بوژوویچ: سرقت نکردم، اجازه خداحافظی میدادید!

ورزش 3/سرمربی سابق استقلال آخرین صحبتهای خود قبل از ترک ایران را با خبرنگار ما انجام داد.
میودراگ بوژوویچ 10 ماه پرماجرا در فوتبال ایران داشت و حضور روی نیمکت دو استقلالِ خوزستان و تهران را تجربه کرد و دو دوره متفاوت را در هر دو باشگاه پشت سر گذاشت و در نهایت صبح امروز به صربستان رفت تا فعلا در کنار خانوادهاش باشد و دوباره هدایت یک تیم را برعهده بگیرد، اما آخرین لحظات او در تهران، با انجام گفتوگو با خبرنگار ما سپری شد.
بوژوویچ که در قامت سرمربی ستاره سرخ بلگراد به قهرمانی در لیگ برتر صربستان رسیده و راهی لیگ قهرمانان اروپا شد و در روستوف روسیه نیز به قهرمانی در جام حذفی دست یافت، در استقلال خوزستان عملکرد موفقی بر جای گذاشت تا کاندیدای هدایت تیم امید ایران و استقلال تهران شود که تصمیم به حضور در جمع آبیهای پایتخت گرفت ولی مدت کارش در این باشگاه 56 روز بود؛ مدتی که او میگوید به بهترین شکل دنبال میشد ولی ادامه پیدا نکرد.
این سرمربی یوگوسلاو در 21 هفته حضورش روی نیمکت استقلال خوزستان پیروزیهای مهم و خاطره انگیزی به دست آورد و اولین باخت را به استقلالِ جواد نکونام و پرسپولیسِ گاریدو تحمیل کرد، اما اوضاع مالی نامناسب و بیتوجهی به نوتیسهای او از سوی باشگاهش که هنوز هم پابرجا است، منجر به فسخ قراردادش شد تا راهی تهران شود و در شرایطی که آماده پرواز به کشورش بود، پیشنهاد استقلال به دستش برسد و هدایت آبیها را یک روز قبل از دربی برگشت برعهده بگیرد.
بوژوویچ در شروع کارش همراه با استقلال چالش سختی را پذیرفت و در حالی که کمتر از 24 ساعت به دربی مانده بود، قرارداد بست و بدون انجام تمرین راهی اردو شد و پس از آن نیز بلافاصله دو جدال دشوار دیگر برابر النصر عربستان داشت که این روند کاری کرد تا او نتواند تیمش را سرپا کند و در نهایت هم پس از انجام 9 بازیِ بدون برد از هدایت آبیها کنار برود.
او در حالی از سمت خود برکنار شد که پس از مسابقه با هوادار تهران نیز طی دو روز تیمش را تمرین داد ولی چهارشنبه شب هفته گذشته با پایان کارش از سوی باشگاه مواجه شد و صبح با ترک تهران به صربستان رفت که آخرین صحبتهای او قبل از ترک ایران با "ورزش سه" را در ادامه میخوانید:
دوران 56 روزه در استقلال را چطور بود؟
خیلی شاداب و خوب.
فکر میکردید بدون برد تمام شود؟
نه، طبیعتا نمیتوانستم تصور کنم ولی اگر به نتایج نگاه کنم پیشتر از من هم این نتایج رقم خورد که ما هم زیاد از آن نتایج فاصله نگرفتیم و عملکرد رو به رشدی از نظر تاکتیکی داشتیم. برای مثال، ما بازی مقابل فولاد را در شرایطی واگذار کردیم که حریف ما فقط یک پنالتی زد؛ آن هم پنالتیای که درست نبود و کارشناسان آن را رد کردند. استقلال قبل از حضور من هم مقابل ذوبآهن و خیبر سه گل خورده و در دور رفت به پرسپولیس باخته بود؛ پس این نتایج صرفا متخص من نمیشد.
شما فاصله کمی با اولین برد مقابل فولاد داشتید، اما انگار آن پنالتی دوباره روی روند تیمتان تاثیر گذاشت.
قطعا همینطور است. به نظرم بازی با فولاد با آن اشتباه به یکباره برگشت و باید نتیجهای آن بازی را فارغ از همه مسابقات بدانیم و البته دیدار با هوادار. در آخرین بازی من با استقلال، داورانی که با ویایآر سر و کار داشتند، به آن شکل که باید قضاوت نکردند. شاید در این مقطع هر کسی حرفهای من را بشنود، فکر کند بهانهجویی میکنم ولی قضاوت و نتیجه آنطور که حق ما بود، رقم نخورد.
یک اتفاق عجیب در صحبتهای شما در زمان سرمربیگری در استقلال، عدم اشاره به مصدومان و صحبت نکردن درباره غایبان پرشمار بود. علت خاصی داشت؟ علاقهای دارید الان اشاره کنید؟
قطعا نبود مصدومان در کنار ما روی روند کار تیم اثر داشت، اما هر کسی که در فوتبال نباشد، باید بدون او هم کار انجام شود؛ آن هم در تیم بزرگی مثل استقلال. من از آن دسته مربیانی نیستم که دنبال توجیه بگردم و خودم را پشت سر بازیکنان مصدوم پنهان کنم. استقلال بهعنوان یک باشگاه بزرگ نباید به مصدومیت هیچ بازیکنی وابسته باشد. باشگاهی که نتواند این کار را انجام دهد، ضعف دارد و یعنی نتوانسته خودش را از وابستگی به برخی بازیکنان رها کند.
بالاخره که باید یک اشاره کوچک به غیبت آنها میکردید!
اگر این مسیر را میرفتیم و بهخاطر نبود آنها بهانهجویی میکردم، مدام باید از مصدومان پرشمار تیمم حرف میزدم، اما استقلال با من یا بدون من، باید تبدیل به باشگاهی شود که وابستگی به هیچ بازیکنی در تعیین نتایجش نداشته باشد.
برنامه مدیران باشگاه استقلال در زمان مذاکره با شما برای هدایت این تیم چه بود؟
زمانی که آمدم، به من گفته شد اولویت اصلی استقلال رسیدن به موفقیت در جام حذفی است. من هم به همین شکل کل شرایط را پذیرفتم چون فرقی نمیکرد استقلال ششم یا نُهم لیگ شود. ما تمام توجه خودمان را معطوف به جام حذفی کردیم ولی دقیقا در آستانه نخستین مسابقه جام حذفی به یک شیوه تقریبا زشت برکنار شدم. بعد از بازی با هوادار حتی دو نوبت از تمرین را برگزار و بازیکنان را آماده مسابقه جام حذفی کردم ولی به یکباره در یک سایت خواندم که برکنار شدم!
از این نحوه قطع همکاری باشگاه با خودتان ناراحت نشدید؟
من به استقلال نیامدم که چیزی را به سرقت ببرم و همیشه به این باشگاه افتخار میکنم ولی حداقل این شانس باید به من داده میشد با بازیکنانم، تمام اعضای کادر فنی تیم و افرادی که در باشگاه مشغول به کار هستند، خداحافظی کنم، اما طوری برکنار شدم که گویی بزرگترین دشمن باشگاه استقلال هستم! نمیدانم چرا با من اینطور رفتار شد.
پس از اینکه متوجه برکناری در رسانهها شدید، از باشگاه با شما تماس گرفتند یا جلسهای برگزار شد؟
تلاش کردند تا این کار انجام شود، اما من رد کردم چون نمیخواستم با کسی از باشگاه در تماس باشم، چراکه به نظرم کارشان به این شکل زیبا نبود. حالا من از شما سوال دارم. نباید اجازه میدادند از اعضای باشگاه و اعضای تیم و بازیکنانم خداحافظی کنم؟ در حالی که این اجازه به من داده نشد و واقعا از این اتفاق ناراحت هستم.
خبر پایان کار شما در استقلال درست یک ساعت بعد از تمرین در رسانه باشگاه آمد...
بله، حدودا. خودمم دقیقا نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چه ساعتی بود.
با این شرایطی که در استقلال تهران دیدید، اگر در استقلال خوزستان میماندید، بهتر نبود؟
نه. اصلا.
چرا؟
چون من برای بازیکنانم میجنگیدم و آنها علاقهمند به شرایط موجود از نظر مالی و پشتیبانی نبودند. مطمئنم همین الان هم بازیکنان استقلال خوزستان مشکلات زیادی دارند و هنوز در فکرشان هستم. از طرف دیگر وقتی من با استقلال خوزستان قطع همکاری کردم، هیچ پیشنهاد یا حتی صحبت کوچک از سوی باشگاه استقلال تهران با بنده نشده بود.
بسیاری از صفحات هواداری استقلال در دوران حضورتان در این تیم، میگفتند که برخی بازیکنان کمکاری میکنند تا شما موفق نشوید. خودتان شاهد چنین اتفاقی بودید؟
نه، اصلال این حرفها واقعیت ندارد. این موضوع کذب است. رابطه من با بازیکنان بسیار حسنه و خوب بود و هنوز هم خوب است. بهخاطر آنهاست که میگویم باید با خداحافظی از استقلال میرفتم، نه آن شکل نادرست که در رسانهها متوجه شدم و دیگر بازیکنانم را ندیدم.
شما تجربه سالها کار در روسیه، صربستان و... را دارید و برای تیم ملی یوگوسلاوی هم بازی کردید؛ درباره اینکه تیم ملی ایران توانسته با یک مربی ایرانی به جام جهانی صعود کند، چه نظری دارید؟
خودِ راهیابی به جام جهانی یک موفقیت بزرگ برای کشور ایران شمرده میشود؛ آن هم با یک مربی ایرانی. مردم ایران باید به خودشان افتخار کنند که یک مربی ایرانی بالای سر تیم ملی کشورشان است و توانسته تیم را به جام جهانی برساند.
آخرین پیام شما برای مردم ایران...
من با مردم ایران خداحافظی نکردم و هرگز این کار را نمیکنم. انسان اگر بخواهد قلبش را از جایی بکند و برود، خداحافظی میکند، اما من چنین کاری انجام نمیدهم.