8 سال بلاتکلیفی برای قتل یک زن
![8 سال بلاتکلیفی برای قتل یک زن](https://app.akharinkhabar.ir/images/2021/05/08/4ca97137-98c6-4e6c-86c7-faed1f516fb9.png)
ايران/ مرد جواني که مدعي است زني را به خاطر ايجاد مزاحمت براي خودش به قتل رسانده پس از گذشت 8 سال بلاتکليفي و پيگيري نشدن پرونده از سوي اولياي دم خواهان تعيين تکليف در وضعيتش شد.
رسيدگي به اين پرونده از سال ۹۲ بهدنبال کشته شدن زن جواني بهنام مرجان در خانهاش در منطقه تهرانپارس آغاز شد. با حضور و بررسي اوليه مأموران مشخص شد که اين زن به تنهايي در خانه اجارهاياش زندگي ميکرده و پس از ملاقات با مرد جواني با ضربههاي چاقو به قتل رسيده است.
در ادامه متهم بهنام فريبرز شناسايي و بازداشت شد و به مأموران گفت: بهخاطر مزاحمتهاي مرجان او را به قتل رساندم. او دست از سرم برنمي داشت و همين کارش باعث شده بود که يک لحظه آرامش نداشته باشم.پس از آن پرونده فريبرز به دادگاه فرستاده و با حکم قضايي به قصاص محکوم شد. اما قبل از اجراي حکم اعدام، شرط اولياي دم مبني بر پرداخت ۱۵۰ ميليون تومان را پذيرفت و از چوبه دار فاصله گرفت. ولي نتوانست مبلغ مورد نظر را به اولياي دم بپردازد.
بههمين خاطر اولياي دم ديگر پيگير پرونده نشدند و او 8 سال بلاتکليف در زندان ماند. تا اينکه در فروردين سال 1400يک نيکوکار با پرداخت ديه ۱۳ زنداني آنها را از زندان نجات داد و حاضر شد ديه مقتول اين پرونده را هم پرداخت کند
تا فريبرز آزاد شود.به اين ترتيب متهم نامهاي به قضات نوشت و خواست تا طبق ماده 429 به پروندهاش رسيدگي شود.به اين ترتيب فريبرز بعد از 8 سال بلاتکليفي در شعبه 2 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد.
وي در توضيح ماجرا گفت: 8 سال پيش تازه نامزد کرده بودم که مزاحمتهاي تلفني مقتول شروع شد. مدام ميترسيدم که موضوع را نامزدم بفهمد و برايم مشکل ساز شود تا اينکه با مرجان قرار گذاشتم تا با او صحبت کنم و بپرسم چرا دست از سرم بر نميدارد. او نشاني خانهاش را داد وقتي وارد آپارتمانش شدم احساس ترس و ناامني کردم و ميخواستم برگردم که مرجان با داد و فرياد و چاقو تهديدم کرد که حق ندارم بروم من هم با او درگير شدم و به يکباره چاقو وارد پهلويش شد و او فوت کرد.
من نه مقتول را ميشناختم و نه خصومتي با او داشتم که با قصد قبلي کاري انجام دهم. بهخاطر اين ماجرا زندگيام از هم پاشيد و هشت سال از بهترين روزهاي زندگيام را در زندان سپري کردم و اولياي دم هم پيگير پروندهشان نيستند. حالا هم تقاضا دارم تا قضات دادگاه اجازه بدهند تا از اين فرصتي که اين مرد نيکوکار برايم به وجود آورده استفاده کنم و از زندان بيرون بيايم.
پساز دفاعيات متهم، قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.