جام نيوز/ سرمربي تيم ملي فوتبال ايران در تمام طول دوران حضورش در کشورمان، بر خلاف واقعيت ها، خود را در افکار عمومي مردي لطيف، عاشق و مفتون کار در ايران نشان داده است.
آن 70 درصدي که هفته گذشته به برنامه 90 پيامک فرستادند و خواستار ماندن کارلوس کي روش در فوتبال ايران شدند را دعوت ميکنيم به افشاگري جديد رييس فدراسيون فوتبال ايران از مفاد پيشنهادي قرارداد کي روش. آنجا که علي کفاشيان بخشي از مفاد قرارداد سرمربي تيم ملي را علني کرد.
رييس بدون ملاحظه کاري گذشته، پرده از خواستههاي غيرمعقول کي روش برداشته است. بخشي که مربوط مي شود به دستمزد نجومي او يعني مبلغي سالانه 8 ميليارد تومان. نکته جالب تر اينجاست که او همين مبلغ را براي 3 دستيار خود نيز طلب کرده است.
اين يعني 16 ميليارد هزينه در سال و به عبارتي 64 ميليارد براي قرارداد 4 ساله سرمربي پرتغالي. اين در حالي است که متوسط دستمزد سرمربي هاي کشورمان 200 ميليون تومان است و علي دايي با کلي فاصله از ديگران 2 ميليارد در سال مي گيرد.
قرارداد کي روش وقتي شبيه تر به ترکمانچاي مي شود که بدانيم مشاراليه گفته که در صورت فسخ قراردادش با فوتبال ايران در ميانههاي راه، حاضر به صرفنظر از دريافت باقي دستمزدش نشده و حتي از فدراسيون فوتبال ايران خواسته ضرر و زيان ديرکرد حقوقش را طبق تعرفه تعيين شده پرداخت کند.
کي روش براي کسب امتيازهاي بيشتر از فوتبال ايران حتي پا را تا آنجا فراتر برده که در قرارداد پيشنهادياش نوشته؛ چنانچه به هر دليل با فوتبال ايران به بن بست خورد مراجع قضايي ايران صلاحيت رسيدگي به آن را نداشته و دادگاه هاي خارج از کشور ميتوانند به دعواي او با فدراسيون فوتبال ايران رسيدگي کنند.
اين خواسته نه تنها زير پا گذاشتن قوانين، مفاد اساسنامه و توصيههاي فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا) است بلکه نوعي بيحرمتي به دستگاه قضايي ايران نيز به حساب ميآيد.
شايد اگر آن شب فردوسيپور که در قامت مدافع هميشگي کي روش قد علم ميکند و جريان فکري را با طرح هدفدار سوالات خود در دست ميگيرد پرده از مفاد قرارداد پيشنهادي اين مربي برميداشت بسياري از شرکت کنندگان در نظرسنجي فوق به حمايت از مرد پرتغالي نميپرداختند.
* چرا قرارداد کي روش نهايي نمي شود
اگر فکر مي کنيد بسته نشدن اين قرارداد سنگين تا الان، به تغيير عرضه رئيس فوتبال کشورمان نسبت به چند سال اخير برمي گردد، سخت در اشتباهيد. در اين راه بايد دست وزير ورزش را بوسيد.
وزارت ورزش به خاطر چماق تعليق فيفا، که در دستان فردوسي پور است، نمي تواند مستقيم در قرارداد فدراسيون فوتبال با سرمربي دخالت کند. بنابراين وزير ورزش براي محدود کردن کفاشيان در بستن اين قرارداد سنگين به فدراسيون فوتبال گفته: "ما سالانه 8 ميليارد در اختيار تو مي گذاريم. طريقه هزينه کردن آن هم با خودت است. مي خواهي به کي روش بده و اگر هم خواستي زيرساخت سازي کن."
کفاشيان 4 سال پيش هم قراردادي شبيه اين را با همين سرمربي بسته. شايد اين به خاطر ترس شديدش از فردوسي پور باشد و شايد هم واژه بيت المال در قاموس لغاتش مفهومي ندارد. هر چه هست الان آقاي خنده بر خلاف سال هاي گذشته سخت مقابل اين قرارداد و فشارهاي فردوسي پور ايستاده است.
* دلالي با فوتبال
کي روش به پولي که از عقد قرارداد با فدراسيون فوتبال مي گيرد بسنده نمي کند. او مي خواهد خودش اسپانسر تيم ملي را مشخص کند. مي دانيد چرا؟ چون قرارداد او با حامي تيم ملي متفاوت است از قراردادي که فدراسيون فوتبال با آن شرکت مي بندد. شرايطي که دعواي پيش از جام جهاني وي با آل اشپورت را به وجود آورد. دعوايي که با کمک فردوسي پور و برنامه پربيننده 90، با برد رسانه اي براي کي روش به پايان رسيد.
اينکه چرا او بايد خودش کمپ تمريني تيم ملي، هتل محل اقامت و ... را انتخاب کند برمي گردد به سهمي که اين وسط براي خودش در نظر مي گيرد. آيا در فدراسيون آقاي خنده کسي هست که به اين موضوعات رسيدگي کند؟!
* بازارگرمي به سبک کي روش
کي روش در دوران حضورش روي نيمکت تيم ملي ايران، هيچ گاه از بازارگرمي نيز فروگذار نبود. خبرهايي که دال بر پيوستن او به تيمهاي باشگاههاي بزرگ اروپا پس از صعود تيم ملي به جام جهاني فوتبال به گوش رسيد تاثير فراوان گذاشت در تمديد قراردادي که تا پايان جام جهاني برزيل با فوتبال ايران منعقد کند. کي روش اکنون نيز در پي همان سياست و ترفند است.
باز هم از انگليس خبرهايي دال بر خواستن اين تيم آن تيم به ايران مخابره ميشود. آخرين خبر از ميل باشگاه ليدزيونايتد براي جذب کي روش پرده برميداشت. خبري که با واکنش دوباره کفاشيان هم مواجه شد و رييس فدراسيون فوتبال بيپروا اعلام کرد اين خبرها همگي بازارگرمي است.
کفاشيان تازه فهميده که نشر اين اخبار تا چه اندازه در بالا رفتن ميزان دستمزد کي روش اثرگذار بوده است. او حالا در مقابل اين جريان رسانهاي ايستادگي ميکند تا زيرمجموعه کارياش کمتر دچار زيان مالي شود.
کفاشيان در تمديد قرارداد کي روش عميقا ميخواهد عرف را در نظر بگيرد و برخلاف گذشته دستمزدي اضافه بر آنچه حق کي روش است را به وي نپردازد. اين سياست اگر چه قدري دير اعمال شده اما در راه پاکسازي قراردادهاي يک طرفه کي روش با فوتبال ايران بسيار اثربخش است.
* نگاه از بالا به پايين
وقتي کي روش به ايران آمد وعده تغيير نسل داد. نه فقط وعده که در قراردادش هم رسيدگي به فوتبال پايه ذکر شده بود. چيزي که هيچ وقت عملي نشد. او باز هم اين وعده را براي 4 سال آينده فوتبال ايران خط خطي کرده است. اما چرا او موفق به اين کار نمي شود؟
کي روش تعامل خوبي با مربيان ايراني ندارد. به ياد بياوريد روزهاي نخستي که کي روش به ايران آمده بود و مربيان جوان کشورمان مانند عبدالله ويسي و حميد استيلي به تمرينات تيم ملي مي رفتند تا روزهايي که امثال مايلي کهن اين کار را مي کردند.
اما امروز همين افراد تبديل شده اند به منتقد درجه اول او. دليلش هم برمي گردد به نگاه از بالا به پايين آقاي پرتغالي. او آدم هاي ايراني را حرفه اي نمي داند، روي بازي هاي ليگ حساب باز نمي کند و بازيکنانش را بر اساس پرونده هايي که بر اساس نظرسنجي از اطرافيانش انجام داده، جمع مي کند. با اين تفکر آيا مي شود در يک فوتبال با اين همه گستردگي، تحول و زيرساخت سازي انجام داد.
* جذب افکار عمومي
کي روش در تمام طول دوراني که با فوتبال ايران همکاري کرده خود را در افکار عمومي مردي لطيف، عاشق و مفتون کار در ايران و بسيار علاقهمند تصوير کرده است. تصويري که او از خود ساخته اما با واقعيتها همخواني ندارد.
کي روش براي اين کار رسانه هاي پر مخاطب را همراه خود دارد که در راس آن فردي است به نام عادل فردوسي پور. کسي که يا اعتقادش او را به حمايت از کي روش وامي دارد و يا دست هايي پشت پرده است.
* بازي دو سر برد با فدارسيون
حال کي روش است و مفادي که فدراسيون فوتبال ايران پيش روي وي گذاشته و تصميم نهايي او. کي روش اگر به واقع شيفته کار در فوتبال ايران است، اگر اعتقاد دارد که بخشي از موفقيتهاي خود را وامدار کار با استعدادهاي ايراني است، اگر بر وعده خود براي خداحافظي از دنياي مربيگري روي نيمکت تيم ملي ايران پايبند است، قراردادي که مد نظر فدراسيون فوتبال ايران که معقول، منطقي و کاملا حساب شده نگارش شده را امضا ميکند.
در غير اين صورت بايد پايان همکاري او را با فوتبال ايران اعلام کرد که اگر چنين شود نيز نبايد فدراسيون فوتبال ايران را به سبب تمديد نکردن قرارداد کي روش مورد سرزنش قرار داد.
آنچه کي روش ميخواهد با قاعده يک قرارداد دو سر برد در تضاد است و قانون بازي برد، برد را در مذاکراتي اينچنين سخت به سخره ميگيرد.