یک مدعی جدید در لیگ برتر؛ کافی است اراده کنید!
ورزش 3/ارش فهمیده مدیرعامل سابق و رییس کنونی هیئتمدیره ملوان در یادداشتی جالب به وضعیت این باشگاه پرداخته است.
تیمهایِ فوتبال در ایران فاقدِ درآمدهایِ فوتبالی اند، چون حتا باشگاههایِ لیگِ برتری، از حقِ پخشِ تلویزیونی در کشوری با این وسعت و جمعیتِ انبوهِ هواداران هیچ بهرهای نمیبرند. این در حالیست که حقِ پخشِ تلویزیونی پِی و ستونِ توسعه ورزشی در هفت دههی اخیر و همهی درآمدهایِ دیگرِ ورزش و به خصوص فوتبال در سراسرِ دنیا بوده است. بر همین مبنا و با به رسمیت شناختنِ این حق و حقِ مالکیتِ معنویست که فوتبال به یک تجارت و صنعتِ پردرآمد و پرسود بدل شده است.
حال در هیاهوی این روزهای باشگاه داریِ بدونِ درآمدهایِ فوتبالی، ملوانِ بندرِ انزلی هم در شهرِ «انزلی» و در جوارِ منطقهی آزادِ «انزلی» در لیگی مشغول به رقابت -و درخشش- است که عمدهی تیمهایِ رقیبش از بخشهایِ توسعهیافتهی مناطقِ خود سهم برده و پشتیبانی و حمایتِ مالی میشوند، یعنی اگر صنعت یا تجارتی هم از منابعِ ملی/دولتی/خصولتی شکل گرفته، حداقل آن صنعت یا تجارتِ در راستایِ وظایفِ اجتماعیِ خود در خصوصِ جامعهی محلی، به رونقِ بخشهایی از آن محل اقدام میکنند. از جملهی این اقدامات تشکیلِ تیمها و باشگاههایِ ورزشیِ جدید و ایجادِ امکانات، منابع و زیرساختهایِ موردِ نیازِ آنها، و یا زیرِ چترِ حمایتی قرار دادنِ تیمها و باشگاههایِ قدیمی و ریشه دار است، چرا که این تیمهایِ قدیمی -و در صدرشان ملوان- در شرایطِ فوتبالِ بیدرآمد، و مناسباتِ اقتصادی/اجتماعیِ چند دههی اخیرِ کشور، دیگر توانِ بقا ندارند.
اکنون پس از انتخاباتِ ریاست جمهوری اخیر و همهگیر شدنِ شعارِ «وفاقِ ملی» «برایِ ایران»، و با توجه به شرایطِ بسیار حساس و شکننده که در آن قرار گرفته ایم، یعنی شرایطِ اقتصادیِ بسیار سخت و خرد کننده، و شرایطِ جنگِ سردِ اقتصادی/تحریمیِ یک دههی اخیر، قطعا میبایست با دیدگاهی بلندنظرانه و آیندهنگرانه از انحصارطلبی در منابع به سمتِ باز توزیعِ عادلانهی منابع اقدام نمود.
این مهم با توجه به دیدگاههایِ غیرِ مرکزگرایِ دولتِ چهاردهم، فرصتی کوتاه در اختیار دارد تا به صورتی اصولی، شفاف و غیرِ فاسد در واحدهایِ محلی/منطقهیی، مردم را به صورتِ عملی و واقعی ذینفع گرداند.
برایِ شروع، تقویتِ عواملِ نشاطزا، دارایِ کمترین اختلافِ نظر و ایجادکنندهی همبستگیِ عمومی، که به تقویتِ پیوندهایِ اجتماعی نیز کمک میکند، میتواند قدمِ نخستین باشد. و در انزلی چه عاملِ پیوند دهندهیی بهتر، ریشهدارتر و آمادهتر از ملوان؟
حال که هلدینگها و تجارتهایِ بزرگ و موفق برایِ کمک و ساماندهی به تیمهایی که از آن منابعِ پیشگفته بیبهره مانده اند، ورود کرده و دولت و وزارتِ محترم ورزش هم برایِ نظارت و مدیریتِ این دورهی گذار مصمم اند، شایانِ ذکر است که بیش از یک دهه قبل، مصوبهی هیات محترمِ وزیران، برایِ قرار گرفتنِ باشگاهِ ملوان تحتِ حمایتِ کاملِ منطقهی آزادِ انزلی تصویب و ابلاغ و اجرایی گردیده است. ملوان و هوادارانش تجربهی خوشِ یک دورهی موفقیتآمیز را با منطقهی آزادِ انزلی از سر گذرانده اند و کمبود و خطایی نیز اگر بوده، همهگان از آن درس گرفته اند. لذا دولتِ جدید که در آن نمایندهی شهرستانِ بندرِ انزلی به عضویتِ کابینه در آمده -آن هم در وزارتخانه مرتبط- نمایندهی اسبقِ شهرستان، در مقامِ استاندارِ گیلان منصوب گردیده، و مدیرانِ استخوان خرد کردهی پیشین، به مدیریتِ مناطق آزاد کشور باز گشته اند، همهگی نوید دهندهی شرایطیست تا آن مصوبه، احیا و اجرایی شده و منطقهی آزادِ انزلی با قرار دادنِ ملوانِ بندر انزلی تحتِ حمایتِ دائمیِ خود، گامِ نخست را در بازتوزیعِ منابع و تقویتِ شانههایِ خستهیی که بر آن بنا گردیده است، برداشته و به رونق و نشاط و همبستگیِ اجتماعی در انزلی کمکی شایان نماید.
قطعا یک ملوانِ قوی، غیر از ارزشی نمادین، نشانهای عینی از برگشتنِ شهرستانِ انزلی به ریلِ درست و حرکت در جهتِ بازگشت به جایگاهِ تاریخی و سازندهی این شهر خواهد بود، تا دوباره این چهار راهِ طبیعت/جغرافیا/تجارت/فرهنگ، ارزشِ افزودهی مادی و معنوی تولید کند و همگان از خیر و برکتش بهرهمند شوند.
بدیهی ست که یک «انزلیِ» قوی، به یک «منطقهی آزاد بندرِ انزلیِ» قویتر و پایدار منجر خواهد شد.
و این یک الگو و مثالی از یک قاعدهی زیربنایی و اصولی در خصوصِ تک تکِ شهرهایِ ایرانِ عزیز است: یک انزلیِ قوی یک گیلان و یک ایرانِ قوی، سربلند، با عظمت و سرشار از پیوندهایِ ملی و استوار بنا خواهد نهاد.