رقابت شیطانی حامد با 7 همکلاسی نابغه در کنکور

رکنا/ گفتوگوي با قربانيان آزمون سال گذشته که دادگاه حکم عجيبي براي همکلاسيشان صادر کرد.
7 کنکوري در رقابت شيطاني همکلاسي شان سرنوشت تلخي نصيب شان شد و آينده شان را باختند.
وقتي حکم آمد هفت دانشآموز قروهاي بازنده دوئل نابرابر ويرايشها و تغييرات شدند، راي دادگاه هم سرنوشت اين همکلاسيها را تغيير نداد. دادگاه کيفري دو شهرستان قروه حکم بر محکوميت حامد داد.
يکي از همان ۲۶دانشآموز رشته علومانساني مدرسه نمونه هاشمي قروه. متهمي که اطلاعات کنکوري سال ۹۹ هفت همکلاسياش را دستکاري کرد. همين ويرايشها شدند نقطه سياهي در آينده اين دانشآموزان. حامد به دليل اخلال در دادههاي رايانهاي محکوم به پرداخت جزاي نقدي ۱۰ميليون ريال در حق صندوق دولت شد. اين رأي قطعي بود.
به گزارش رکنا، هيچ ارگان يا سازماني ياور اين هفت داوطلب نشد. نه آموزشوپرورش و نه سازمان سنجش. پنج کنکوري با وجود تغييرات و ويرايشهاي متهم پرونده راهي دانشگاه شدند، اما نه در آن دانشگاهي که ميخواستند و نه در آن رشتهاي که رويايش را داشتند. ماندند ميلاد و عمران. دو دانشآموز نمونه هاشمي قروه که از دانشگاه بازماندند.
ماراتن نابرابر براي ميلاد و عمران با ويرايشهاي بسيار مغاير ثبت شده بود. رشته تحصيلي، زبان انگليسي و حتي محل آزمون دستخوش تغييرات اساسي شده بودند.
اين در حالي بود که عامل همه اين دردسر بزرگ، رشتهاي را در دانشگاه دولتي ميخواند که همه اين هفت همکلاسي آرزويش را دارند.
پرونده دستکاريهاي اطلاعات آزمون کنکوري هاي قروه با شکايت دانشآموزان به جريان افتاد. ۱۰روز پس از انتخاب رشته کنکور سراسري بود که حامد دستگير شد. پسري که به دليل اختلاف شخصي آينده همکلاسيهايش را نشانه گرفت. او تحت بازجويي قرار گرفت، ولي با قرار وثيقه دوباره به دانشگاه بازگشت.
منتظر احضار دادگاه بوديم
اميرحسين احمدي يکي از آن هفت داوطلبي است که از متهم شکايت کرد. اما هنوز مبهوت مانده که شکايتش چه شد. نه در هيچ دادگاهي احضار شد، نه حتي حکم برايش ارسال شده است.
«منتظر بوديم تا دادگاه احضارمان کند. تنها من و حامد عبدالمالکي از متهم شکايت کرده بوديم. تا اينکه براي حامد پيامکي ارسال شد که نشان از حکم نهايي دادگاه ميداد. حتي پيامک براي من هم نيامد. از آنجا که متهم زير ۱۸ سال بوده، يک ميليون تومان جريمه شده است. آن هم به نفع دولت.»
نتوانستم دوباره در کنکور شرکت کنم
اميرحسين هم نتوانسته بود همان رشتهاي را که ميخواست انتخاب کند. اطلاعاتش تغيير نکرد، اما رشتههاي انتخابياش حذف شد.
اميرحسين احمدي هم کنکور ۹۹ برايش رنج مضاعفي داشت.
او از اين روزهاي تلخ گفت: «کنکور دادم. رشته فرهنگيان را انتخاب کردم. اما وقتي اسامي دعوتشدگان براي مصاحبه رشته فرهنگيان آمد، نامي از من وجود نداشت. معترض شدم که سازمان سنجش اعلام کرد شما هيچ رشته فرهنگياني انتخاب نکرديد و هر روز دو رشته انتخابيتان را حذف کردهايد.»
اميرحسين از عامل اين دستکاريها شکايت کرد که حامد دستگير شد. او ميگويد: «من نتوانستم رشته فرهنگيان را انتخابکنم. در حال حاضر دانشگاه آزاد رشته حقوق درس ميخوانم. واقعا راضي نيستم. ميخواستم دوباره کنکور بدهم، اما وحشت داشتم. هراس از دستکاري اطلاعات کنکوري.»
اما حامد در دانشگاه فرهنگيان درس ميخواند، رتبه کنکورش هم با سهميه ۳۰۰ شد. او در بازجوييها ادعا کرده بود که کدمليها را از برگه امتحانيها برداشته و با استفاده از آن وارد سازمان سنجش شده و اطلاعات را تغيير داده است.»
وحشت از آمون ۱۴۰۰
همه اين دردسرهاي کنکور ۹۹ براي ميلاد لطفي يکي ديگر از اين هفت دانشآموز قروهاي هم افتاد، اما شديدتر. محل اخذ ديپلمش مرودشت شيراز ثبت شده بود. محل تولد از قروه به لامرد فارس تغيير کرده بود. رشتههاي انتخابياش هم حذف شده بود. اين شد که او هم نتوانست راهي دانشگاه شود.
نتوانست شکايت کند. حتي قصد داشت که ادامه تحصيل را از زندگياش حذف کند. «روحيهام را باخته بودم. شرايط روحي خيلي بدي داشتم. زندگيام دستخوش انتخابات و ويرايشهايي شده بود که هيچ دليلي پشت آن وجود نداشت. هراس و وحشت از کنکور دوباره هم داشتم. در وقت اضافه بود که در کنکور ۱۴۰۰ ثبتنام کردم.»
بايد کتابهاي کمک درسي ميگرفت، اما از پس هزينههاش برنيامد.
در روستاي کنگره قروه زندگي ميکند. بايد به پدر هم در کشاورزي و دامداري کمک ميکرد.
«از روزي که تصميمم را گرفتم براي کنکور ترس و اضطرابم بيشتر شد. ميترسيدم دوباره اتفاقي بيفتد. هيچ کسي هم پشتمان را نگرفت، هرچه از سازمان سنجش خواستيم فايدهاي نداشت، حتي آموزشوپرورش هم کاري نکرد. در آخر هم پرونده با پرداخت يک ميليون تومان جريمه بسته شد.»
حامد زندگي همه را سياه کرد
عمران محمديان هم يکي از همين هفت نفر است. در روستا خشکمرود زندگي ميکند. پدر او هم کشاورز است. او تصميم گرفت درس بخواند تا با ورود به دانشگاه کمک خانوادهاش باشد. يک سال تمام تلاش کرد، حتي پول خريد کتاب کمکآموزشي هم نداشت. تنها به کتابهاي درسياش اکتفا کرد.
اميدي براي تحصيل نداشت. انگيزهاش از بين رفته بود. ميگويد: «من فقط يک سال درس خواندم که وارد مدرسه نمونه بشوم. در مدرسه هم سه سال به شدت براي کنکور خواندم که به دانشگاه فرهنگيان بروم تا از گرسنگي نميريم، بتوانم زندگي خوبي داشته باشم و آيندهام در روستا از بين نرود.
خانوادهام خيلي کمکم کردند تا بتوانم درس بخوانم. اما من کمکخرج خانوادهام هستم. بايد در دامداري و کشاورزي به پدرم کمک ميکردم. ديگر مثل پارسال نتوانستم درست درس بخوانم.
حامد زندگي مرا سياه کرد. خواستم شکايت کنم، ولي خانوادهام مانع شدند و گفتند خدا رو خوش نميآيد زندان برود.»
کسي کمک نکرد
عمران هم قبل از آزمون ۹۹متوجه ويرايش اطلاعاتش شد، زماني که کارت ورود به جلسه را تحويل گرفت. محل تولدش از قروه به کامياران تغيير کرده بود. محل امتحان مريوان و رشتهاش رياضي ثبت شده بود.
عمران در ادامه ميگويد: «با نماينده سازمان سنجش صحبت کردم، ميگفت اصلا امکان ويرايش وجود ندارد و اصلاح نميشود. همين شد که اصلا نتوانستم آزمون ۹۹را هم بدهم. هيچ کس هم پيگير پرونده نشد. کمکمان نکرد. آزموني را که برايش زحمت کشيده بوديم به ناحق از دست داديم. هيچ کس هم دستمان را نگرفت در آهر هم پرونده با جريمه يک ميليوني بسته شد.»
بعد از انتشار اين خبر در روزنامه يک خير از عمران حمايت کرد. خيري که تا روز آزمون به اين داوطلب جامانده از کنکور کمک کرد و انگيزه داد. او باعث شد تا عمران دوباره آزمون دهد و او را در کنکور ۱۴۰۰ ثبتنام کرد. هزينههاي کتاب و مخارجش را داد تا عمران آيندهاش تباه نشود. سرنوشتش در دستان حامد متهم پرونده سياهتر رقم نخورد. خودش ميگويد: «اگر اين خير نبود در همان روستايمان تا آخر عمر دامداري ميکردم. تا آخر عمر مديونشون هستم.»
پرونده کنکور ۹۹ قروه بسته شد
پرونده اخلال و دستکاري کنکور ۹۹ در قروه با رأي قطعي دادگاه بسته شده است. حامد که متهم به تخريب، حذف و اخلال در دادههاي ديگري در سامانههاي رايانهاي است، حالا در دانشگاه فرهنگيان درس ميخواند و تنها به جريمه يک ميليوني محکوم شده است.
او با قيد وثيقه ۷۰ميليوني آزاد بوده که قاضي شعبه دوم دادياري دادسراي عمومي و انقلاب قروه با توجه به ماده ۲۵۶ قانون آيين دادرسي کيفري قرار جلب به دادرسي متهم را صادر کرده بود.