روایت دو خبرنگار محیطزیست از ارابه مرگ و چند پرسش

ايسنا/ پيکر «مهشاد کريمي» و «ريحانه ياسيني» دو خبرنگار جانباخته در حادثه واژگوني اتوبوس خبرنگاران محيط زيست امروز در حالي به تهران بازگشت که با گذشت ۲۴ ساعت هنوز هيچ پاسخگويي رسمي از سوي مسئولان سازمانهاي ذيربط در باره آن صورت نگرفته است.
زينب رحيمي - خبرنگار سابق ايسنا که در اين حادثه مصدوم شده در گفتوگو با ايسنا، درباره جزئيات اين حادثه و نحوه تصادف، گفت: اين اتوبوس از فرودگاه اروميه دنبال ما آمد و بلافاصله که به فرودگاه رسيديم، سوار اتوبوس شديم و قرار شد که همين اتوبوس ما را از اروميه به سمت "پيرانشهر " ببرد تا از تونل "انتقال آب زاب" پيرانشهر بازديد کنيم.
وي افزود: تقريبا از يک جهت متوجه مشکلي در اتوبوس شديم که اتوبوس خيلي آرام ميرفت. جاده معمولي بود، اما اتوبوس به آرامي حرکت ميکرد. به طوري که از برنامهاي که داشتيم، حداقل شايد يک ساعت ديرتر رسيديم.
با اينکه حتي براي اينکه دير نشود، بلافاصله بعد از اينکه به فرودگاه اروميه رسيديم، به سمت پيرانشهر حرکت کرديم و حتي براي صبحانه هم توقف نشد و در ماشين به هر نفر يک لقمه صبحانه دادند. ما حرکت کرديم و برنامهريزي کرده بودند تا طبق برنامه ستاد احياي درياچه اروميه ساعت ۱۰.۳۰ به مقصد يعني پيرانشهر برسيم، اما نزديک ساعت ۱۲ و شايد حتي ديرتر به آنجا رسيديم. همه بچهها هم ميگفتند که اتوبوس بسيار آرام حرکت ميکرد.
اين خبرنگار محيط زيست ادامه داد: وقتي به پيرانشهر رسيديم، چند جا را بازديد کرديم، از تونل "انتقال آب زاب" به درياچه اروميه در پيرانشهر هم بازديد کرديم و حتي داخل تونل رفتيم که داخل تونل هم فضاي سخت و خطرناکي بود. حقيقتا به نظر من بازديد آن تونل هم کار اشتباهي بود زيرا ميتوانست خسارت جاني داشته باشد. آنجا همه ما استرس اين را داشتيم که براي کسي اتفاقي رخ دهد. زيرا شرايط خاصي بود، حفاري بود و اصلا به نظر من نبايد اين بازديد انجام ميشد. زيرا اگر اتفاقي ميافتاد، کسي پاسخگو نبود. چه بسا که اين اتفاق هم افتاد، کسي پاسخگو نيست.
رحيمي گفت: بعد از بازديد تونل، بيرون آمديم و سوار اتوبوس شديم . از صبح ميگفتند زود باشيد آنجا هم تکرار ميکردند که زود باشيد. ساعت نزديک ۵ بود که گفتند براي ناهار برويم و نميدانم که ناهار را کجا تدارک ديده بودند. اعلام کردند که نيم ساعت تا جايي که براي ناهار هماهنگ کرديم، فاصله داريم. گويا يکي از دفترهاي ستاد احيا بود که ناهارخوري داشت و قرار بود آنجا ناهار بخوريم.
اتوبوس خبرنگاران ترمز بريده بود يا اصلا ترمز نداشت؟
وي با بيان اينکه حادثه در زمان برگشت رخ داد، گفت: من با مهشاد کريمي، وسط اتوبوس بوديم. من در رديف صندليهاي سمت راننده نشسته بودم و مهشاد آنطرف نشسته بود. يعني روي هر رديف يک نفر نشسته بود.
هر دوتايمان لبه صندلي نشسته بوديم و داشتيم باهم صحبت ميکرديم که ناگهان کمک راننده از جلو بلند شد و به سمت عقب دويد و داد زد که "کمربندهايتان را ببنديد"، همه ما فکر کرديم که شايد افسر پليس ديده است، چون اصلا نگفت که ترمز بريده و فقط گفت که کمربندها را ببنديد.
يکبار هم اتوبوس به سمت دره چپ شد، اما دوباره خودش را در جاده صاف کرد و فکر کرديم که مشکل حل شده و اصلا فکر نميکرديم که ترمز بريده است. ناگهان راننده داد ميزد "يا ابوالفضل، يا ابوالفضل". يک نفر هم گفت ترمز بريده است. بعد فرمان را به سمت چپ گرفت. زيرا سمت راست گاردريل بود که پايين آن هم دره بود. جاده خيلي باريکي بود و خود اروميهاي ها ميگفتند چرا شما را از اين جاده آوردند و اين جاده اصلا مناسب اتوبوس نيست. مسير را به ما نگفته بودند، اما همه ميگفتند که جاده برگشت مناسب نبوده و ميتوانست از مسير امنتري بازگردد.
وي گفت: از زماني که کمک راننده داد زد که کمربندهايتان را ببنديد تا زماني که تصادف اتفاق افتاد، فقط چند ثانيه گذشت. اصلا کمربند را هم پيدا نميکرديم و مهشاد هم نتوانست کمربندش را ببندد و شايد فقط يک نفر توانست کمربندش را ببندد.
رحيمي گفت: نکتهاي که وجود دارد اين است که بعد از اينکه تصادف اتفاق افتاد، يکي از مديران ستاد احياي درياچه اروميه که با ما بود و برنامهريز اين سفر بود، به ما چيزي گفت که خيلي حرف عجيبي بود. او گفت که من از صبح ميديدم که راننده اتوبوس فقط با دنده کار ميکند و با ترمز کار نمي کند، نگو اصلا ترمز نداشته است.
اين خبرنگار محيط زيست گفت: محيط زيست هميشه از نداشتن بودجه ناله ميکند و اين اشتباه ما خبرنگاران است که اينقدر کم توقعيم و فقط ميرويم که کار را انجام دهيم.
دريغ از يک عذرخواهي
رحيمي تاکيد کرد: مطالبه اصلي ما پيگيري قانوني اين موضوع است. ثبت شکايت در اروميه انجام شد، اما فکر نميکنم کافي باشد. نيروي انتظامي در اروميه از ما خواست که اگر شکايتي داريم، بنويسيم که البته اين اقدام را انجام داديم.
در مجموع ميخواهيم موضوع بررسي شود تا مقصرها مشخص شوند. مساله اين است که در همانجا هم که بوديم، همواره احساس ميکرديم که يک بيتفاوتي وجود دارد و ستاد حتي يک عذرخواهي هم نکرد. ما شکايت داريم و حتما بايد اين موضوع بررسي شده و مقصرها مشخص شوند. مقصر هر کسي که بوده است، اعم از سازمان محيط زيست، ستاد احيا و... بايد مشخص و برخورد شود.
ماجراي پرتکرار امکانات بد و نامناسب براي خبرنگاران
آيسان زرفام - خبرنگار روزنامه پيام ما نيز از ديگر سرنشينان حادثه اتوبوس خبرنگاران در باره اين حادثه به ايسنا گفت: بار اولي نيست که امکانات بد و نامناسب مثل اتوبوس نامناسب يا پروازهاي ارزان قيمت در اختيار خبرنگاران قرار ميگيرد يا مسيرهاي بازديد خبرنگاران را از جادههايي برنامهريزي ميکنند که زودتر به مقصد برسند و برنامه به اتمام برسد. در واقع به دنبال اين هستند که حداقل هزينه را براي بازديد و سفر خبرنگاران داشته باشند. اين موضوع جديدي نيست و قبلا هم شاهد آن بوديم.
زرفام افزود: مساله اين است که خبرنگاران به اين موضوع تن ميدهند چون دسترسي ما به منابع و مکانهاي بازديد محدود و کم است به همين دليل زمانيکه موقعيتي براي بازديد و تهيه گزارش پيش آيد حاضريم با هر شرايطي کنار بيايم.
راننده فرياد زد ترمز نداريم...
وي در مورد زمان وقوع حادثه گفت: از تونل انتقال آب زاب ديدن کرديم و نزديک به ساعت ۱۷:۳۰ در جاده "کاني سيب" به نقده براي صرف نهار در حال حرکت بوديم. هر کدام از بچهها مشغول کار خود بودند و در اتوبوس نشسته بوديم و ناگهان ديديدم کمک راننده فرياد ميزند کمربندها را ببنديد و راننده شروع کرد به فرياد زدن که ترمز نداريم.
وي افزود: جاده کوهستاني و با شيبهاي بسيار تند بود. يک سمت دره و يک سمت کوه بود و اتوبوس در سرازيري جاده در حال حرکت بود، سرعت اتوبوس هر لحظه بيشتر و بيشتر ميشد و فکر کنم سرعت اتوبوس به بيشتر از ۱۰۰ کيلومتر رسيد و ترمز نداشتيم.
اين خبرنگار که در حادثه مصدوم شده است، افزود: اتوبوس در يکي از شيبها با کوه برخورد کرد، شيشههاي سمت چپ اتوبوس تماما خرد شد، اتوبوس به سمت راست که دره بود منحرف شد. به گارديل برخورد کرديم، اتوبوس مجدد صاف شد و به جاده بازگشت ولي پيچها به شدت تند بود و ما انتظار داشتيم به ته دره سقوط کنيم که يکي داد زد تو رو خدا اتوبوس را بکوب به کوه. راننده اتوبوس را به سمت چپ که کوه بود منحرف کرد. اتوبوس از سمت چپ واژگون شد. چند لحظهاي بيهوش بودم و وقتي به هوش آمدم از پنجرهاي که شکسته بود توانستم خودم را از اتوبوس نجات دهم.
وي در توضيح وضعيت دو خبرنگار جانباخته اين حادثه افزود: تنها کاري که کردم درخواست کمک کردم و چند نفر از سرنشينان آقا و مردم عادي سمت اتوبوس دويدند ولي بدنه اتوبوس به حدي سنگين بود که امکان بلند کردن آن وجود نداشت. تلفن همراه و اينترنت نداشتيم و تنها از ماشينهاي ديگر درخواست کرديم اين حادثه را اطلاع دهند. حدود ۱۰ دقيقه بعد اورژانس در محل حاضر شد و زخميها به بيمارستان نقده منتقل شدند.
مقصران استعفا دهند
آيسان زرفام تاکيد کرد: من از همه نهادها درخواست دارم به اين روند که کمترين هزينه را براي بازديد خبرنگاران دارند و ارزانترين تجهيزات را تهيه کنند، پايان دهند.
وي گفت: در صورتيکه اين موضوع صحت داشته باشد که اداره کل آذربايجان غربي اين اتوبوس را براي ما گرفته باشد، انتظار دارم که مدير کل آذربايجان غربي استعفا بدهد؛ چراکه خون همکاران ما ريخته شد، جان بهترين بچههاي اين مملکت از بين رفته و اين حداقل کاري است که ميتوانند انجام دهند.
اين دو روايت از حادثهايست که مشابه آن روزانه در کشور رخ ميدهد و دهها تن از هموطنان را به کام مرگ ميکشاند.
براي اين حادثه هم مشابه حوادث قبلي سيلي از پيامهاي تسليت و دستور پيگيري راه افتاد غافل از اينکه اين پيامها و دستورها نه داغي را آرام ميکند و نه دردي را درمان، چرا براي جلوگيري از اين حوادث اقدام قاطعي صورت نمي گيرد تامين جاده ايمن و اتوبوس سالم، توقع و انتظار زيادي نيست.
چرا ستاد احيا که بودجه چند صد ميليوني دارد، در تامين اتوبوس خبرنگاران که مهمانشان بودند و امانت، رسممهماننوازي و امانتداري را ادا نکرد و اتوبوسي را براي تردد خبرنگاران اختصاص داد که نه صورت وضعيت داشت و نه وضعيت فني مطلوب؟
مسوولان سازمان محيط زيست کجا بودند امروز که پيکر دو خبرنگار ايسنا و ايرنا به تهران منتقل شد؟ چرا فقط رستگاري معاون سابق محيط زيست استان تهران و چند محيط بان در فرودگاه مهرآباد حضور داشتند!؟
چرا هيچ کدام از مسوولان محيط زيست و ستاد احياي درياچه اروميه درباره اين حادثه عذرخواهي نميکنند؟ چرا کسي استعفا نميدهد؟
و دهها چراي ديگر...