نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
ورزشی

مایلی‌کهن: فوتبال ایران مثل جنگ جهانی است!

منبع
ورزش 3
بروزرسانی
مایلی‌کهن: فوتبال ایران مثل جنگ جهانی است!
ورزش سه/ سرمربي سابق تيم‌ملي ايران در آخرين مصاحبه باز هم از شرايط موجود در فوتبال ايران گله کرده است. محمد مايلي‌کهن از دوران حضورش در تيم‌ملي اميد و همچنين مشکلات امروز فوتبال صحبت کرد مثل هميشه صحبت‌هاي مربي سابق تيم‌ملي و انتقادهاي ريزبينانه او شنيدني است و ما شما را به خواندن اين مطلب دعوت مي‌کنيم. به‌غيراز کاشاني کسي حکم نگرفته است تيم‌ملي اميد سرمربي‌اي باشخصيت ممتاز ازنظر ورزشي و اخلاقي دارد به نام آقاي خاکپور و مدير تيم‌ملي اميد هم که شخصيتشان براي همه شناخته شده است؛ آقاي حبيب کاشاني. من اين وسط چه کاره هستم که بخواهم در مورد تيم‌ملي اميد صحبت کنم. يک وظيفه‌اي در مقطعي به ما داده شده بود که هيچ ابلاغي هم در مورد آن وجود نداشت و به‌غيراز حکم آقاي کاشاني هيچ‌کس حکمي دريافت نکرده بود. تا حرف از حکم مي‌زنم، فکر مي‌کنند منظورم ماديات است هر زمان که من اين بحث را مطرح مي‌کنم که در تيم‌ملي اميد کسي حکم نگرفته است بعضي‌ها فکر مي‌کنند منظور من ماديات است. اما اصلا اينطور نيست وظيفه‌اي به ما داده شد که سعي کرديم حداقل آن چيزي که در توانمان بود را در وقت کمي که داشتيم صرف کنيم تا تيمي را که همه از آن نااميد شده بودند به نتيجه برسد. تيمي که همه مي‌دانستند چقدر مشکلات داشت و همه‌چيزش به‌هم‌ريخته بود. وقتي ما تيم اميد را به دست گرفتيم مشکلات عديده‌اي با مربي خارجي داشت. دست مربي خارجي که وقت تلف نکند را مي‌بوسم من تا از مربي خارجي صحبت مي‌کنم هم مي‌گويند مربي خارجي ستيز است. درصورتي‌که خود من ازجمله اشخاصي هستم که با حضور مربي خارجي توانمند بيشتر از همه موافقم. مربي که به ايران بيايد و بدون هدر دادن وقت به بقيه آموزش دهد. دست چنين مربي‌اي را هم مي‌بوسيم. اما اينکه مربي بخواهد پول هنگفتي دريافت کند، به مربيان داخلي هم توهين کند، اين مساله را نمي‌پسندم. درگذشت خطيب من را آزار داد در هفته‌هاي اخير اتفاق بدي افتاد؛ درگذشت آقاي خطيب من را به‌شدت آزار داد چون ما از سال 52 باهم آشنا بوديم، در يک دانشگاه درس مي‌خوانديم، او زحمات زيادي براي ورزش کشيد و انسان نجيبي بود. او با کمترين امکانات خودش را به اينجا رساند، در دانشگاه يکي از افراد با نجابت بود. بايد از کامراني فر به نحو شايسته تقدير شود مورد دومي که در هفته گذشته برايم ناراحت‌کننده بود، خداحافظي آقاي کامراني فر بود او مرد شريفي از جامعه داوري هست. من هميشه فوتبال را به‌عنوان يک مجموعه ديدم يعني عوامل مهمي در آن دخيل است يکي از آنها رسانه است، داور، مربي، بازيکن، فدراسيون، هيات ها فوتبال و غيره حتي مجموعه نيروهايي که در جهت نظم و برقراري امنيت در مسابقات مي‌کوشند. حالا يک عضو شريف از اين مجموعه کم شده که من پيشنهاد مي‌دهم به معناي واقعي از ايشان تقدير و تشکر کنند و فکر مي‌کنم فدراسيون نبايد به دادن يک لوح بسنده کند، مگر ما چند داور مثل او داشتيم که در جام‌جهاني حضور داشته باشد. داور وسط داشتيم به مرحوم جعفر نامدار ، آقاي فنايي فينال 1994 به عنوان کمک داور حضور داشت و همين‌طور آقاي کامراني فر هم که به عنوان کمک‌داور در جام جهاني حضور داشت. براي همين بايد از او به‌صورت شايسته قدرداني کرد مثلا فدراسيون حداقل بيايد يک ماشين به او هديه دهد يا تکه زميني در خراسان. اين يک وظيفه است آقاي تاج بايد کار را اصولي انجام دهد. هيچ‌وقت فدراسيون براي اين کارها پول ندارد اما مي‌آيد به من گردن‌کلفت تا دلت بخواهد پول مي‌دهد! مشکل فوتبال ما مديريتي است نه مالي شما اشاره کرديد استقلال و پرسپوليس امسال نتوانستند به خاطر مشکلات واگذاري بازيکن خوب جذب کنند، من از شما يک سوال دارم آيا اين‌ها به‌اندازه کافي هزينه کردند و نتيجه نگرفتند؟ بعد از دهه 70 به بعد در فوتبال خوب هزينه شده است حالا اينکه چرا نتوانستيم نتيجه بگيريم، دليل عمده‌اش مديريتي است. يعني عدم آشنايي افرادي که به اين پست آمدند و خواستند به هر نحوي هم در جاي خودشان باقي بمانند. هزينه‌ها هم که از جيب آنها نمي‌رود. بريزوبپاش‌هاي زيادي شد که من اگر بخواهم اسم بياورم همه ناراحت مي‌شوند. چرا بايد نژادفلاح مديرعامل پرسپوليس بشود؟ آقاي نژادفلاح براي من فردي قابل احترام است، اما براساس کدام معيار به عنوان قائم‌مقام باشگاه فرهنگي ورزشي پرسپوليس انتخاب شد؟! مگر ايشان در ناکامي‌هاي 10 سال اخير پرسپوليس نقش نداشت؟ او در همان سال‌ها عضو هيات مديره باشگاه پرسپوليس بود. حالا اگر مايلي‌کهن نوعي مديرعامل مي‌ شد، 2500 مقاله عليه‌اش مي‌نوشتند، حقش نبود. وابسته به اينجاوآنجا بود! فوتبال بلد نيست! يک عکس بالباس ورزشي ندارد! بعد شما مي‌بينيد که همين آقاي نژادفلاح از جيب خودش که خرج نمي‌ کند در حقيقت اين مردم هستند که هزينه مي‌ کنند، مي‌ آيد آقاي برانکو را به ايران مي‌ آورد. در رابطه با تيم‌ملي هم آقاي حسني خو مي‌ گويد کساني که متن قرارداد کي‌روش را منتشر کردند ما آنها را دادگاهي مي کنيم، در صورتي که پيش نويس با قرارداد رسمي خيلي متفاوت است. يک دو، دو تا چهارتاي ساده مي‌ تواند همه چيز را مشخص کند. تيم هاي پايه پول ندارند بزرگسالان بليت بيزنيس کلاس مي‌ گيرند در حالي که تيم‌ملي نوجوانان و جوانان حقوق نگرفته اند و مشکلات زيادي براي برگزاري اردوها مسابقاتشان دارند، همين طور تيم‌ملي اميد ما مي‌بينيم که دستيار مربي تيم‌ملي 6 تا بليت بيزينس کلاس به نيويورک در سال دارد. هزينه هر بليت هواپيماي تا نيويورک 12 تا 15 هزار دلار است. شما حساب کنيد 6 بار رفتن به آنجا حدود 72 هزار دلار مي‌ شود با دلاري 3400 تومان حساب کنيد، متوجه رقم آن مي‌ شويد. بعد هنوز به تيم‌ملي اميد حکم هم داده نمي‌ شود. آقاي وينگادا حداقل 500 هزار دلار از فدراسيون گرفت و طي دوره اي که در ايران حضور داشت، حتي در يک مسابقه داخلي هم نتوانست برنده شود. بازيکناني مثل کاوه رضايي، محسن مسلمان و مرتضي پورعلي‌گنجي و محمد خانزاده را در اختيار داشت. فکر کردن به اين مسائل باعث مي‌ شود که آدم ناراحت شود و بيماري هاي مختلف به سراغش بيايد. فوتبال ايران مثل جنگ جهاني است اگر مي‌ بينيد که بازيکنان پرخاشگر مي‌شوند به اين علت است که همه چيز دست به دست هم مي‌دهد تا تماشاچي مقابل بازيکن و بازيکن و مربي مقابل تماشاچي قرار بگيرد. چه کسي اين کار را انجام مي‌دهد؟ چند دفعه ما آمديم در تلويزيومان برنامه ساختيم و مسائل اخلاقي را در آن پررنگ جلوه داديم. شما ببينيد در ليگ آلمان بازي دورتموند و بايرن مونيخ در زمين بايرن با نبرد دورتمند همراه بود اما بعد از بازي مي‌ بينيم که آقاي گوارديولا به سمت کلوپ مي‌ رود و همديگر را مي‌ بوسند. اما در ايران انگار جنگ جهاني است. آقاي نژادفلاح بعد از بازي با 10 نفر شعار تماشاگر «حياکن رها کن» مي‌ آيد در برنامه زنده تلويزيوني مي‌گويد مردم مي‌ خواهند مربي عوض شود. کجاي دنيا مربي با داور درگير مي‌شود دردها واقعا زياد است ما فوتبالمان را مثل جنگ کرديم به گونه اي که شب عيد آقاي مجري محترم تلويزيون سرمربي تيم‌ملي را مي‌ آورد و مي‌ گويد: ديديد در نيمه بازي ايران و عراق چطور رگ گردن کي‌روش بيرون زده بود! آخر شما کجاي دنيا ديديد که مربي تيم‌ملي کشوري به خاطر حتي اشتباه صددرصد داور وسط دو نيمه بماند و بخواهد با داور درگير شود. بعد يک بازيکن 21، 22 ساله او را به سمت رختکن هل بدهد. حالا من اگر حرف بزنم مي‌ گويند مربي خارجي ستيز است. ما مديران قابلمان را محو مي‌ کنيم نه مربي خارجي ستيزي درست است و نه مربي داخلي ستيزي. هيچ کدام خوب نيست بايد ببينيم کدامشان به ورزش و فوتبال ايران خدمت مي‌ کنند و دست آن را ببوسيم. اينکه بگوييم به به مربي خارجي و يا اه اه مربي ايراني هيچ دردي را دوا نمي‌ کند. مشکل ما نبود مديريت توانمند است. يک موقع مي‌ بيني که يک فرد باهوش و توانمندي مثل رسول خادم در رأس کشتي قرار مي‌ گيرد و کشتي اي را که تا ديروز دوست نداشتيم ببينيم متحول مي‌ کند و کار به جايي مي‌ رسد که تا ثانيه هاي آخر به اين اميدوار هستيم که کشتي باخته را ببريم يا واليبال ما که 20 سال کارهاي زيرساختي انجام داده و حالا نتيجه مي گيرد. همين طور بسکتبال ما که جاي پيشرفت زيادي دارد. ما خودمان مديران قابلمان را محو مي‌ کنيم. بايد به عبدي فرصت مي‌ داديم در فوتبال مي‌ بينيم که آقاي نژادفلاح مي‌ رود آقاي برانکو را مي‌ آورد که مي‌ ترسد به خاطر مشکلات مالياتي اش به ايران بيايد. چه هزينه اي صرف مي‌ شود که او به ايران بيايد در حالي که مي‌ شد 3، 4 بازي تحمل کرد تا آقاي عبدي فرصت پيدا کند که به عنوان مربي روي نيمکت پرسپوليس بنشيند و پس از پايان فصل در شرايط بهتر مي‌ شد تصميم گيري کرد. من يک سوال دارم پرسپوليس با آقاي برانکو به لخويا 3 بر صفر باخت، حالا شما فکر کنيد که مثلا اگر عبدي روي نيمکت بود 30 تا گل مي‌خورديم؟ مدير باشگاه فوتبال بايد تخصص داشته باشد. مدير فوتبالي بايد متخصص باشد هيچ کس نمي‌ خواهد باور کند که مدير فوتبالي بايد آشنا به امور باشد زماني که آقاي رويانيان در راس کار بود، بهدرخواست کرد من به باشگاه رفتم و به او گفتم بيشتر از حضور در 110، راهنمايي و رانندگي و ستاد سوخت بايد براي حضور در پست مديريتي باشگاه فوتبال تخصص داشت. اينکه اين باشگاه دولتي يا خصوصي باشد، مهم نيست. مهم اين است که ما نظارت درستي بر آن داشته باشيم. مگر قرار نبود در اين فصل باشگاه هايي که در آسيايي حضور دارند 18 ميليارد و ساير تيم ها 14 ميليارد هزينه کنند. اما ما ديديم که هيچ کدام از اين تيم ها اين قانون را رعايت نکردند و ارگاني هم براي رسيدگي به آن وجود ندارد. تبليغات مديران غيرورزشي را وارد فوتبال مي‌ کند در حال حاضر مديراني که به فوتبال مي‌ آيند روي روابطشان اين پست ها را اشغال مي‌ کنند چون فوتبال تبليغات دارد. مثلا کمتر برنامه اي در رابطه با صنعت خودروسازي وجود دارد اما هر وقت تلويزيون را مي‌ گيرد، يک برنامه فوتبالي پخش مي‌ کند. در سايت ها، روزنامه هاي ورزشي و حتي غيرورزشي تابلوي نمايشي براي فوتبال وجود دارد و اين مساله باعث مي‌ شود که خيلي ها علاقمند به حضور در اين رشته باشند. اما انجام اين کار در توان هر کس نيست.