره کنم به نظرم برگزاري ۲۰ پويش توليد محتواي استاني و چندين پويش توليد و نشر محتوا در فضاي مجازي در سطح ملي، توليد و نشر ۳۰۰ محتواي سواد رسانهاي در فضاي مجازي، تشکيل کنسرسيوم توليد و نشر محتوا در فضاي مجازي، ايجاد داشبورد تخصصي رصد و جريانشناسي توليد، عرضه و مصرف محصولات فرهنگي در فضاي مجازي و همين طور تدوين دستورالعمل مسؤوليت اجتماعي پلتفرمها در حوزه توليد و نشر محتواي سواد رسانهاي از جمله اقدامات مهم معاونت امور محتوايي در سالجاريبود.
هم اکنون دستورالعمل مسؤوليت اجتماعي پلتفرمها در حوزه توليد و نشر محتواي سواد رسانهاي تدوين شده و در کميسيون ارتقاي محتواي شوراي عالي فضاي مجازي تصويب شده است و منتظر ابلاغ آن از سوي مرکز ملي فضاي مجازي هستيم. به نظرم ابلاغ اين دستورالعمل ميتواند انقلابي در حوزه سواد رسانهاي ايجاد کند.
در صورت ابلاغ آن چه اتفاقي خواهد افتاد؟
منتظر انقلابي در حوزه سواد رسانهاي باشيد. تمام سکوها، سامانهها و بسترهاي نشر در فضاي مجازي مکلف هستند درصدي از ظرفيت خود را به انتشار محتوا درباره سواد رسانهاي اختصاص دهند. به اين منظور حدود ۳۰۰ ويدئو آماده کردهايم که در مرحله بازبيني قرار دارد و از آغاز سال جديد آماده انتشار آنها هستيم. اين محتواي آموزشي به محض تصويب در اختيار سامانهها و پلتفرمها قرار ميگيرد تا مخاطب متوجه شود ک هر پلتفرم چه ظرفيت و امکانات و در عين حال چه تهديدهايي دارد.
روبيکا، آپارات، تماشا، نماشا، ديوار، کافهبازار و تمام پلتفرمهاي فعال در تمام زمينهها از فرهنگ تا حمل و نقل و خريد فروش بايد ويدئوهاي سواد رسانهاي را منتشر کنند.
در اين ويدئوها چه آموزشهايي ارائه ميشود؟
بخشي از اين ويدئوها درباره مسائل حقوقي و جرايم رايانهاي است و بخشي هم براي مراقبت و پيشگيري از ابتلا به جرم است. بخشي براي توانمندسازي خانوادهها در حوزه سواد رسانهاي و صيانت از کودک و نوجوان بهخصوص در بازيهاي رايانهاي و فيلمها و محتواي تصويري است. به ساير موضوعات نظير اخبار جعلي و شايعات و راهکارهاي تشخيص اين اخبار و شايعات نيز توجه کرديم و تلاش کرديم موضوعاتي که مبتلا به جامعه است در اين توليدات مدنظر قرار گيرد.
سال آينده نيز بنا داريم انشاءا... ۳۰۰محصول جديد با همکاري برخي ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استانها و موسسات فعال در حوزه سواد رسانهاي توليد کنيم.
مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي و معاونت فضاي مجازي سازمان صدا و سيما ماموريتهاي موازي دارند؟
فارغ از تفکيکي که در زمينه صدور مجوز وجود دارد تا امروز همکاري خوبي در حوزههاي محتوايي ميان معاونت فضاي مجازي سازمان صدا و سيما و مرکز توسعه و فرهنگ و هنر در فضاي مجازي وجود داشته است که يکي از مصاديق اين همکاري، توليد و پخش مجموعه نمايشي چاي نت با هدف افزايش سواد رسانهاي خانوادهها از شبکه پنج سيما و صفحه اصلي تلوبيون و تمام IPTVهاي داراي مجوز از صدا و سيما بود.
سامانههاي فعال روي بسترهاي مختلف اينترنتي از جمله شبکههاي اجتماعي بايد براي فعاليت مجوز بگيرند؟
رسانه برخط عمومي، رسانه برخط کاربرمحور و نشر ديجيتال براي فعاليت مجوز ميگيرند. سايتهاي خبري از معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مجوز ميگيرند و بقيه از مرکز توسعه فرهنگ و هنر. براي تسهيل امور و نيز براي احراز هويت، نشان شامد را طراحي کردهايم که درو واقع نوعي رجيستري يا ثبت هويت است.
نشان شامد چه معنايي دارد و به چه پلتفرمهايي تعلق ميگيرد؟
نشان شامد دو رنگ طلايي و نقرهاي دارد. نشان نقرهاي يعني سامانه يا پلتفرم مورد نظر ثبت هويت شده و اگر روي اين نشان کليک کنيد، اطلاعات هويتي سامانه يا پلتفرم در دسترس کاربران خواهد بود.
نشان طلايي به پلتفرمها و سامانههايي ارائه ميشود که از جهات مختلف مورد تاييد هستند.
براي اخذ شامد طلايي سامانهها بايد مدارک ديگري هم در اختيار وزارت ارشاد قرار بدهند مثلا سامانهاي که در يک حوزه تخصصي فعاليت ميکند، بايد مجوزهاي مربوط به آن فعاليت را داشته باشد.
شامد چه فوايدي دارد؟
فوايد زيادي دارد. از جمله اينکه تکليف کسب وکارها در فضاي مجازي را روشن ميکند. از يک سو صاحبان پلتفرمها و صاحبان رسانههاي برخط احراز هويت ميشوند و از سوي ديگر مردم ميتوانند کسب و کارهاي هويتدار را از کسب و کارهاي بي هويت و مشکوک تشخيص دهند.
بعد از ارائه شامد، نظارت هم داريد؟
بله. واحدي براي رصد و بازرسي داريم و در صورت وقوع تخلف، شامد طلايي از سامانههاي داراي تخلف پس گرفته ميشود. علاوه بر رصدهايي که صورت ميگيرد، کاربران هم ميتوانند تخلفها را گزارش بدهند. ضمن اينکه نشان شامد براي رسانههاي برخط نياز به تمديد دارد. اين نشان براي رسانههاي برخط ابتدا سهماهه و پس از آن به صورت شش ماهه صادر ميشود و نياز به تمديد دارد.
در اين زمينه به اندازه کافي اطلاعرساني نشده و فکر نميکنم مردم خيلي با اين نشان آشنا باشند.
متاسفانه يکي از ضعفهاي اصلي در بخشهاي مختلف کشور همين است که راه حلهايي که براي چالشهاي اصلي و مهم درنظر گرفته ميشود خوب اطلاعرساني نميشود.
ساماندهي فضاي مجازي يکي از مطالبات اصلي مردم از حاکميت است و براي ساماندهي، راهحلهايي درنظر گرفته شده است که همانطور که فرموديد خوب اطلاعرساني نشده است. اگر بخواهيم از ظرفيتهاي تبليغات و آگهيهاي تجاري براي اطلاعرساني استفاده کنيم، کل بودجه مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي هم کفاف نميدهد اما راه ديگر اين است که رسانهها به عنوان مسؤوليت اجتماعي خود در امر اطلاعرساني مشارکت کنند که اين امر نياز به همراهي و همکاري تمام رسانههاي جمعي دارد.
در واقع کاربران با ديدن نشان طلايي ميتوانند درباره سلامت محتوا و واقعي بودن هويت صاحبان پلتفرمها مطمئن شوند.
بله. همين طور است. شوراي عالي فضاي مجازي طرحي داشت به نام «سما» يا فضاي مجازي سالم، مفيد و ايمن. بر اساس اين طرح در دل فضاي مجازي بيمنتها، بخشهايي نشانهگذاري ميشود که مردم بدانند اين بخشها قابل اطمينان هستند. مصداق اين نشانهگذاري همان نشان شامد است.
مهمترين چالش شما در مديريت فضاي مجازي چيست؟
اطلاعرساني و البته کمسوادي رسانهاي برخي مردم و حتي برخي اينفلوئنسرها و چهرههاي مشهور و سلبريتيها! در حوزه اطلاعرساني بسياري از مردم هنوز درباره نشان شامد چيزي نميدانند. در حالي که اين طرح به موفقيت نميرسد مگر اينکه مردم مطلع شوند.
آيا نشان شامد براي جلوگيري از تخلف کافي است؟
در فضاي مجازي دو راهکار براي جلوگيري از تخلف وجود دارد؛ يکي برخوردهاي امنيتي است و راه ديگر افزايش سواد رسانهاي و آگاهي مردم از اين فضا و نحوه استفاده از آن است.
چاره کار اين است که دانش و توانايي مردم در فضاي مجازي افزايش پيدا کند. وگرنه تا چه اندازه ميشود برخوردهاي سلبي را افزايش داد؟ حتي در مواردي فيلترينگ ميتواند آسيب بيشتري داشته باشد. به عنوان نمونه تلگرام فيلتر شد و حالا مردم با فيلترشکن از آن استفاده ميکنند در حالي که مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي در زمينه احراز هويت کانالهاي تلگرام موفق بود و بيشتر از ۱۰ هزار کانال تلگرام داراي بيشتر از ۵ هزار عضو، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي کد شامد دريافت کرده بودند.
اين اقدام ميتوانست شروعي باشد براي آشنايي مردم با نشان شامد و جا انداختن آن. بعد از فيلتر شدن تلگرام ديگر نميشود براي کانالهاي تلگرام شامد صادر کرد، نميشود مديران جديد کانالهايي که خريد و فروش ميشوند را احراز هويت کرد. چون ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي احراز هويت کانالهاي يک پلتفرم فيلتر شده ميتواند جرم تلقي شود. الان هم گاهي اوقات از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي مطالبه ميشود که صفحات اينستاگرام را شامد دار کنيم. اخيرا اين امکان فراهم شده است که صفحات اينستاگرام از جمله صفحات اينفلوئنسرها از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضاي مجازي کد شامد دريافت کنند و با دريافت اين کد بهتر و راحتتر بتوانند در حوزه کسب و کار و کسب درآمد از فضاي مجازي فعاليت کنند اما نگراني ما اين است که به زودي اينستاگرام هم فيلتر شود و در عمل، اينستاگرام هم به سرنوشت تلگرام مبتلا شود. خصوصا که الان طرح ساماندهي پيامرسانهاي اجتماعي در مجلس مطرح است و اگر اين طرح تصويب شود و اينستاگرام براي فعاليت خود در ايران مجوز نگيرد، به هر حال با محتواي فعلي طرح مذکور، اينستاگرام فيلتر خواهد شد. البته اگر اينستاگرام براي فعاليت خود در ايران مجوز بگيرد، موضوع فيلتر اينستاگرام منتفي است.
يعني با فيلترينگ مخالف هستيد؟
در ساماندهي فضاي مجازي به نظر من بايد دو مساله مهم مد نظر قرار بگيرد؛ يکي تحقق شبکه ملي اطلاعات است و ديگري افزايش سواد رسانهاي مخاطبان. فيلترينگ به صورت فعلي عملا فيلترينگ نيست و فقط هزينههاي دسترسي به رسانه فيلتر شده را افزايش ميدهد. البته اگر يک رسانه از دامنه يا هاست داخلي استفاده کند امکان فيلتر وجود دارد اما اين روند به نفع رسانههاي خارجي و رسانههايي است که از دامنه و هاست داخلي استفاده نميکنند چون دسترسي به آنها با فيلتر شکن و ويپيان مقدور است.
شبکه ملي اطلاعات ميتواند نياز به شبکه جهاني و ارتباطات بينالمللي را پوشش دهد؟
همين حالا بسياري از کاربران نميدانند چقدر هزينه صرف استفاده از شبکههاي خارجي ميکنند در حالي که شبکههاي داخلي با هزينه بسيار کمتر نياز آنها را برطرف ميکنند.
اگر سواد رسانهاي مردم افزايش پيدا کند، به خودي خود کاربران به شبکههاي داخلي تمايل نشان خواهند داد.
به اعتقاد من با استفاده از طراحي روشهاي اقتصادي مبتني بر توسعه شبکه ملي اطلاعات و افزايش سواد رسانهاي مخاطبان در زمينه آسيبهاي ناشي از سرويسها و محتواهاي خارجي، ميشود تمايل کاربران را به استفاده از بسترها و محتواهاي داخلي افزايش داد. اگر امروزه مردم از شبکههاي جهاني استفاده ميکنند به اين دليل نيست که فکر ميکنند در شبکههاي خارجي رصد نميشوند ولي در داخل رصد ميشوند، دليلش اين است که برخي اوقات سامانههاي داخلي به نياز مردم پاسخ نميدهند.
به عنوان نمونه موتور سرچ ملي نداريم. آنهايي هم که هستند کارآمد نيستند و در عمل نتيجه دقيقي را براي جستوجو به کاربر ارائه نميکنند يا در ارتباط با موضوع پيامرسانهاي داخلي علت گرايش مردم به پيامرسانهاي خارجي اين است که مردم با پيامرسانهاي داخلي راحت نيستند يا تمام نيازهاي آنها برآورده نميشود. بنابراين تحقق شبکه ملي اطلاعات به معناي قطع ارتباط مردم با اينترنت نيست بلکه طراحي مدلي است که مردم به سرويسها و محتواهاي داخلي گرايش پيدا کنند.
امسال نمايشگاه کتاب تهران براي اولينبار به صورت مجازي برگزار شد. بعد از غلبه بر کرونا، دستاورد نمايشگاه مجازي کتاب، چه خواهد شد؟
نمايشگاه مجازي کتاب اتفاق خيلي خوبي بود که قطعا موسسه فراگير فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آنرا ادامه خواهدداد.
چون نمايشگاه مجازي کتاب عدالت فرهنگي را محقق کرد. کسي که در دورافتادهترين نقطه کشور نسبت به تهران قرار داشت، توانست کتاب مورد نظرش را با هزينه روي جلد تهيه کند. علاوه بر اجراي عدالت مفسدههاي مرتبط با نحوه جانمايي ناشران در نمايشگاههاي سنتي هم در شکل مجازي نمايشگاه از بين رفت. سياست ما تداوم نمايشگاه است و نمايشگاه قرآن هم سال آينده به صورت مجازي برگزار خواهد شد.
درباره وزارت ارشاد ۲ هم توضيح بدهيد.
وزارت ارشاد دو در واقع تحقق ماموريتهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در فضاي مجازي است.
وقتي ارتباط بين فرهنگ و هنر و فضاي مجازي بيشتر شود از موسيقي و تئاتر و هنرهاي تجسمي گرفته تا کتاب و سينما لازم است از ظرفيت فضاي مجازي استفاده کنند. همچنين کسب و کارهاي فرهنگي و هنري از اين فضا بهره ميگيرند و نيز از ظرفيتهاي خارج از کشور هم براي توسعه فضاي مجازي بومي استفاده خواهد شد. بهعنوان نمونه از ظرفيت ساير کشورها براي گسترش بازار عرضه محصولات فرهنگي ديجيتال استفاده خواهد شد.
همه اينها در مجموعه وزارت ارشاد ۲ انجام خواهد شد. برگزاري نمايشگاه مجازي کتاب و انشاءا... در آينده نمايشگاه مجازي عرضه محصولات فرهنگي از جمله ابعاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ۲ خواهد بود. البته يکي از مصاديق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ۲ ورود به حوزه حکمراني فرهنگي در فضاي مجازي است که انشاءا... سال آينده در اين زمينه مطالب بيشتري خواهيد شنيد.
به نظر ميرسد شيوع ويروس کرونا بهجاافتادن وزارت فرهنگ و ارشاد۲ کمک کرده باشد.
بله همين طور است. گروهي از قشر سنتي فعال در عرصه فرهنگ و هنر که وابسته به يارانههاي دولتي هستند و براي خودشان کسب و کار درستي طراحي نکردهاند و براي استفاده از ظرفيتهاي مردمي برنامهاي ندارند، چندان تمايلي به فعالشدن کسب و کارهاي مجازي و خلاق ندارند و مانعتراشي کرده و ميکنند چون نگران کسب و کار خود هستند. اما کرونا فرايند بهرهگيري از ظرفيتهاي مجازي را تسريع کرده است.
با شيوع اين ويروس ناچار شديم به فعاليتهاي فضاي مجازي بيشتر از قبل توجه کنيم و استفاده از اين فضا تسريع شد. گاهي اوقات با مقاومت شديد فعالان سنتي حوزه فرهنگ مواجه بوديم اما کرونا اين مقاومت را کاهش داد و در اين زمينه پيشرفت قابل اعتنايي رقم خورد.