نماد آخرین خبر

در امتداد تاریکی/ دخترم را با دستان خودم خفه کردم تا شوهرم او را آزار ندهد

منبع
خراسان
بروزرسانی
در امتداد تاریکی/ دخترم را با دستان خودم خفه کردم تا شوهرم او را آزار ندهد
خراسان/ از زندگي با شوهرم راضي نبودم. او مرد زندگي نبود و هرچند وقت يک بار ناپديد مي شد. همسايه ها از او ناراضي بودند. شوهرم اصلا به فکر من و دو فرزندم نبود و سختي هاي زندگي را به تنهايي بر دوش مي کشيدم. ديگر نمي توانستم تحمل کنم. شوهرم خيلي اذيت مي کرد هر کاري را که فکر مي کردم بايد براي خوب شدنش انجام دهم کردم اما فايده اي نداشت. او مزاحم زنان همسايه و حتي بچه هاي آن ها مي شد. من گرفتار بچه ها بودم و در اين اوضاع رفتارهاي شوهرم بدتر شد. او کودک آزار شده بود. همسايه ها جلوي در خانه ما مي آمدند و گلايه مي کردند و حتي چند مرتبه از شوهرم شکايت کردند. آبرويم را برده بود. تصميم گرفتم از او جدا شوم. به دادگاه رفتم و درخواست طلاق دادم اما گفتند بايد ثابت کني شوهرت فساد اخلاقي دارد. من چطور مي توانستم اين موضوع را ثابت کنم، هيچ کس حاضر نبود بپذيرد شوهرم مشکل دارد. او به دادگاه آمد و گفت که من و بچه هايش را دوست دارد و ديگر از اين کارها نمي کند. نتوانستم طلاق بگيرم و تصميم گرفتم او را نزد پزشک ببرم. با هم نزد دکتر رفتيم و داروهاي زيادي براي درمانش تجويز شد اما بعد از چند روز متوجه شدم شوهرم داروها را دور ريخته است و از آن ها استفاده نمي کند. دخترم داشت بزرگ مي شد. او ۳ساله شده بود و هر وقت شوهرم سمتش مي رفت قلبم به تپش مي افتاد و مي ترسيدم. شوهرم بچه ها را اذيت مي کرد و فکر مي کردم اگر دخترم را هم تنها پيدا کند کاري مي کند که با بچه هاي مردم انجام داده است. از همه چيز خسته شده بودم کارهايي که فکر مي کردم شوهرم را درمان مي کند امتحان کردم اما نشد. خودم هم نتوانستم طلاق بگيرم هيچ راهي جز مرگ براي ما نبود. اگر خودم خودکشي مي کردم بچه ها گرفتار پدري مي شدند که بيمار جنسي بود. تصميم گرفتم بچه هايم را بکشم و بعد از آن دست به خودکشي بزنم. دو فرزندم را با دستان خودم خفه کردم. همان لحظه بود که از کارم پشيمان شدم. اما ديگر کار از کار گذشته بود. اين کار تير خلاصي به زندگي ام بود. هيچ خفتي از اين بالاتر نيست که يک مادر فرزندانش را بکشد. اما من مرتکب اين خطاي بزرگ شدم. بعد از اين حادثه مشکلات زيادي برايم پيش آمد و افسرده شدم. هرچه مي  کشم از رفتارهاي شوهرم است. او من را سياه بخت کرد.