نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

فرزندکشی های مشابه قتل بابک خرمدین؛ از رومینا اشرفی تا ریحانه عامری

منبع
رکنا
بروزرسانی
فرزندکشی های مشابه قتل بابک خرمدین؛ از رومینا اشرفی تا ریحانه عامری

رکنا/ در اين گزارش فجيع ترين قتل هاي خانوادگي و فرزندکشي ها را بازخواني مي کنيم.

 پديده فرزند کشي با عاطفه پدر و مادري و غريزه انساني تناقض عجيبي دارد.قتل بابک خرمدين در اکباتان تهران به دست پدر و مادر ميانسال او نمونه بارزي از شوک اجتماعي است که اين روزها سر و صداي در اخبار حوادثي به پا کرده است.

بابک خرمدين کارگردان سينمايي بود که پدر و مادرش انگيزه خود را از به قتل رساندن او آزار و اذيت هاي بابک و اختلافات خانوادگي عنوان کردند.اين زوج ميانسال بعد از قتل فرزندشان،جسد او را تکه تکه کرده و به سطل زباله انداختند.

به بهانه بحث برانگيز شدن موضوع فرزند کشي ، نگاهي مي اندازيم به قتل هاي خانوادگي و فرزندکشي هاي چند سال اخير.

قتل ناموسي فاطمه برحي 
25 خرداد سال 99 مردي جوان با در دست داشتن يک کارد خونين،به کلانتري 11 وليعصر آبادان مراجعه کرده و به قتل همسر 19 ساله خود به نام فاطمه برحي اعتراف کرد.

متهم در اعترافات خود به ماموران پليس گفته بود:«همسرم که دخترعموي من هم بود،يک روز بعد از عقد از خانه فرار کرد و بعد از يک سال بعد،همراه پدرش او را در شهر مشهد پيدا کرديم و به خانه برگردانديم.چون به من خيانت کرده بود سر او را بريدم.»

پدر فاطمه به او سم خورانده بود؟

همسر فاطمه برحي با تصور اينکه او خيانت کرده است،نقشه قتل او را کشيد.اما گفته مي شد که پدر فاطمه برحي هم با تصور خيانتکار بودن دخترش قبل از آن اقدام به خوراندن سم به او کرده بوده ولي فاطمه توسط مادرش نجات پيدا کرده بود.

گفته ها حاکي از اين بود که خواهر فاطمه با برادر همسر او ازدواج کرده بود و از ازدواج خود ناراضي بود.فاطمه هم از ترس بدرفتاري همسرش اقدام به فرار کرده بوده است.

خانواده فاطمه اعلام رضايت کردند

مدتي بعد از قتل اولياي دم فاطمه برحي با مراجعه به دادسراي آبادان،رضايت خود را مکتوب نسبت به قاتل دخترشان اعلام کردند.

به اين ترتيب متهم به زودي در دادگاه کيفري به لحاظ جنبه عمومي جرم محاکمه خواهد شد و پس از آن هيئت قضايي در چارچوب اختيارات قانوني مي توانند متهم را به سه تا ده سال حبس محکوم کنند.

حکمي که قضات دادگاه صادر کنند،بعد از آن بايد به تائيد قضات ديوانعالي کشور برسد؛و با توجه به اعلام رضايت اولياي دم،متهم مي تواند تا قطعي شدن راي و تائيد از سوي ديوانعالي کشور،به قيد ضمانت وثيقه از زندان شود.

در طول رسيدگي و طي روند قضايي پرونده،متهم مي تواند آزاد باشد و پس از تائيد نهايي و قطعي شدن حکم بايد دوران محکوميت خود را در زندان سپري کند.

قتل ريحانه عامري به دست پدرش

شامگاه دوشنبه 26 خرداد ماه امسال سناريوي قتل دختر جواني به نام ريحانه عامري همچون رومينا اشرفي در کرمان و با ضربات ميله به سرش به قتل رسيد.

اين جنايت زماني فاش شد که مادر خانواده و خواهر ريحانه عامري از نبود خواهرشان نگران بودند و زمانيکه مادر به پارکينگ خانه رفت و با پتوي خونين و رد خون روبرو شد با جيغ و فرياد دختر بزرگ خانواده را با خبر کرد.

مادر در اتاق خواب بسته شده دخترش را شکست و وارد اتاق شد و خون زيادي که در اتاق ريحانه عامري بود روبرو شد، پس از اين حادثه پليس سر رسيد اما پدر سکوت کرد تا اينکه رديابي هاي پليس نشان از آن داشت که پدر ريحانه عامري به بيابان هاي اطراف کرمان رفته و احتمال مي رفت که جسد دختر جوان به آنجا منتقل شده است.

اعتراف به قتل ريحانه عامري

سکوت پدر تا ساعت 11 شب دوشنبه 26 خرداد ادامه داشت تا اينکه پدر ريحانه عامري سکوت را شکست و ادعا کرد دخترش را در يک مشاجره به قتل رسانده و جسدش را در بيابان هاي روستاي اختيار آباد رها کرده است.

تيم هاي جنايي پليس کرمان به محل اعزام شدند و با جسد خونين ريحانه عامري که با ضربات جسم سخت به سرش کشته شده بود روبرو شدند و پزشکي قانوني پس از بررسي هاي دقيق پي بردند که ريحانه عامري تا ساعت 9 شب زنده بوده و پس از آن بخاطر خونريزي زياد به کام مرگ فرو رفته است.

پدر ريحانه عامري بازداشت و به اداره پليس کرمان منتقل شد و به قتل دختر 23 ساله اش ريحانه عامري اعتراف کرد.

قتل رومينا اشرفي با داس به دست پدرش
يکي از اخبار تلخ و دردناک که در اوايل خردادماه سال 99 رخ داد، قتل رومينا اشرفي دختر ۱۴ ساله اهل تالش بود که به دست پدرش با داس سربريده شد. بي شک قتل رومينا يکي از وحشتناک ترين جناياتي است که در سال هاي اخير رخ داده است.

ماجراي اين پرونده از ارتباط رومينا و بهمن خاوري -دوست و خواستگار رومينا- آغاز شد. سن بهمن حدودا دو برابر سن رومينا بود و براي ازدواج با مخالفت خانواده رومينا روبرو مي شود و در نهايت فرار مي کنند و پس از دستگيري آنها، رومينا به خانواده اش تحويل داده مي شود. فرار رومينا به زعم پدرش يعني بي آبرويي و در واکنش به اين بي‌آبرويي، داس را برگردن دختر ۱۴ ساله‌اش نشاند و سرش را بريد و بعد از قتل فرزندش از خانه روستايي بيرون آمد و گفت: "من غيرتم را ثابت کردم" و به اين نحو نام «رومينا» هم در کنار ديگر قربانيان قتل هاي ناموسي قرار گرفت.

قتل عليرضا فاضلي به دست برادر
هفته قبل خبر به قتل رسيدن جوان 20 ساله اهوازي به نام عليرضا فاضلي در فضاي مجازي سر و صداي زيادي به پا کرد.

در حالي که شنيده ها حکايت از نوعي بيماري اختلال جنسي در مقتول داشت،انگيزه قتل عليرضا دفاع در حالي حيثيت خانوادگي مطرح شده است که اين نوع بيماري نزد روانشناسان و حتي متخصصان معافيت پزشکي سربازي هم مورد تاييد قرار گرفته است و عليرضا فاضلي دليلي بر بي آبرو شدن خانواده وطايفه اش در خوزستان نبوده است و فقط شخصيت متفاوتي با آنان داشته است.

يکي از دوستان صميمي عليرضا فاضلي در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار رکنا جزئيات اين ماجرا را شرح مي دهد.

برادران عليرضا فاضلي او را به قتلگاه کشاندند

دوست عليرضا فاضلي که ساکن کشور ترکيه است در اين گفتگو به خبرنگار رکنا گفت:«حدود دو سال قبل در يک گروه تلگرامي با عليرضا دوست شدم و او در مورد مشکل اختلال جنسي خود با من درددل مي کرد.عليرضا قصد مهاجرت داشت و وقتي متوجه شد به خاطر سرمايه کم خود نمي تواند به اروپا برود،چون مي دانست من ترکيه هستم در مورد سفر به ترکيه هم با من مشورت مي کرد.کارت معافيت از سربازي عليرضا آمده بود و قرار بود به زودي به ترکيه بيايد. تا اينکه خبر پيدا شدن جسد او را در نخلستان هاي برومي اهواز شنيدم.قرار بود به زودي عليرضا به ترکيه بيايد و براي همين وقتي اين خبر را شنيدم خيلي شوکه شده بودم.با يکي از دوستان خيلي نزديک عليرضا تماس گرفتم و او هم گفت عليرضا به قتل رسيده است.من قبلا با مادر عليرضا حرف زده بودم و از دوستش خواستم شماره تماسي از او به من بدهد و با او تماس گرفتم.مادر عليرضا به من گفت که عليرضا براي تعمير موبايل خود به يک مغازه رفته بوده است.همان موقع برادرش او را صدا مي زند و به بهانه اينکه پدرشان با او کار دارد،عليرضا را به نخلستان هاي برومي اهواز مي برد.آنجا دو برادر عليرضا او را به قتل مي رسانند.»

کشف جسد عليرضا فاضلي در نخلستان

دوست عليرضا در ادامه گفت:«مادر عليرضا گفت که برادران عليرضا بعد از به قتل رساندن او با مادرشان تماس گرفته و گفته بودند که عليرضا را به قتل رسانده و جاي جسد را هم گفته بودند.»

عليرضا فاضلي با انگيزه حيثيتي به قتل رسيد

دوست عليرضا با اشاره به اختلال جنسي عليرضا فاضلي به خبرنگار رکنا گفت:«برادران عليرضا بعد از اينکه متوجه شدند او اختلال جنسي دارد،اقدام به قتل او کرده بودند.بعد از اينکه از قتل عليرضا باخبر شدم،خانواده او چند بار با من تماس گرفتند و گفتند در مورد انگيزه حيثيتي قتل عليرضا صحبت نکنم.اما من در جريان کامل مشکل او بودم.خانواده عليرضا مي گفتند برادران عليرضا او را به خاطر اختلافات مالي و حسادت به قتل رسانده اند.اما من اين انگيزه را قبول ندارم چون وضع مالي پدر عليرضا بد نبود.عليرضا بارها جراحي هاي زيبايي روي صورتش انجام داده بود که همه آنها براي او هزينه زيادي داشت و همين نشانه اين است که او مشکل مالي نداشت.»

زندگي چهار روزه پدر با جسد پسرش بعد از قتل
ساعت 5 عصر شنبه 25 ارديبهشت 1400 اهالي يک ساختمان 3 طبقه با حضور در کلانتري 110 شهدا اعلام کردند که چند روزي است که در ساختمان بوي تعفن شديدي مي آيد و با توجه به مرموز بودن ماجرا از ماموران درخواست کمک کردند.

ماموران از اهالي ساختمان شنيدند که در طبقه سوم ساختمان پدر و پسر جواني که اعتياد به مواد مخدر دارند زندگي مي کنند و چند روز قبل نيز صداي درگيري از طبقه سوم به گوش رسيد اما بعد از آن ديگر صداي پدر و پسر جوان از خانه شان به گوش نرسيد.

زندگي پدر با جسد پسر
بدين ترتيب با توجه به مرموز بودن ماجرا تيمي از ماموران کلانتري 110 شهدا همراه تيمي از آتش نشانان براي بررسي موضوع در به ساختمان 3 طبقه رفتند و بوي تعفن شديدي در ساختمان پخش شده بود.

ماموران در ابتدا در خانه را به صدا آوردند اما کسي جوابگو نبود و در ادامه با هماهنگي مقام قضايي در خانه به کمک آتش نشانان باز شد و ماموران وقتي وارد خانه شدند با مرد 60 ساله اي روبرو شدند که روي صندلي نشسته بود.

خانه مرد 60 ساله بهم ريختگي زيادي بود و به طوريکه گويا يکسال زباله هاي داخل خانه بيرون نريخته شده بود و تيرکمان و آلات جنگي دست ساز از نوع تبر و چاقو وجود داشت.

مرد 60 ساله در پاسخ به سوال ماموران که از پسرت کجاست ادعا کرد پسرم در اتاقش خوابيده است که ماموران وقتي به اتاق رفتند پتو روي پسر جوان را کنار زدند که با جسد او که از ناحيه سينه هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود روبرو شدند.

پيدا شدن جسد بعد از 4 روز

همين کافي بود تا ماموران ماجراي قتل پسر 28 ساله به بازپرس محمد جواد شفيعي از شعبه پنجم دادسراي امور جنايي تهران مخابره شد و بازپرس ويژه قتل همراه تيمي از کارشناسان پزشکي قانوني و کارآگاهان اداره 10 براي تحقيق وارد عمل شدند.

تحقيقات پليسي در صحنه جرم با توجه به بوي تعفن و جسد باد کرده پسر جوان اعلام کردند که 4 روز از مرگ پسر 28 ساله مي گذرد و مقتول با ضربات جسم تيز به ناحيه سينه به قتل رسيده است.

در ادامه ماموران پي بردند که پدر خانواده مردي بازنشسته است که فروردين ماه 1400 بخاطر بيماري روحي و رواني مدتي در بيمارستان رواني بستري بوده است.

تجسس ها نشان از آن دارد که پدر اين جوان عامل قتل فرزندش است اما در صحنه جرم پدر که در سکوت بود هيچ حرفي در خصوص چگونگي قتل فرزندش نزد و جالب اينکه فکر مي کرد پسرش در حال استراحت است.

بنا بر اين گزارش، بازپرس محمد جواد شفيعي از شعبه 5 دادسراي امور جنايي تهران دستور داد تا جسد پسر جوان براي بررسي علت مرگ به پزشکي قانوني منتقل شود و پدر خانواده که متهم اصلي قتل فرزندش است نيز در اختيار ماموران اداره 10 پليس آگاهي قرار گرفت تا در ادامه براي بررسي سلامت رواني در اختيار کارشناسان پزشکي قانوني قرار گيرد.

پسر کشي شبيه قتل بابک خرمدين
پدر به همه گفته بود که پسرش به دوبي مهاجرت کرده است اما ماجرا کمي عجيب و مرموز بود؛ چرا که هيچ‌کس از اين سفر خبر نداشت تا اينکه بعد از گذشت ۹‌ ماه مشخص شد که پدر در اقدامي هولناک پسرش را کشته و در تمام اين مدت داستان سرايي مي‌کرده است.

صبح ۲۲ مرداد پارسال، مأموران جمع‌آوري پسماند شهرداري بخشي از جسد مردي را در سطل زباله‌اي حوالي خزانه کشف کردند. آنها موضوع را به پليس خبر دادند و طولي نکشيد که مأموران به همراه محمدجواد شفيعي، بازپرس ويژه قتل در محل حادثه حاضر شدند. آنطور که مشخص بود جسد متعلق به يک مرد بود؛ مردي که حدود ۶ ساعت از مرگ وي مي‌گذشت و قاتل يا قاتلان جسد وي را مثله کرده و بخشي از آن را درون سطل زباله رها کرده‌ بودند. در اين شرايط با دستور قاضي جنايي، جست‌وجو براي پيدا کردن بقيه جسد ادامه يافت.

همزمان بخشي از جسد که نيم تنه مرد بود به پزشکي قانوني انتقال يافت تا شايد هويت مقتول شناسايي شود. در حالي‌ که تحقيقات ادامه داشت، چند ساعت بعد يعني شامگاه همان روز به تيم تحقيق خبر رسيد که نيم‌تنه ديگري در سطل زباله‌اي حوالي کهريزک توسط يک کارتن‌خواب پيدا شده است. تيم جنايي راهي محل شدند و احتمال دادند که دو نيم تنه مربوط به يک نفر باشد. اما با توجه به اين که هنوز سر جسد پيدا نشده بود، قاضي جنايي دستور آزمايش دي‌ان‌اي صادر کرد تا مشخص شود دو نيم تنه متعلق به يک نفراست يا نه.

پرونده پيچيده
کارآگاهان براي کشف معماي اين جنايت مرموز ابتدا بايد هويت مقتول را شناسايي مي‌کردند. به همين دليل به بررسي پرونده افراد گمشده که بين ۲۰ تا ۴۰ سال سن داشتند پرداختند اما چون جسد بدون سر بود کار پليس براي شناسايي وي از سوي خانواده‌هايي که فرزندانشان گم شده بودند دشوار بود. با اين حال آزمايش دي ان‌اي از جسد انجام و پرونده افراد گمشده يکي پس از ديگري بررسي شد اما تحقيقات به بن بست رسيد و معلوم شد گزارشي از ناپديد شدن فردي با مشخصات مقتول در اداره پليس پايتخت ثبت نشده است.

۹‌ ماه بعد 
تيم جنايي همچنان با يک معماي پيچيده روبه‌رو بود تا اين که چند روز قبل پسري جوان به اداره پليس رفت و از ناپديد شدن برادرش خبر داد. وي گفت: مرداد ماه پارسال به‌ دليل اعتيادم در کمپ بستري شدم و بعد از ترک و خروج از کمپ به خانه برگشتم. اما اثري از برادر ۳۴ ساله ام نبود. سراغش را از پدرم گرفتم و او گفت که به همراه دوستانش به دوبي مهاجرت کرده است. اوايل حرف پدرم را باور کردم که مي‌گفت برادرم براي کار و زندگي به خارج از کشور رفته است چرا که او هميشه مي‌گفت دلش مي‌خواهد در خارج از کشور زندگي کند. اما مدتي بعد وقتي از پدرم خواستم شماره تماس او را به من بدهد جواب سر بالا داد.

وي ادامه داد: ماجرا کمي عجيب بود. چرا که در ادامه متوجه شدم هيچ‌کس جز پدرم از سفر برادرم خبر نداشته و از طرفي عجيب بود که برادرم نيز با ما تماس نمي‌گرفت. او هميشه با پدرم اختلاف و درگيري داشت و حالا احتمال مي‌دهم که پدرم درباره سرنوشت برادرم دروغ مي‌گويد. چندين‌ ماه است که از برادرم بي‌خبر هستيم و اين ماجرا کمي مشکوک و عجيب است.

راز داستان‌سرايي عجيب
مشخصاتي که پسر جوان از هيکل و آثاري که روي بدن برادرش بود به پليس داد با جسد مثله شده مطابقت داشت. در اين شرايط بازپرس جنايي دستور بازرسي خانه پسر ناپديد شده و تحقيق از پدر ۸۰ ساله وي را صادر کرد. وقتي مأموران قدم در اين خانه گذاشتند با آثار لکه‌هاي خون که مشخص بود براي چندين‌ ماه قبل بوده روبه‌رو شدند. از سوي ديگر در بررسي‌ها مشخص شد  آثار لکه‌هاي خون متعلق به پسر ناپديد شده است. پيرمرد اما مدعي شد پسرش قبل از سفر، مدام خون دماغ مي‌شده است. او همچنان اصرار داشت که پسرش به خارج از کشور رفته است اما حرف‌هاي او عجيب و اسرارآميز بود. در اين شرايط مأموران به استعلام پرداختند و مشخص شد که پسر ناپديد شده هرگز از کشور خارج نشده و گفته‌هاي پدرش دروغ است. از سوي ديگر با انجام آزمايش‌هاي لازم مشخص شد که جسد مثله شده متعلق به پسر ناپديد شده است. اين يعني او ۹‌ ماه قبل به قتل رسيده و با توجه به شواهد موجود کسي جز پدرش راز جنايت را نمي‌دانست.

با دستور بازپرس جنايي پدر ۸۰ ساله بازداشت و سرانجام راز قتل پسرش را فاش کرد. او گفت: همسرم چند سال قبل فوت شد و من با پسرهايم زندگي مي‌کردم. اما مدت‌ها بود که با پسرم اشکان دچار اختلاف شده بودم. او هميشه از من درخواست پول مي‌کرد و بر سر اين موضوع مدام درگيري داشتيم. او اصلا به من که پدرش بودم و سال‌ها برايش زحمت کشيده بودم اهميتي نمي‌داد و هر بار که دعوايمان مي‌شد به من بي‌احترامي مي‌کرد. حتي مراعات سن مرا هم نمي‌کرد و همه اينها باعث شد که به‌شدت از دست او عصباني شوم.

وي ادامه داد: اذيت‌هاي او به حدي بود که سرانجام تصميم به قتل پسرم گرفتم. روز حادثه وقتي با او تنها بودم و طبق معمول دعوايمان شد با چاقو وي را به قتل رساندم. بعد از قتل مي‌خواستم جسد را از خانه بيرون ببرم اما سنگين بود و زورم نرسيد. از طرف ديگر مي‌ترسيدم هر لحظه بچه هايم برسند و از راز جنايت مطلع شوند. به همين تصميم گرفتم جسد پسرم را مثله کنم تا حمل آن برايم راحت‌تر باشد. قطعات جسد را داخل نايلون گذاشتم و با ماشين از خانه خارج شدم. بخشي از آن را در سطل زباله و سر او را داخل رودخانه‌اي در اطراف تهران انداختم. بعد هم به بچه‌هايم به دروغ گفتم که اشکان براي زندگي و کار به خارج از کشور رفته است اما يکي از بچه‌هايم مدام سراغ برادرش را مي‌گرفت و چون به موضوع مشکوک شده بود به اداره پليس رفت و من لو رفتم.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره