پرونده قتل ۳ زن جوان روی میز دادگاه

ايران/ رسيدگي به 2 پرونده قتل که در سالهاي 93 و 98 رخ داده در حالي ادامه دارد که اولياي دم مقتولان از دادگاه خواهان دريافت ديه از صندوق بيت المال شدند.
قتل زن باردار
در نخستين پرونده که در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران به آن رسيدگي شد مربوط به قتل زن 27 سالهاي بهنام ريحانه است. وي که در زمان قتل باردار بود اوايل بهار سال ۹۳ به طور مشکوکي در خانهاش در جنوب تهران کشته شد.
شوهر مقتول که مدعي بود بعد از بازگشت از محل کارش متوجه اين جنايت شده بهعنوان اولين مظنون مورد بازجويي قرار گرفت و گفت: من و همسرم چند سال قبل از افغانستان به ايران آمديم و همراه خانوادههايمان در ايران کار ميکرديم. من در محل کارم بودم و حتي چند شاهد هم براي اثبات حرفم دارم.
وقتي از محل کار به خانه برگشتم کسي در را باز نکرد. من که نگران شده بودم از همسايهها پرسو جو کردم و آنها گفتند صداي مشاجره همسرم با يک مرد غريبه را شنيدهاند. من هم هراسان قفل در را شکستم و با جسد خونين همسر باردارم روبه رو شدم.
با تکميل تحقيقات شوهر مقتول در اين ماجرا تبرئه شد و پس از آن پليس تحقيقاتش را براي شناسايي قاتل ادامه داد اما پس از گذشت 7 سال ردي از عامل قتل به دست نياورد و همسر مقتول درخواست دريافت ديه از بيتالمال را مطرح کرد.
مرد جوان گفت: همسر باردارم بيگناه کشته شد و حالا 7 سال از آن ماجرا گذشته است. من حالا تقاضا دارم تا ديه او از صندوق بيت المال به من پرداخت شود.
درخواست ديه مادر و خواهر
دومين پرونده هم که در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران مورد رسيدگي قرار گرفت، مربوط به پرونده قتل زن جواني به نام مينا بود که به همراه دختر نوجوانش با وارد آمدن ضربات تبر بر بدنشان کشته شده بودند.
در اين پرونده همسر مينا که سالها از بيماري اعصاب و روان رنج ميبرد در اقدامي جنونآميز همسر و دختر 17 سالهاش را با ضربههاي تبر به قتل رساند و خودش را با چادر حلق آويز کرد.
در اين پرونده پسرجوان و دو خواهرش که تنها بازماندگان اين جنايت خانوادگي بودند بعد از 2 سال درخواست دريافت ديه از صندوق بيتالمال کردند. پسرجوان گفت: پدرم چند سال بود که از مشکلات اعصاب و روان رنج ميبرد.
او به همه بدبين بود. بارها او را پيش پزشک برديم اما بيفايده بود. رفتارهاي پدرم باعث شده بود هميشه با مادرم درگير باشد. سال 98 من بيرون از خانه بودم که زن همسايه گفت پدرم خواهر کوچکم را که آن زمان پنج ساله بود از خانه بيرون انداخته و در را برايش باز نميکند.
وقتي خودم را به خانه رساندم و در را باز کردم با صحنه وحشتناکي روبه رو شدم. پدرم، مادر و خواهر نوجوانم را با ضربههاي تبر در حمام خانه کشته و خودش را با چادر حلق آويز کرده بود.
با گذشت 2 سال از اين ماجرا هر شب کابوس ميبينم و تصوير اجساد خانوادهام از مقابل چشمانم پاک نميشود. خواهربزرگم با خياطي زندگي مان را ميگذراند و من و خواهر خردسالم در خانه هستيم. من شرايط روحي خوبي ندارم تا بتوانم کار کنم. به همين خاطر تقاضا دارم تا ديه مادر و خواهرم از صندوق بيتالمال به ما پرداخت شود. در پايان جلسه قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.