لژیونری که غرامت داد تا به ایران برگردد!

ورزش 3/رؤیای ناتمام در لورکوزن - حکایت مردی که وطن را به افتخار در غربت ترجیح داد.
در دورانی که تصویر فوتبال ایران هنوز سیاه و سفید بود و چمن ورزشگاهها بوی خاک میداد، پرویز کوزهکنانی نامی بود که روی سکوها فریادش میزدند؛ مهاجمی خوشنقش با جسارت، تکنیک و شم گلزنی.
کوزهکنانی از ستارگان نسل طلایی باشگاه تاج بوده است، مردی با شوتهایی آتشین و حضوری درخشان در نوک حمله. اما سرنوشت فقط او را برای درخشش در زمینهای خاکی تهران نخواسته بود. در آغاز دهه چهل خورشیدی، وقتی خیلی از بازیکنان ایرانی حتی خروج از کشور را رؤیایی دور میدیدند، کوزهکنانی پا به آلمان گذاشت.
او ابتدا در دانشگاه شهر کلن به تحصیل پرداخت، اما با بازی در زمینهای دانشگاهی پرویز خیلی زود توجه دو باشگاه مطرح آلمانی را به خود جلب کرد: افثکلن و بایر لورکوزن.اف ث کلن قصد داشت کوزه کنانی را جایگزین زلاتکو چایکوفسکی ( Zlatko Čajkovski ) مهاجم یوگوسلاو خود کند که دیگر , در آستانه ی ۳۵ سالگی فاقد ان کیفیت مطلوب گذشته بود و بایر لورکوزن نیز که به دسته دوم سقوط کرده بود , قصد داشت با تقویت خط حمله خویش , بار دیگر به جمع تیمهای دسته اول , بازگردد . انتخاب پرویز بایر لورکوزن بود. قرارداد امضا شد. اردوهای تمرینی آغاز شد. اما درست در زمانی که همهچیز داشت شکل یک ماجرای موفقیتآمیز را به خود میگرفت، دعوتنامهای از تهران رسید؛ تیم منتخب ایران قرار بود برابر تیم ارتش بریتانیا بازی کند. پرویز بدون تردید به ایران بازگشت. در آن مسابقه سه گل زد، ایران با نتیجه ۵ بر ۳ پیروز شد، و مردم دوباره عاشقش شدند.
باشگاه لورکوزن که از بازگشت ناگهانی و عدم تعهد بازیکن ایرانیاش متعجب شده بود، برای فسخ قرارداد، غرامتی به مبلغ ۴۵۰۰ مارک آلمان غربی درخواست کرد. مبلغی که فدراسیون فوتبال ایران پرداخت کرد؛ شاید تنها باری که فدراسیونی در جهان، پول داد تا بازیکنی از اروپا برگردد!
کوزهکنانی اما نه با پشیمانی، که با غرور به چمن ورزشگاه امجدیه بازگشت. او هرگز بازی در بوندسلیگا را تجربه نکرد، اما در عوض، با قلب میلیونها ایرانی بازی کرد؛ مردی که میتوانست در اروپا بدرخشد، اما خاک وطن را به پوشیدن پیراهن یک تیم مشهور خارجی ترجیح داد.
شاید اگر امروز بود، عنوان "لژیونر" روی نامش سنگینی میکرد. اما برای آن نسل، واژهها بیاهمیت بودند. مهم آن بود که وقتی شلیکشان از دروازه حریف عبور میکرد، انگار پرچم ایران را در نقطهای میکاشتند.