نان در خون بیماران!
خراسان/ پول که داشته باشي، از شير مرغ تا جان آدميزاد هم خريدني مي شود! باور کردنش سخت و تلخ است اما اين روزها اين ضرب المثل قديمي دوباره مصداق پيدا کرده است ... .
اين کاسبي کثيف
اولين باري نيست که داروهاي ضروري بيماران در داروخانه ها کمياب مي شود و سر از بازار سياه در مي آورد؛ کاسبان دارو، سال هاست که نانشان را در خون بيماران مي زنند. اين حقيقت تلخ شايد از نظر برخي، شايعه و کذب باشد، اما براي بيماران و خانواده هاي آن ها، خاطره اي است که بارها تکرار شده است. با اين تفاوت که اين بار به جز بيماران خاص و خانواده هاي آن ها، هزاران بيماران کرونايي هم مشتري بازار سياه دارو شده اند؛
هم بازار سياه حقيقي، هم بازار سياه مجازي!
رمدسيوير، 1.1 ميليون، سرم 100 هزار تومان!
در گروه تلگرامي «داروهاي کمياب» آگهي هاي فروش رمدسيوير را مي بينم، دارويي حياتي براي بيماران کرونايي که حتي در داروخانه هاي خصوصي هم توزيع نمي شود اما اين جا يافت شدني است؛ با اين تفاوت که قيمت اش به جاي 700 هزار تومان رسمي، حدود 1.1 تا 1.3 ميليون آب مي خورد. اوضاع سرم هاي تزريقي هم همين طور است، سرم هايي که يک بسته 6 تايي آن 25 هزار تومان بود، حالا هر بطري آن بين 50 تا 100 هزار تومان فروخته مي شود.
پيام هاي تلخ مردم
تجربه اين روزهاي مردم هم روايتگر اين اوضاع نابسامان است:
* با کلي پيگيري، چهار سرم بدون آنژيوکت پيدا کرديم، ۳۹۰ هزار تومان! پول ارسالش با پيک هم به جاي خود.
* در بازار، فلوکستين پيدا نميشود. بعد از کلي گشتن، نمونه خارجي اش را پيدا کردم اما بايد دقيقا نصف حقوق يک ماهم را بدهم.
* دلالان و کاسبان پول هاي کثيف، با سوءاستفاده از ضعف نظارت و بي توجهي مسئولان، بعد از جيب مردم به سراغ جان آن ها رفته اند. سرازير شدن داروهاي کرونا به بازار سياه، آن هم با قيمت هاي سرسام آور، درد مضاعف اين روزهايمان شده است.
روايتي دردناک از تلاش براي نجات جان يک پدر
مي دانم که تلخي اين گزارش، تا همين جا هم حسابي حال شما را مثل حال ما خراب کرده است، اما اجازه بدهيد کمي بيشتر رنج و اضطراب مردم را درک کنيم و روايت فرزندي را بشنويم که براي نجات جان پدر، با اتفاقات عجيبي مواجه شده است: «سه شب قبل پدرم سکته مغزي را رد کرد؛ حالش آنقدر بد شد که ناچار شديم او را به بيمارستان برسانيم. بيمارستانها پر از بيماران کرونايي بود، حتي بيمارستان هاي خصوصي شهر. آخرش مجبور شديم ساعت يک شب به خانه برگرديم و با توصيه يکي از پزشکان، از پدرم در خانه مراقبت کنيم. اما مراقبت در خانه هم امکاناتي مي خواهد؛ يک کپسول 10کيلويي اکسيژن به قيمت دو ميليون و 500 هزارتومان، يک مانومتر به قيمت 850 هزار تومان و يک دستگاه اکسيمتر به قيمت 650 هزار تومان! کپسول 10 کيلويي فقط جوابگوي دو ساعت است و بعد، براي پر کردن مجددش بايد راهي کوچه و خيابان و اطراف شهر شد. من هم ناچار شدم براي ادامه نفس هاي پدرم ساعت 2 شب در انتهاي صف 100 نفره متقاضيان شارژ کپسول بايستم. اما اين همه ماجرا نبود؛ براي درمان پدر، سرُم هم لازم داشتيم و بايد با نسخه پزشک، در بازار به دنبال سرم ميدويديم. جالب اين بود که با اين که مي گفتند سرم خيلي کمياب شده، اما من توانستم در کمتر از دو ساعت، در برخي داروخانهها پنج سرم تهيه کنم، البته هر بطري به قيمت 50 هزار تومان! تازه بعضي داروخانهها هم سرم را به شرط خريدويتامينهاي خارجي مي فروختند. مثل روزهايي که بايد براي خريد روغن، يک کنسرو هم مي خريديم...». حرف پاياني او با ما هم، حرف دل همه خانواده هاي بيماران است: «دست کادر درمان را ميبوسم و ميدانم شرايط کشور بحراني است، اما تو را به خدا به فکر اکسيژن و سرم بيماران باشيد و نگذاريد زالوهاي بازار دارو خون بيماران را بمکند».
تماس هاي متعدد روز گذشته ما با دکتر شانه ساز، دکتر محمدي و دکتر جهانپور، رئيس، مدير کل و سخنگوي سازمان غذا و دارو بي نتيجه بود اما سوالمان از آن ها را در گفت و گو با رئيس انجمن داروسازان مطرح کرديم و پرسيديم «چرا نظارت بر روند عرضه داروهاي ضروري اين قدر ضعيف است و اين دارو سر از بازار سياه در مي آورد»؟
نتيجه سوء مديريت سازمان غذا و دارو
دکتر «محمدباقر ضياء» در اين باره مي گويد: کمبود سرم و برخي داروهاي مورد نياز در کشور، نتيجه سوء مديريت سازمان غذا و داروست که بايد فکر اين روزها را مي کرد. وي مي افزايد: اين را بايد سازمان غذا و دارو توضيح دهد که چگونه مي شود داروهايي که در داروخانه هاي خصوصي توزيع نشده در بازار آزاد وجود دارد، اما موضوع مهم اين است که اين سازمان، 13 هزار داروخانه بخش خصوصي را نامحرم مي داند و بسياري از داروهاي ضروري را فقط در برخي داروخانه هاي خاص توزيع مي کند که اين کار همواره باعث بروز مشکلات فراواني براي بيماران شده است.
برخورد با داروخانه ها در صورت تخلف
وي در واکنش به فروش سرم در برخي داروخانه ها به چند برابر قيمت، همراه با خريد اجباري برخي مکمل ها هم مي گويد: اکثريت همکاران ما هميشه براي تامين نيازهاي دارويي بيماران همراه آن ها بوده اند اما اگر هم به صورت محدود چنين مواردي به ما گزارش شود، به شدت با خاطيان برخورد مي کنيم.
يک ادعا که بايد شفاف شود
اين روزها درباره چرايي کمبود سرم اظهارنظرهاي مختلفي مطرح شده اما به تازگي «شانه ساز» رئيس سازمان غذاودارو ادعايي مطرح کرده و به ايسنا گفته است: «سال گذشته پيشبيني کمبود سرم را کرده بوديم اما توليدکنندهها به مجلس اعتراض کردند که سازمان غذا و دارو ميخواهد سرم وارد کند. توليدکنندهها به مجلس نامه نوشتند و تعهد تامين کردند، از ما هم خواسته شد اقدامي براي واردات نشود در حالي که اگر طبق برنامهريزي خودمان پيش ميرفتيم، امروز مشکلي نداشتيم». حالا که کمبود سرم، داد مردم را در آورده است، بايد مجلس و داروسازان هم در اين باره شفاف سازي کنند و درباره اين ادعاي رئيس سازمان غذا و دارو توضيح دهند. البته رئيس انجمن داروسازان ايران در واکنش به اين ادعا به خراسان مي گويد: «اين حرف بيشتر شبيه يک شوخي است، سازمان غذا و دارو موظف بود با تخمين نياز کشور و برآورد ميزان مواد اوليه و ظرفيت توليد توليدکنندگان داخلي، براي جلوگيري از اين بحران اقدام کند».