نماد آخرین خبر

کی‌روش همان چیزی است که از یک مربی در ایران می‌خواهید/رونالدو توپ طلا را می‌برد

منبع
تسنيم
بروزرسانی
کی‌روش همان چیزی است که از یک مربی در ایران می‌خواهید/رونالدو توپ طلا را می‌برد
تسنيم/ مدافع پيشين تيم ملي فوتبال اسپانيا و رئال مادريد در گفت‌وگوي تفصيلي با تسنيم از دوران حضورش در رئال مادريد گفت و درباره کي‌روش صحبت کرد. ميشل سالگادو مدافع پيشين تيم ملي اسپانيا و رئال مادريد روز گذشته وارد ايران شد تا با مسئولان فدراسيون فوتبال کشورمان براي همکاري دو کشور در زمينه فوتبال صحبت کند. ميشل سالگادو در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگاران ورزشي خبرگزاري تسنيم، از تجربه سال‌ها حضورش در فوتبال اسپانيا، رئال مادريد، کري با بارسايي‌ها و البته فوتبال ايران و کي‌روش صحبت کرد. ابتدا درباره حضور در ايران و جلسه‌اي که با مسئولان فوتبال ايران داشتيد صحبت کنيد. جلسه خيلي خوبي داشتيم و صحبت‌هاي خوبي کرديم. در اين جلسه رئيس و دبيرکل فدراسيون فوتبال ايران، آقاي سيموئز مربي تيم ملي و آقاي هدايتي حضور داشتند که درباره برخي مسائل و همکاري‌هاي دو جانبه فوتبال ايران و اسپانيا با هم صحبت کرديم. آقاي سيموئز هم در اين جلسه سلام کي‌روش را به من رساند. کي‌روش به من پيغام داده بود که سفرم را به تاخير بيندازم تا با تيم ايران از لبنان برگردد و با هم درباره خاطرات‌مان صحبت کنيم اما من زودتر آمدم و اين اتفاق رخ نداد. چه صحبت‌هايي در اين جلسه داشتيد و به چه نتيجه‌اي رسيديد؟ درباره مسائل مختلفي صحبت کرديم و قرار شد روابط بين فدراسيون فوتبال ايران و اسپانيا برقرار شود. بحثي هم درباره راه‌اندازي يک آکادمي در ايران داشتيم و مسئولان فدراسيون ايران خواستند قراردادي ببنديم تا برخي بازيکنان نوجوان ايران که در جام جهاني بازي کردند به اسپانيا بروند تا در آکادمي‌هاي فوتبال اسپانيا رشد و پيشرفت کنند. من خودم يک آکادمي فوتبال در دبي دارم که سال اول 70 نفر عضو داشت و اکنون 700 نفر در اين آکادمي عضو هستند. برنامه‌هاي آکادمي‌هاي فوتبال رئال مادريد، لاماسيا و والنسيا را در اين آکادمي پياده کرده‌ام که جواب داده و فکر مي‌کنم با توجه به استعدادهايي که در کشور شما هست اين برنامه خيلي خوب جواب مي‌دهد. در اين جلسه درباره ديدار دوستانه ايران و اسپانيا هم توافقي کرديد؟ پيش از اين 2 تاريخ به ايران پيشنهاد شده بود که قرار بود اسپانيا به امارات بيايد و اردويي داشته باشد اما بازي‌هاي مقدماتي جام ملت‌هاي آسيا و بازي داشتن ايران باعث شد اين تاريخ‌ها مورد موافقت قرار نگيرد. قرار بر اين است که تاريخ جديد اين بازي پيشنهاد شود و درباره آن به يک نتيجه برسيم. فرناندو هييرو همبازي سابق من در رئال مادريد و دوست خوبم اکنون نايب رئيس فدراسيون فوتبال اسپانيا است که قرار شده در سفري که به اسپانيا دارم درباره بازي دوستانه اسپانيا و ايران صحبت کنيم. اين بازي مي‌تواند يک بازي خوب شود و اگر صورت بگيرد فوق‌العاده خواهد بود. يک دوست ايراني در امارات دارم که قرار است پل ارتباطي بين فوتبال اسپانيا و ايران شود و درباره کارها هماهنگي‌هاي لازم را انجام دهد. علاوه بر صحبت درباره بازي دوستانه اسپانيا و ايران درباره آکادمي و تبادل بازيکن بين دو کشور صحبت‌هاي خوبي انجام داديم و در خصوص برگزاري اردوهاي تيم ملي و همکاري با ايران در خصوص کمپ‌هاي تمريني به توافقاتي رسيديم. موافقيد درباره رئال مادريد هم صحبت کنيم؟ بله، حتما. چرا رئال در سال‌هاي اخير نتوانسته موفقيت زيادي کسب کند و از سال‌هاي قهرماني‌اش در اروپا فاصله گرفته است؟ آه! رئال مادريد بهترين و بزرگ‌ترين تيم تاريخ در قرن اخير بوده است. اين تيم دوران درخشاني داشته که من هم بخشي از آن بوده‌ام. همراه با دل‌بوسکه ليگ قهرمانان را برديم و همچنين 2 قهرماني در لاليگا داشتيم، اما زماني که بارسلوناي گوارديولا ظهور کرد وضعيت فرق کرد. اوج گيري بارسلونا با گوارديولا سبب شد به نظر برسد رئال مادريد در حال افت است. راستش را بخواهيد رقابت کردن با تيم گوارديولا بيش از حد سخت بود چون آن تيم واقعا تيم فوق‌العاده بود. به نظر من اين دوره و سيکلي است که هر تيمي که ممکن است در آن قرار بگيرد. همانطور که مي‌دانيد رئال مادريد دوران حضور من روزهاي خوبي داشت اما قبل از اين دوباره اين بارسلونا بود که با يوهان کرويف عملکرد موفقي داشت. فکر مي‌کنم رئال مادريد به روزهاي اوجش برمي‌گردد. آنها «بيل» را در ازاي مبلغ زيادي خريده‌اند و کريستيانو رونالدو هم بازيکن فوق‌العاده‌اي است. آنها دارند تلاش مي‌کنند. در عين حال مي‌توانيد ببينيد که بارسلونا کمي افت کرده و رئال مادريد دارد دوباره خودش را پيدا مي‌کند. در دوران مربيگري گوارديولا رئال روزهاي سختي را گذراند اما مورينيو با رئال توانست ليگ را ببرد و بارسلونا را در آخرين سال حضور گوارديولا در نيوکمپ شکست دهد. اما در آخرين ال‌کلاسيکو باز هم رئال بود که شکست خورد. با اين همه ستاره و گران‌ترين بازيکن جهان! بازي سختي بود چون ما با 2 تغيير بزرگ در ترکيب بازي را شروع کرديم. انتظار نداشتيم سرخيو راموس در ميانه ميدان بازي کند و همچنين بدون مهاجم نوک بازي کنيم. اين تغييرات واقعا غافلگير کننده بود و تيم نتوانست با آن کنار بيايد. بنابراين با اين تغيير سيستم و بازي باعث شد به دردسر بيفتيم به خصوص براي حفظ توپ در ميانه ميدان خودمان. بارسلونا موقعيت‌هاي خوبي داشت و توسط نيمار به گل رسيد. در نيمه دوم يک هافبک ديگر به ترکيب رئال آمد، ايارامندي جاي راموس را گرفت و رئال توانست کنترل بهتري بر بازي داشته باشد. موقعيت‌هاي بيشتري خلق کرديم و حتي تا آستانه به تساوي کشيدن بازي هم رفتيم و فکر مي‌کنم يک پنالتي روي کريستيانو رونالدو گرفته نشد و اگر داور آن پنالتي را مي‌گرفت نتيجه فرق مي‌کرد و فکر مي‌کنم رئال با توجه به عملکردي که در نيمه دوم داشت لياقت حداقل يک تساوي را داشت. آمار شما هم در ال‌کلاسيکو فوق‌العاده است. بله، من 17 بار در ال‌کلاسيکو بودم که نتيجه آن 9 برد، 5 مساوي و تنها 3 باخت است. هنوز هم با بارسايي‌ها کري مي‌خوانيد؟ حتما، باز هم مي‌گويم رئال بزرگترين و بهترين تيم قرن (بيستم) بود. (VIVA REAL) شما در يکي از بهترين تيم‌هاي تاريخ رئال بوديد که ستاره‌هاي زيادي مثل رونالدو، زيدان، بکام، رائول و خيلي‌هاي ديگر را داشت. بله. البته من خوش شانس بودم که عضو يکي از بهترين تيم‌هاي تاريخ رئال مادريد، همان تيمي که به کهکشاني‌‌ها معروف شد؛ بودم. سال 1999 به رئال مادريد پيوستم و ما در 3 سال دو قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا کسب کرديم. آن دوران، براي ما دوران حيرت‌آوري بود. دوران خوبي را سپري کرديد اما در زمان کي‌روش به عنوان سرمربي در لاليگا چهارم شديد و ديگر در اروپا هم قهرمان نشديد. بعد از آن دوران ما خاطرات ديگري را با کارلوس کي‌روش تجربه کرديم. بعد از دل بوسکه که ما با او جام‌هاي فراواني برديم، کارلوس کي‌روش آمد و فکر مي‌کنم که او کمي‌ بدشانس بود. فکر مي‌کنم داشتيم خيلي خوب کار کرديم و تا ماه مارس نتايج خوبي کسب کرديم اما در اين ماه در فينال جام حذفي به ساراگوسا باختيم و از نظر روحي و رواني اتفاق ناخوشايندي براي ما رخ داد که نتوانستيم با آن کنار بياييم و بعد از آن شکست‌هايمان شروع شد. با باخت در خانه موناکو از ليگ قهرمانان حذف شديم و در نهايت ليگ را هم نتوانستيم ببريم اما ما براي بردن 3 جام آماده بوديم. به همين خاطر آن سال به همراه کي‌روش سال سختي را تجربه کرديم، چون ما داشتيم همه کارها، همه چيز را خوب انجام مي‌داديم و بعد در 2 ماه همه آنها را هدر داديم. دليل ناکامي کي‌روش را همين موضوع مي‌داني يا چيزي به نام بدشانسي هم وجود داشت که باعث شد رئال مادريد در آن سال نتيجه نگيرد و در پايان هم کي‌روش رئال را ترک کند؟ منظور من هم همين است که فوتبال در آن موقع در حق ‌کي‌روش ظلم و به او بي‌رحمي کرد، چون او داشت کارش را فوق‌العاده انجام مي‌داد و با بدشانسي روبرو شديم. داشتيم فوتبال فوق‌العاده‌اي را ارائه مي‌کرديم و تا بردن همه جام‌ها فاصله‌اي نداشتيم اما در نهايت در 2 ماه همه چيز را از دست داديم. مي‌دانيد که بعضي اوقات در فوتبال مانند زندگي اتفاقاتي مي‌افتد که باب طبع‌تان نيست و کي‌روش بدشانس بود که اين اتفاقات براي او رخ داد چون او لياقتش را داشت که با رئال مادريد جام ببرد. بعد از اينکه کي‌روش رئال را ترک کرد دوباره دستيار فرگوسن شد و سپس دوران سرمربيگري‌اش را آغاز کرد. فکر مي‌کني چرا اين اتفاق افتاد و چرا کي‌روش تصميم گرفت در آسيا و ايران مربيگري کند؟ اولين چيزي که بايد بگويم اين است که همانطور که مي‌دانيد کي‌روش قبل از پيوستن به رئال مادريد، دستيار فرگوسن بود. او روزهاي درخشاني را با فرگوسن تجربه کرد و در آن زمان جام‌هاي زيادي برده بود و به همين خاطر رئال مادريد تصميم گرفت او را استخدام کند اما نه به عنوان کمک مربي بلکه به عنوان سرمربي. کي‌روش هم تصميم گرفت منچستريونايتد را رها کند و به بزرگ‌ترين تيم دنيا ملحق شود و اين چالش را بپذيرد هرچند آن 2 ماه نااميد کننده و ناکامي‌ها به ضرر او تمام شد و رئال مادريد تصميم گرفت که سرمربي ديگري را استخدام کند. بعد از آن فرگوسن دوباره تصميم گرفت او را به منچستريونايتد برگرداند. چون او هميشه به کي‌روش به عنوان دستيارش اعتماد داشت و کي‌روش دوباره سال فوق‌العاده‌‌اي را به همراه فرگوسن تجربه کرد اما او مي‌خواست چيزي متفاوت را تجربه کند، منظورم اين است که مي‌خواست سرمربي باشد نه دستيار و به همين دليل فکر مي‌کنم تصميم گرفت هدايت تيم ملي ايران را بپذيرد. اگر نظر مرا بخواهيد مي‌گويم اين تصميم خوبي براي کي‌روش بود چون او به جاي فعاليت به عنوان دستيار سرمربي شد. اما خيلي‌ها در آن زمان مي‌گفتند کي‌روش نمي‌تواند سرمربي خوبي باشد و فقط يک دستيار و تمرين دهنده خوب است. با اين حرف موافقيد؟ کي‌روش مي‌تواند مربي بزرگي شود چون همانطور که گفتم او را در يک سالي که در رئال مادريد بود شناختم و باز هم همانطور که گفتم او کارش را در آن تيم داشت خوب انجام مي‌داد اما گاهي اوقات در فوتبال کارت را خوب انجام مي‌دهي و در 2 ماه همه چيز را از دست مي‌دهي. درمورد عملکرد کي‌روش و توانايي‌هايش نبايد بر اساس آن 2 ماه ناکامي‌هايش در رئال مادريد قضاوت کرد چون او تا ماه مارس داشت فوق‌العاده کار مي‌کرد و تا آن زماني يکي از بهترين مربيان بود. چالشي که مربيگري در تيم ملي ايران پيش روي او قرار داد، مسئوليت رساندن تيم شما به جام جهاني بود که هميشه کار سختي است. مي‌توانيد ببينيد کشورهايي مانند قطر پول‌هاي زيادي خرج مي‌کنند اما باز هم شانس صعود به جام جهاني را به دست نمي‌آورند. به همين خاطر به کي‌روش به خاطر کاري که براي رساندن تيم ملي ايران به جام جهاني انجام داده بايد تبريک گفت و بايد او را تحسين کرد. همين‌طور فکر مي‌کنم عملکرد ايران با او در آسيا قدرتمندانه بوده و توانست به جام جهاني صعود کند و فکر مي‌کنم اين همان چيزي است که شما از يک مربي در ايران مي‌خواهيد. شما مربي‌اي مي‌خواهيد که براي‌تان قهرماني در آسيا را کسب کند و در عين حال تيم‌تان را به جام جهاني برساند که اين بزرگ‌ترين هدف براي يک کشور است. به همين دليل مي‌گويم تصميم کي‌روش براي انتخاب ايران تصميم درستي بود. درباره تيم ملي اسپانيا هم بگوييد. در زماني که شما در تيم ملي بوديد نتيجه نمي‌گرفتيد اما چند سال است که اسپانيا بهترين تيم جهان شده و قهرماني در اروپا و جهان را تجربه کرد. چرا؟ اينکه اسپانيا الان تيم شماره يک دنيا حاصل ساليان سال تلاش است و حتي زماني که يورو 2008 را برديم من در مرحله مقدماتي حضور داشتم و در 3 بازي اول تيم در مرحله مقدماتي حضور داشتم. هميشه در اسپانيا يک تيم ملي خوب و بازيکناني خوب داشتيم. در جام جهاني 2002 هم تيم خوبي داشتيم اما نتوانستيم به نيمه نهايي راه پيدا کنيم. در جام ملت‌هاي اروپا سال 2000 به بهترين تيم ملي فرانسه تاريخ باختيم، به آن تيمي که زيدان، دوگاري و همه قهرمانان جام جهاني 98 در آن حضور داشتند. در اين ميان گاهي اوقات قرباني تصميمات داور مي‌شديم مثل بازي با کره جنوبي در جام جهاني 2002. هرگز نتوانستيم به مرحله نيمه نهايي برسيم اما در سال 2008 اتفاق بزرگي رخ داد که نه فقط بازيکناني که جام را کسب گرفتند بلکه همه ما را خوشحال کردند. قهرماني اسپانيا در جام جهاني و اروپا نشان داد ما چقدر زحمت کشيده‌ايم. حالا ما موفق شده‌ايم. به نظر من اسپانيا قبل از اين حق لياقت کسب چنين افتخاراتي را داشت اما در نهايت به آنها رسيد. اگر بخواهي از بين رونالدو، مسي و ريبري بهترين بازيکن دنيا را انتخاب کنيد، به کدام بازيکن راي مي‌دهيد؟ مي‌دانيد اين کار سختي است چون رونالدو و مسي هر دو از بقيه بالاتر هستند و حتي ريبري را هم نمي‌شود همطراز آنها دانست و فقط رونالدو و مسي با بقيه فرق دارند اما آنها با يکديگر هم فرق دارند و سخت است که بشود يکي از آنها را انتخاب کرد. کريستيانو رونالدو الان در وضعيت خوبي دارد چون آماري که او در ماه‌هاي اخير ثبت کرده فوق‌العاده بوده است. شمار گل‌هاي او از تعداد بازي‌هايي که انجام داده است بيشتر بوده. البته مصدوميت مسي را هم بايد در نظر گرفت. من مي‌گويم رونالدو امسال برنده توپ طلا خواهد بود اما اين بدان معنا نيست که او به تنهايي بهترين بازيکن جهان است چون انتخاب از ميان او و مسي کار سختي است.