پشت پرده شایعه خودکشی برادر بابک خرمدین
![پشت پرده شایعه خودکشی برادر بابک خرمدین](https://app.akharinkhabar.ir/images/2021/05/24/2267db89-3479-49ea-a189-8fcbfee24c5e.jpeg)
رکنا/ افشين خرمدين برادر بابک خرمدين روز گذشته به دليل مسموميت راهي بيمارستان شد.پليس شايعه خودکشي او را تکذيب کرد.
افشين خرمدين برادر بابک خرمدين کارگردان ايراني متولد ۱۳۵۵ در تهران ساکن شهرک اکباتان است. افشين خرمدين کارمند آژانس هواپيمايي است که بعد از کشته شدن برادرش بابک توسط پدر و مادرش نامش بر سر زبان ها افتاد.
خانواده خرمدين
افشين فرزند سوم اکبر خرمدين است ، دو خواهر به نام هاي آرزو (متولد ۱۳۵۰)، و آزيتا يا آذر (متولد ۱۳۶۱) و يک برادر به نام بابک (متولد ۱۳۵۳)، است که يک خواهر و يک برادرش توسط پدر و مادرش به قتل رسيدند.
او چند ماه براي مسافرت به شمال کشور رفته بود. تا قبل از اين همان خانه زندگي ميکرد، اما خيليوقت بود که ديگر همسايهها و نگهبانها او را نميديدند.
ماجراي خودکشي افشين خرمدين برادر بابک خرمدين
روز قبل اخباري تکان دهنده خودکشي ناموفق افشين خرمدين در شبکه هاي مجازي و کانال منتشر ميشود که توسط پليس تکذيب شد.
شايعاتي مبني بر خودکشي برادر بابک خرمدين منتشر شد که گفته شده است او بر اثر سوء مصرف الکل در بيمارستان لقمان بستري شده و اقدام به خودکشي در کار نبوده است.
سايت روزنامه فرهيختگان نوشت: “برادر بابک خرمدين که ساکن شهرک اکباتان بوده، بر اثر استفاده بيش از حد نوشيدني الکي احتمالا با هدف خودکشي، مصدوم گرديده و هماکنون با حال نامساعد در بيمارستاني در تهران بستري است.”
گفتني است؛ صبح ديروز افشين و آزيتا به دادسراي امور جنايي تهران رفته بودند.
در اين خبر که ساعتي پيش منتشر شد، آمده است صبح امروز برادر بابک خرمدين که ساکن شهرک اکباتان است در اثر استفاده بيش از حد نوشيدني الکلي احتمالا با هدف خودکشي مسموم گرديده و هم اکنون با حال نامساعد در بيمارستاني در تهران بستري است که بعد از پيگيري، اين منبع آگاه در پليس عنوان کرد اين خبر صحت ندارد و او اقدام به خودکشي نکرده است
دست آخر هم همين دو روز پيش به همراه پليس و خواهر کوچکتر به محل جرم سر ميزنند که اين آخرين دفعهاي است که همسايهها آنها را ميبينند.
بابک خرمدين چگونه به قتل رسيد؟
بابک خرم دين کارگردان سينماي ايران به قتل رسيد پدر و مادر وي که توسط پليس بازداشت شدند تحت بازجويي قرار دارند و هنوز از انگيزه اين قتل اطلاعاتي در دست نيست. بابک خرم دين متولد ۱۳۵۳ در تهران و کارگردان سينما است. صبح روز يکشنبه ۲۶ ارديبهشت امسال يکي از کارگران شهرداري هنگام تخليه زبالههاي سطل زبالهاي در محوطه فاز۳ شهرک اکباتان با کيسهاي مواجه شد که داخلش بقاياي اعضاي بدن انسان بود. اين اعضا شامل سرشانه، دوکف دست، دوبازو و دومچ پا بود که داخل کيسهاي قرار داشت. اين کارگر که از ديدن محتويات کيسه وحشت کرده بود پليس را در جريان قرار داد و با حضور مأموران کلانتري ۱۳۵ آزادي، تحقيقات در اين خصوص آغاز شد.
راز جنايت در تصاوير دوربين مداربسته
بررسيهاي اوليه نشان ميداد اعضاي کشفشده متعلق به مردي است که زمان زيادي از قتل او نميگذرد. به همين دليل ماجرا به محمدجواد شفيعي، بازپرس کشيک دادسراي امور جنايي تهران، گزارش و به دستور او اعضاي بدن کشفشده براي تشخيص هويت مقتول به پزشکي قانوني منتقل شد.
همزمان مأموران اداره دهم پليس آگاهي به تحقيقات ميداني در اين خصوص پرداختند. آنها با کنترل تصاوير ضبطشده دوربين مداربستهاي که در آن حوالي قرار داشت زن و مردي سالخورده را ديدند که ساعتي قبل کيسه محتوي بقاياي جسد را در سطل زباله انداختهاند.
هنوز بهدرستي معلوم نبود آنها چه کساني هستند و با چه انگيزهاي دست به اين کار زدهاند اما ساعتي بعد، از پزشکي قانوني و تشخيص هويت خبر رسيد که اعضاي بدن کشفشده متعلق به مردي ۴۸ساله به نام بابک خرمدين است.
آنطور که تحقيقات نشان ميداد او کارگردان سينما و مدرس در زمينه فيلمنامهنويسي و بازيگري بود. در شرايطي که ۶ساعت از کشف اعضاي بدن او ميگذشت مأموران راهي خانه پدرياش در شهرک اکباتان شدند و در آنجا پدر و مادر سالخوردهاش در اظهاراتي باورنکردني اعتراف کردند که با همدستي يکديگر بابک را به قتل رسانده، جسدش را مثله کرده و در سهسطل زباله در سهنقطه شهر رها کردهاند. در اين شرايط اين دونفر بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شدند.
انگيزه جنايت چه بود؟
صبح ديروز پدر ۸۱ ساله بابک به نام اکبر همراه مادر ۷۴ سالهاش به نام ايران در شرايطي که دستبند و پابند داشتند توسط مأموران اداره دهم پليس آگاهي به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي امور جنايي منتقل شدند و تحت بازجويي قرار گرفتند. پدر و مادر بابک در شرايطي در برابر بازپرس شفيعي قرار گرفتند که ميگفتند از قتل پسرشان پشيمان نيستند و بايد اين کار را انجام ميدادند. اما آنها براي ارتکاب اين جنايت چه انگيزهاي داشتند؟
پدر بابک در اعترافاتش گفت: ما با پسرم اختلاف عقيده داشتيم و با اينکه او کارگردان و مدرس بازيگري بود، در سالهاي اخير او مدام با ما بدرفتاري ميکرد و حتي گاهي من و مادرش را کتک ميزد. او ادامه داد: وقتي که بيماري کرونا در ايران شايع شد، من و همسرم براي چندماه به شمال کشور رفتيم تا در امان بمانيم. در اين مدت از آنچه در خانهمان ميگذشت اطلاعي نداشتيم اما وقتي برگشتيم فهميديم که بابک مدام هنرجويانش را که همهشان دخترهاي جوان بودند به خانه ميآورد.
اوايل گمان ميکرديم که اين رفتوآمدها موقتي است اما بعد فهميديم در اين مدت او هر روز يک نفر را به بهانه تدريس خصوصي به خانه ميآورد و به اتاقش ميبرد. وقتي به بابک اعتراض کرديم او با بدرفتاري جواب داد. او وقتي دختران جوان را به اتاقش ميبرد مادرش را مجبور ميکرد که از آنها پذيرايي کند. او با من و مادرش مثل کلفت رفتار ميکرد. باورمان نميشد که پسرمان چنين رفتاري ميکند اما واقعيت داشت.
پدر مقتول در ادامه گفت: به پسرم گفتم زمين و خودروام را هم به او ميدهم تا بفروشد و براي خودش خانه اجاره کند. حتي گفتم خانه را ميفروشم و ارث بچهها را ميدهم تا بابک هم ارثيهاش را بگيرد و هر کاري که ميخواهد انجام دهد اما او گفت فقط همين خانه را ميخواهد و شهرک اکباتان را دوست دارد. او به حرفهاي من و مادرش گوش نميکرد و آبرويمان در خطر بود. در اين شرايط بود که يک روز با همسرم تصميم گرفتيم او را به قتل برسانيم.
جزئيات قتل بابک خرمدين
پدر بابک درباره جزئيات قتل فرزندش گفت: جمعهشب بود که مادرش غذاي مرغ درست کرد و داخل آن داروي بيهوشي ريختيم. وقتي غذا را جلوي بابک گذاشتيم او نخورد و به اتاقش رفت و خوابيد و غذا را در يخچال گذاشتيم.
فرداي آن روز حوالي ظهر از خواب بيدار شد و همان غذا را دوباره به او داديم. اين بار مرغ را خورد و بهخاطر داروي بيهوشي کمي گيج شد. او بيحال روي صندلي نشسته بود که من با بند کتاني پاهايش را بستم و سپس يک بست پلاستيکي به گردنش انداختم و با چاقو چند ضربه به او زدم و او را به قتل رساندم. همسرم در قتل بابک هيچ نقشي نداشت.
او ادامه داد: درگيري و قتل حدود ساعت ۵ بعدازظهر اتفاق افتاد و همان موقع جسد را با همسرم به حمام خانه برديم و در آنجا آن را مثله کرديم. از قبل ۳ساک آماده کرده بوديم که اعضاي بدن بابک را در اين ساکها انداختيم و حدود ساعت ۱۲ شب تصميم گرفتيم جسد را از خانه بيرون ببريم.
بقاياي جسد در ۳ نقطه شهر
پدر بابک که همه جزئيات جنايت را بهخوبي بهخاطر داشت درباره سرنوشت جسد گفت: کيسههايي که داخلش جسد بود را با ماشين در ۳ نقطه شهر رها کرديم. يک کيسه را در سطل زباله فاز۳ اکباتان انداختيم و ۲ کيسه ديگر را در سطلهاي زباله صادقيه و ميدان صنعت انداختيم و به خانه برگشتيم.
من و همسرم تصميم داشتيم خودمان نزد پليس برويم و به قتل اعتراف کنيم اما چند ساعت بعد مأموران ما را در خانه دستگير کردند. من بعد از بازنشستگي با مسافرکشي هزينه زندگيام را تامين ميکردم. در اين سالها با سختي بابک را بزرگ کردم اما او مدام آزارمان ميداد و من و همسرم را کتک ميزد. ديگر چارهاي نداشتم.
حتي يک روز پيش از اين اتفاق باز هم با او حرف زدم و گفتم اگر به حرفهايم گوش نکند بلايي بر سرش ميآورم اما او گفت کسي نميتواند سر بابک بلا بياورد.
پشيمان نيستيم
در اين پرونده اتهام پدر بابک مشارکت در قتل عمدي و اتهام مادر او معاونت در قتل است. مادرش وقتي از سوي بازپرس پرونده تحت بازجويي قرار گرفت گفت از قتل فرزندش پشيمان نيست. او گفت: قرصهايي که در غذاي پسرم ريختم از همان قرصهايي است که خودم مصرف ميکردم. او آبرويمان را برده بود و مدام ما را با رفتارش آزار ميداد.
اين زن ادامه داد: مدتي قبل بابک با زني که در خارج از کشور زندگي ميکند شريک شده بود. قرار بود اين زن به او ۳ ميليارد تومان بدهد تا او خانه و وسايل کار تهيه کند اما نميدانم چطور شد.
براساس اين گزارش هماکنون اين زن و مرد در بازداشت بهسر ميبرند و تحقيقات تکميلي در اين خصوص ادامه دارد.