تهران امروز/ مقاله سيدرحيم ابوالحسني (مدرس دانشگاه تهران) که در روزنامه تهران امروز با عنوان «طرحي سخت اما قابل اجرا» به چاپ رسيد را مي خوانيد:
طراحي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت،طرحي است که الگويي از پيشرفت را با استفاده از عناصر موجود در جامعه ايران مطرح ميکند. پيشرفتي که در خود فرهنگ ايراني و فرهنگ اسلامي را دارد.در اين طرح در واقع توسعه بومي را پيش رو داريم که براي دست يافتن به آن بايد روي توسعه علم بومي متمرکز شد.
اين به آن معناست که بايد به خوبي فرهنگ آميخته به جان جامعه ايران را شناخته و بر اساس آن يافتهها و متناسب با ساختارها و استعدادهاي جامعه ايران دست به عمل زد.به عنوان مثال وقتي وارد حوزه علم اقتصاد ميشويم بايد در برنامه توسعهاش، پارامترهاي ايراني و اسلامي بودن را وارد کرده و برنامهاي همگون و يکدست و متناسب با نيازهاي جامعه را تدوين کرد.
براي توسعه علم بومي نيازمند توسعه اجتماعي هستيم.زماني ميتوانيم وارد مصاديق مختلف علم شويم و صحبت از پيشرفت کنيم که در توسعه اجتماعي پيشگام باشيم. در غرب پس از رسيدن به پارادايمهاي توسعه علوم اجتماعي، دنيا شاهد پيشرفت روز افزون آن شد.شرط توسعه اجتماعي، تعامل انديشه است. آزادي بيان و انديشه روحيه توسعه را در کشور ايجاد ميکند.
براي رسيدن به تعامل انديشه بايد لزوم انديشيدن را نهادينه کنيم. از آنسو زماني که ما وارد حوزه علوم اجتماعي ميشويم قطعا به مقوله مديريت جامعه و حاکميت ملي برخورد خواهيم کرد.نهايتا با برنامهريزي و مديريت، تمام طرحها کاربردي خواهد شد.ورود نخبگان در اين سطح از مديريت ميتواند تاثيرگذار و مثبت باشد.
قطعا در تبيين طرح پيشرفت، تمام نخبگان نيازمند اين هستند که دادههاي موجود اقتصادي، اجتماعي و سياسي را دردسترس داشته باشند.در صورت وجود اين دادههاست که يک متخصص ميتواند فرضيهاي ارائه داده و در مرحله بعد وارد اثبات و تئوريزه کردن آن شود.عبور از تمام اين مراحل نيازمند حمايتهاي مديران عالي است.
بهطور حتم در اين پروسه بايد از مسائل غيرضرور دور شد تا امکان ورود به چرخه توليد علم فراهم شود. درخصوص آمادهسازي و پيش زمينه الگوي اسلامي – ايراني پيشرفت بايد دانست نظام آموزش و پرورش نقش اساسي را بازي ميکند،همچنين در درجه بعد نظام اشتغال بسيار مهم است.با يک نظام آموزشي درست ميتوانيم در فرآيند نخبهپروري و کشف استعدادها با سرعت بيشتري حرکت کنيم و با راهنمايي تحصيلي مناسب،انگيزهها را به درستي هدايت کنيم.از آنسو با پرورشي مناسب وارد حيطهاي از آموزشها شويم که ارزشهاي متعالي را يادآور ميشود و دروني ميکند.
نظام اشتغال از آنسو اهميت مييابد که انگيزههاي درست را براي پيشرفت به دست نخبگان و انديشمندان ميگذارد. زماني که يک انديشمند با اطمينان از آيندهاش روي پروژه خود متمرکز ميشود قطعا مثمر ثمرتر خواهد بود. نکته آخر اينکه يک فرهنگ اسلامي، توليد علمش نيز ديني و اسلامي خواهد بود.زمان درخشش متفکران و دانشمندان مسلمان را به ياد آوريد که چگونه دنيا را دگرگون کرده و تحتتاثير قرار دادند.اين طرح هرچند مشکل و پيچيده اما با تلاش بسيار قابل دسترس است.