نماد آخرین خبر

عصبانیت از خرید جدید بارسا؛ او فیگوی جدید است!

منبع
ورزش 3
بروزرسانی
عصبانیت از خرید جدید بارسا؛ او فیگوی جدید است!

ورزش 3/پیوستن خوان گارسیا از اسپانیول به بارسلونا یادآور ماجرای جنجالی لوئیس فیگو است!

خرید خوان گارسیا دو نگاه کاملاً متضاد میان هواداران اسپانیول و بارسا ایجاد کرده است. در میان هواداران بارسا، این انتقال از نظر ورزشی تصمیمی درست تلقی می‌شود و به‌عنوان گامی طبیعی در مسیر حرفه‌ای این دروازه‌بان در نظر گرفته می‌شود و جنبه احساسی آن کم‌اهمیت جلوه می‌کند.

در مقابل، هواداران اسپانیول احساس می‌کنند فریب خورده‌اند و از سوی دروازه‌بانی که پس از ۹ سال دفاع از رنگ‌های آبی‌وسفید حالا به رقیب ابدی پیوسته، خیانت دیده‌اند. برای هواداران اسپانیول، جنبه احساسی ماجرا مهم‌تر است و جنبه حرفه‌ای را کم‌رنگ می‌دانند.

وقتی هواداران بارسا استدلال می‌کنند که تصمیم گارسیا کاملاً از نظر ورزشی بوده، اسپانیولی‌ها ماجرای فیگو را به یادشان می‌آورند. آن‌ها هوشمندانه یک رویداد تاریخی دردناک را یادآوری می‌کنند که طی آن، هواداران بارسا خشم خود را علیه اسطوره‌شان نشان دادند. حالا سوال این است: حق با کیست؟ آیا این دو پرونده قابل مقایسه هستند؟

۲۵ سال گذشته و ماجرای فیگو هنوز هم برای بسیاری از هواداران بارسا دردناک است. انتقال از بارسا به رئال مادرید در آن زمان خیانتی بزرگ تلقی شد. حالا آیا هواداران اسپانیول حق دارند درباره گارسیا همین حس را داشته باشند؟

دو نکته مهم این دو پرونده را متفاوت می‌کند:

اول اینکه فاصله ورزشی میان اسپانیول و بارسا اصلاً با شدت رقابت بارسا و رئال مادرید قابل مقایسه نیست. هرچقدر هم اسپانیولی‌ها بارسا را رقیب ابدی خود بدانند، در فرهنگ بارسا «دشمن واقعی» تیمی آبی‌وسفید نیست بلکه تیمی است که پیراهن سفید می‌پوشد. از زمان ماجرای دی‌استفانو، رئال مادرید برای بارسا بزرگ‌ترین رقیب ورزشی و اجتماعی بوده و درگیری با اسپانیول موضوعی فرعی است.

حتی اگر برای اسپانیول بارسا رقیب اصلی باشد، هیچ هوادار منطقی اسپانیول نمی‌تواند انکار کند که انتقال از اسپانیول به بارسا یک پیشرفت حرفه‌ای محسوب می‌شود. همان‌طور که هیچ هوادار بارسایی نمی‌تواند پاو گسول را به‌خاطر ترک بارسا برای رفتن به ان‌بی‌ای سرزنش کند؛ چون این جهش حرفه‌ای کاملاً قابل دفاع بود.

گارسیا شایسته احترام است و نباید این پرونده را بیش از حد بزرگ کرد. همین منطق برای بازیکنان آکادمی بارسا هم صدق می‌کند که وقتی به هر دلیلی ادامه مسیر را در باشگاه دیگری می‌بینند، در شبکه‌های اجتماعی با توهین‌های غیرقابل دفاع مواجه می‌شوند.

یک نکته کمتر مطرح‌شده این است که عاطفه باید دوطرفه باشد. چرا همیشه از بازیکنان انتظار داریم به باشگاه‌شان وفادار باشند، اما برعکس این انتظار را نداریم؟ 

مثلاً الکس گاریدو یکی از وفادارترین و اصیل‌ترین بازیکنان آکادمی بارسا بود که با روحیه‌ای کاملاً بارسایی رشد کرد. ولی وقتی باشگاه به دلایل حرفه‌ای تصمیم گرفت او را کنار بگذارد، احساسات کجا رفت؟ اگر الکس چند سال پیش به انگلیس یا آلمان می‌رفت، همین هواداران او را متهم می‌کردند که با وجود بارسایی بودن از باشگاه رفته است، ولی امروز هیچکس از باشگاه نمی‌پرسد چرا در تصمیم‌گیری به این مسئله توجه نکرده است.

در هر صورت، اگر اسپانیول می‌توانست از نظر اقتصادی و ورزشی پروژه‌ای هم‌سطح با بارسا به گارسیا ارائه کند، آن وقت این وضعیت بیشتر به پرونده فیگو شباهت پیدا می‌کرد. ولی با واقعیت فعلی اسپانیول و بارسا، در واقع خبر عجیب این بود که گارسیا به‌خاطر احساساتش بارسا را انتخاب نمی‌کرد!

چند نفر از ما اگر در موقعیت مشابه بودیم، یک پیشنهاد حرفه‌ای که شرایط زندگی‌مان را به طرز چشمگیری بهتر می‌کند، رد می‌کردیم؟ خیلی کم، یا شاید هیچکس.

و اگر قرار است پرونده فیگو را به میان بکشیم، بهتر است از آن به‌عنوان درسی برای تکرار نکردن رفتارهای غیرمنطقی استفاده کنیم، نه بهانه‌ای برای واکنش‌های احساسی و غیرعقلانی.


ما را در کانال تلگرامی «کانال ورزش» دنبال کنید

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره