سیدورف برای خاویارِ ایران آمده نه فوتبال

طرفداری/صحبتهای خشایار محسنی، پزشک ایرانی اتریشی که سابقه مالکیت باشگاه دی استرادا اسلواکی و مدیر عاملی باشگاه آدمیراواکر اتریش را داشته درباره کلارنس سیدورف بسیار جالب است.
گفتگوی اختصاصی رسانه طرفداری با خشایار محسنی را در ادامه بخوانید؛
سیدورف نامی بزرگ با کارنامهای ضعیف!
استخدام کلارنس سیدروف در شرایط فعلی هدر دادن پول بیت المال است. سیدورف سه سال در هتل ورساچه دبی به دنبال تیم بود اما چرا هیچ کس سمتش نیامد؟! در اینکه او بازیکن بزرگی بوده و از برترین هافبکهای تاریخ هلند به شمار میرود شکی نیست اما نه در زمینه مدیریت ورزشی و نه مربیگری هیچ موفقیتی به دست نیاورده و فاقد کارنامه روشن و قابل دفاع است.
سیدورف چند ماه مربی تیم ملی کامرون بود که به دلیل نتایج ضعیف اخراج شد. در آث میلان و بعد از اخراج سرمربی قبلی چند بازی مربی موقت بود که از آنجا هم کنار گذاشته شد. در کشور خودش هلند و کشور اصلیاش سورینام به او تیم ندادند. او همین جایگاه فعلی در فدراسیون هلند به عنوان مسوول کارهای تکنیکی تیمهای پایه را هم به خاطر قدرت گرفتن لوییس فان خال در فوتبال هلند بعد از مرگ یوهان کرویف به دست آورده که شاگردان خود را در پست های مختلف به کار گرفته است!
مشاور مدیرعامل دیگر چه صیغه ای است؟!
قصد من تخریب و کوچک کردن سیدورف نیست. او چهرهای سرشناس و درخشان در فوتبال دنیاست که از قضا همسری ایرانی هم دارد. تنها بازیکنی است که با سه تیم مختلف قهرمان اروپا شده است. حضور او در فوتبال ایران قطعا مغتنم و فرصتی بزرگ محسوب میشود اما مشکل اینجاست که شرح وظایف مشخصی برای او تعیین نشده و حدود اختیاراتش معلوم نیست! مشاور مدیرعاملی شده که انصافا در جایگاه درست و شایسته ای ننشسته است! ارتباط کلامی نظری جویباری با سیدورف چگونه و با چه زبانی رقم خورده و اساسا آیا مدیرعامل استقلال درک درستی از مشاوره های این بازیکن بزرگ سابق خواهد داشت؟! مشاور مدیر عامل دیگر چه صیغه ای است؟!
سومدیریت عامل اصلی ناکامی استقلال
تصمیمات غلط مدیران و هیات مدیره باشگاه استقلال عامل اصلی ناکامیهای این تیم در فصل به پایان رسیده لیگ برتر بود. متاسفانه سومدیریت در باشگاه استقلال بلایی بر سر این تیم بزرگ آورد که به جایگاهی بهتر از نهمی دست نیافت! این عنوان برای تیمی که فصل قبل تا آخرین لحظات قهرمان لیگ برتر بود و با گل آفساید گولسیانی جام را به پرسپولیس دادند مایه شرمساری است! چه اتفاقی برای این تیم افتاد که ۳۳ امتیاز کمتر از فصل پیش کسب شد؟! اینها همه ریشه در ناکارآمدی مدیران باشگاه دارد. مدیرانی که از کانالهای سیاسی وارد باشگاه شده و فقط برای عکس تبلیغاتی از پیشکسوتان باشگاه بهره میبرند اما در هیچ زمینه ای از نظریات آنها استفاده نمیکنند!
مدیرانی که ساعت هفت صبح با عکاس به عیادت حسن روشن میروند تا بر همگان ثابت کنند که قصدی جز خود نمایی و شوآف ندارند! وقتی صحبتهای علی جباری، حسن روشن، جواد زرینچه و سایر بزرگان استقلال را در مورد تاجرنیا میشنویم تازه به ابعاد کلاه بزرگی که سیاستمداران سر استقلال گذاشتهاند پی میبریم!
یکی مثل تاجرنیا برای سفید کردن کارنامه سیاسیاش به استقلال آمده تا مجوز ورودش به پستهای سیاسی مثل شهرداری تهران یا تصدی وزارتخانهای را به دست آورد! او دلش با استقلال نیست که اگر بود تا امروز حتما کاری برای حل مشکلات این تیم کرده بود!
ستارهسوزی؛ از نکونام تا جباری
بعضی نفرات هیات مدیره به ویژه آنها که سالها برای تیم حاشیه درست کردهاند در اندازه استقلال نیستند. بودنشان در چنین پست مهمی توهین به نام و سابقه و اعتبار باشگاه بزرگ استقلال است. همین میشود که شب دربی و از پای پلکان هواپیما بوژوویچ را پایین آورده میبرند ایران مال و به جای سهراب بختیاری زادهای که تازه روبراه شده و چم و خم کار دستش آمده سرمربی استقلال میشود! سهراب را سوزاندند همانطور که جواد نکونام در استقلال به سوخت رفت.
حالا هم پروژه تخریب مجتبی جباری را چیدهاند! همین جباری نشان داده که از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار است. کنار او مربی خارجی با دانش و بدنساز حرفه ای بگذارند، زمین تمرین مناسب و بازیکنان با کیفیت به انتخاب سرمربی و نه نماینده هلدینگ که بوسنیاییها را آورد بدون حتی یک دقیقه بازی یک میلیون دلار هزینه روی دست باشگاه گذاشتند و رفتند، خیلی بهتر از مربیان خارجی نتیجه خواهد گرفت.
بحث قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری نیست چرا که قطعا سیدورف چشم داشت و نیازی به این پولها ندارد اما او را آوردهاند تا پشتش پنهان شوند. مسئولیتش در استقلال مجهول مانده و هیچ کس نمیداند شرح وظایف او چیست و قرار است چکار کند و چه گلی به سر استقلال بزند!
رقبا ستاره میخرند استقلال سخنگو و مشاور
در حالی که پرسپولیس، سپاهان و تراکتور مشغول جذب ستارههای مرغوب داخلی و خارجی هستند، استقلال خلاصه شده در نشستهای تشریفاتی و بیفایده مدیران باشگاه با جمعی معدود از پیشکسوتان، انتخاب سخنگو و سر آخر مشاور مدیرعامل از جذب و به کارگیری بازیکنان جدید فقط حرف زده میشود اما در عمل اتفاقی رخ نمیدهد. اگرچه با توجه به بازی با نفت آبادان در جام حذفی و انشالله فینال و قهرمانی استقلال منطقی هم نیست اخبار نقل و انتقالات منتشر شود اما عملکرد ضعیف مدیران باشگاه در مورد انتخاب سرمربی و سرکار گذاشتن هواداران و بازی با اسم ماتزاری و سر آخر به توافق رسیدن با مربی سوختهای مثل بوژوویچ نشان میدهد چندان نمیشود به عملیات ویژه این افراد در فصل نقل و انتقالات خوش بین بود. تا آنها بخواهند دست خود را رو کنند، رقبا بازار را خالی کرده و بردهاند!
یک ایجنت جای بزرگان استقلال را گرفته است
شنیده میشود به زودی یک ایجنت ایرانی ساکن هلند را به عنوان مدیر ورزشی معرفی خواهند کرد! همین که دههها پیشکسوت تحصیل کرده و باتجربه و تخصص را نادیده گرفته و همکاری با یک دلال را پذیرفتهاند خود گویای همه حقایق در مورد استقلال امروز هست. مگر زرینچه، چنگیز، منصوریان، فرهاد مجیدی، محمود فکری، مجید نامجو مطلق، ستار همدانی، پیروز قربانی، خسرو حیدری، سهراب بختیاری زاده، و … چه چیزی از علم و دانش فوتبال کم دارند که پست مدیر ورزشی باشگاه را به یک ایجنت سپرده اند؟!
اگر نمی توانید، خوش گلدین!
آقایان اگر نمی توانید استقلال را اداره کنید رها کنید! خون به دل هواداران تیم کردهاید. نتایج بدست آمده در این فصل حاصل ندانم کاریها و سومدیریت شما بود. باشگاهی که پرافتخار ترین تیم ایرانی آسیا بوده و هست اما اتفاقاتی در آن رخ میدهد که در تیمهای محلی و آماتور هم شاهدش نبوده و نیستیم. نه توان استخدام مربی را دارید و نه از عهده جذب بازیکن بر می آئید. از جان استقلال چه میخواهید؟!
اگر نمی توانید اوضاع را سر و سامان داده و مرتب کنید با یک خداحافظی هواداران را خوشحال کنید. به قول نقی معمولی «خوش گلدین»
اروپاگردی بیثمر و ملاقات با دلالهای خرده پا
تاجرنیا همراه با علی نظری جویباری به سفر اروپایی رفتند تا با گزینههای سرمربیگری مذاکره کرده و زمینه برپایی اردوی تدارکاتی استقلال را مهیا کنند اما بدون هیچ دستاوردی تنها با یکی دو دلال خرده پا و قدیمی در بلژیک و هلند دیدار داشته و چند ساعتی در خانه ماتزاری ایتالیایی که چهار ماه با اسمش هواداران را بازی دادند، گذراندند. نهایت هنر آنها جذب کلارنس سیدورف بوده که نه به عنوان سرمربی و مدیر ورزشی بلکه مشاور مدیرعامل صورت گرفته. عنوانی کاملا غیرحرفهای که در فوتبال دنیا کمتر دیده میشود. اگر سیدروف به عنوان مدیر ورزشی میآمد باز قابل توجیه بود اما مشاور مدیر عامل نه حرفه ای ست و نه کاربردی.
سیدورف برای خاویار ایران آمده نه فوتبال
سیدورف در حال حاضر در تیم های پایه هلند به عنوان مسوول کارهای تکنیکی فعال بوده و با چند شبکه تلویزیونی نیز قرارداد دارد. از طرفی چند رستوران زنجیره ای در ایتالیا دارد که با شریک ژاپنی اش آنها را اداره می کند. داشتن همسر ایرانی شاید یکی از بهانه های مهم برای حضور او در ایران باشد، اما دلیل اصلی احتمالا به انجام تجارت خاویار ایران که در دنیا حرف اول را می زند برگردد.
نوکر ما نوکر داشت و نوکر او چاکر
اینکه مدیران یک باشگاه شش ماه تمام عاجز از استخدام سرمربی برای تیم شان باشند و برای جبران این ناتوانی مجبور به عقد قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری با فرد دیگری شوند تا برای شان مربی بیاورد بیشتر ضرب المثل معروف « نوکر ما نوکری داشت نوکر او چاکری…» را تداعی می کند!