فارس/ بازيکن تيم فوتبال پرسپوليس گفت: من ذاتاً انسان ساکتي هستم اما در تيمي مثل پرسپوليس ساکت بودن هميشه خوب نيست.
دو سال قبل بود که بازيکني به نام محسن ربيعخواه به پرسپوليس پيوست. از همان زمان حضورش در پرسپوليس صحبتهاي زيادي درباره نوع حضور او در اين تيم و پشت پردههايي که پيوستنش به پرسپوليس داشت مطرح ميشد. همين صحبتها باعث شد تا هجمههاي زيادي روي اين بازيکن به وجود بيايد و او همواره زير تيغ انتقادات قرار داشت در حالي که برانکو اعتقاد زيادي به نحوه بازي کردن اين بازيکن داشت.
با اين همه اتفاق تلخي براي اين بازيکن رخ داد و در اواخر ليگي که گذشت ربيعخواه با پارگي رباط صليبي روبهرو شد. اين موضوع نگاهها را به سمت ربيعخواه برگرداند و او حالا جايگاه خوبي در پرسپوليس دارد.
در ادامه مشروح صحبتهاي بازيکن تيم فوتبال پرسپوليس را در زير ميخوانيد.
درباره فصلي که پشتسر گذاشتي صحبت کن.
ما فصل بسيار سختي را پشتسر گذاشتيم چرا که فصل قبلتر آن قهرمان شده بوديم و اين مسأله فشار زيادي به ما ميآورد چون بايد از اين عنوان دفاع ميکرديم و همه ميدانند که حفظ قهرماني از خود قهرمان شدن سختتر است.براي همين ميدانستيم کار سختي داريم و حتي مربيان به ما ميگفتند که بايد دو برابر فصل قبل تلاش کنيم و زحماتمان را بيشتر کنيم تا بتوانيم به موفقيت برسيم. واقعاً ما سال سختي داشتيم و خيلي از وقتها دور از خانواده بوديم. امسال بازيهاي زيادي انجام داديم و ما را اذيت کرد اما خدا را شکر آخرش با قهرماني همراه بود و چند هفته زودتر قهرمان ليگ شديم و به جمع هشت تيم برتر آسيا هم صعود کرديم و با اين نتايج مزد زحماتمان را گرفتيم. معتقدم که کار کردن براي تيمي مثل پرسپوليس واقعاً سخت است الان همه تيمها ميدانند که پرسپوليس يک سر و گردن از آنها بالاتر است و براي اينکه مقابل ما خودشان را نشان دهند دو برابر انرژي مقابل ما ميگذارند و اين مسأله کار ما را سخت ميکند.
شايد فصل براي پرسپوليس خوب آورد اما فصل براي تو خوب به پايان نرسيد و مصدوم شدي.
اين مصدوميت کام من را تلخ کرد اما آنقدر بردهاي خوب داشتيم و شيريني زيادي به دست آورديم که اصلاً تلخي آن را احساس نکردم، شايد چند ماه بايد دور باشم اما فصل شيريني داشتيم که کامم تلخ نشد.
فصل پرفراز و نشيبي داشتيد و اتفاقات تلخ و شيرين زياد داشتيد. اگر بخواهي اتفاق خوب و بد را بگويي چه ميگويي؟
من زياد خاطرات به يادم نميماند اما به هر حال در فوتبال باخت هم وجود دارد و شما نميتوانيد تيمي را پيدا کنيد که هميشه ميبرد. به هر حال يک روزهايي هم باخت وجود دارد و تا ابد شما نميتوانيد هميشه برنده باشيد چرا که فراز و نشيب همواره است اما خوشبختانه خوبي تيم ما اين است که اجازه نداديم اين باختها ادامه دار باشد و هميشه بعد از يک نتيجه بعد تلاشمان را بيشتر کرديم تا نتيجه بگيريم.
از عملکرد خودت در فصلي که گذشت راضي بودي و اينکه چه نمرهاي به خودت ميدهي؟
هيچ وقت به خودم نمره ندادم و هميشه سعي کردم هر کجا که بازي ميکنم تلاش کردم تا خواستههاي مربي را اجرا کنم. حالا اينکه عملکردم خوب يا بد بوده موضوعي است که بايد مربيانم دربارهاش صحبت کنند. اما نظر خودم اين است که وقتي شما يک فصل مدام در زمين هستي يعني اينکه مربي از شما راضي بوده است. تبعاً در اکثر بازيها در زمين بودم و اين نشان ميدهد که آنچه مربيان خواستند انجام دادم.
چند وقت پيش شايعه شده بود که تو با گريه از برانکو خواستهاي که نيمکتنشين باشي و بازي نکني! آيا اين موضوع صحت دارد؟
بعد از دربي بود که فکر ميکنم دو بازي را بازي نکردم و مقابل الوصل در بازي رفت و برگشت به ميدان نرفتم به هر حال ما يک باخت بد داده بوديم و مربي تغيير استراتژي داد و با نظر مربي بازي نکردم چون شرايط روحيام خيلي خوب نبود. برانکو يک روانشناس فوقالعاده است و بازيکنانش را خيلي خوب ميشناسد. او خيلي خوب ميداند که چه بازيکني خوب است و چه روزي خوب نيست. آنجا بود که برانکو فهميد که شرايط روحي خوبي ندارم و نيمکتنشين شدم.
پس اينکه ميگفتند تو گريه کردي صحت دارد؟
نه، چنين چيزي صحت ندارد و من گريه نکردم. اين مسألهاي است که در رسانهها عنوان شد. اين طور نبود که برانکو بخواهد من را بيرون بگذارد اگر بازيکني اين گونه رفتار کند مربي ميگويد که او به درد من نميخورد چون آنقدر قوي نيست که هر بازي بتواند به ميدان برود و در اين صورت مربي او را بيرون ميگذارد.
اين شرايط بد که از آن صحبت ميکني يعني چه؟
من بازيکن ساکت و آرامي هستم و در تيمي مثل پرسپوليس اگر زياد ساکت باشيد خوب نيست اما متأسفانه من خيلي ساکت هستم. از طرفي هواداران دوست دارند پرسپوليس هميشه ببرد و وقتي تيم نتيجه نميگيرد فشارها بالاست اما من واقعاً خيلي اذيت شدم گرچه هواداران واقعي پرسپوليس هيچ وقت مرا اذيت نکردند اما تعدادي که هوادار واقعي نبودند مرا اذيت کردند البته يکسري هم که همکاران خود شما بودند شرايط سختي برايم به وجود آوردند. واقعاً سخت است که شما دو سال تحت فشار زياد فوتبال بازي کنيد.
رابطهات با هواداران پرسپوليس سينوسي بود. خودت آن را چطور تعريف ميکني؟
نميدانم چرا هواداران روي من زوم بودند شايد به خاطر بازي با فولاد خوزستان در ورزشگاه آزادي که روي اشتباه من گل خورديم اين فشارها به وجود آمد البته اگر همان صحنه بود خيلي بحث مهمي به وجود نميآورد اما برخي از برنامههاي تلويزيوني به اين مسأله آب و تاب دادند و فشار زيادي به من وارد کردند و باعث شد هواداران عليه من موضع بگيرند.
هواداران پرسپوليس ميگويند به برانکو اعتقاد و اعتماد دارند اما چرا به تصميم او درباره بازي دادن به تو اين اعتماد کافي وجود نداشت؟
همانطور که گفتم تعداد کمي اين فشارها را به من ميآورند شايد اوايل روي من شناختي نداشتند اما هر چه جلوتر رفتيم شرايط بهتر شد عده کمي بودند که روي من فشار ميآوردند آن هم به خاطر اينکه تحت تأثير رسانهها و شبکههاي تلويزيوني بودند بالاخره اين مسائل و مطالب روي افکار عمومي تأثير ميگذارد. فکر ميکنم دليل اصلي اين موضوع همان بود اما خوشبختانه الان شرايطم بهتر است و مردم وقتي ديدند که برانکو به من اعتماد دارد آنها هم بازي کردن مرا پذيرفتند. حتي در فضاي مجازي يک هشتگ به راه افتاد با عنوان هر چه برانکو بگه! خدا را شکر شرايطم خيلي خوب شد.
اما به نظر ميرسد با مصدوميت و پارگي رباط محبوبيت بين هواداران چند برابر شده است. ناراحت نشدي که به خاطر مصدوميت محبوب شدي؟
شايد تا قبل از مصدوميت کمتر ديده ميشدم، شايد در صفحات مجازي و اينستاگرام انتقادهاي زيادي از من شد اما حقيقت ماجرا اين نبود من در ميان مردم زندگي ميکنم و رفتار آنها را ميبينم. در همين خبرگزاري فارس ديديد که چقدر از همکاران شما به من احترام گذاشتند و با من عکس گرفتند اين نشان ميدهد که احترام متقابلي بين ما به وجود بيايد و منتقدان من بيشتر در فضاي مجازي فعاليت ميکردند. فکر نميکنم چون مصدوم شدم محبوب شدم. هواداران هميشه به من لطف داشتند و بعد از مصدوميتم ديديد که طرح موزاييکي اجرا کردند که مرا شوکه کرد. واقعيتش اين است که من بازي با السد نميخواستم به ورزشگاه بروم چرا که راه رفتن برايم سخت بود اما وقتي ديدم در آن سرما و باران وقتي مردم به ورزشگاه ميروند دلم نيامد که به استاديوم نروم. اين موضوع باعث شد که به استاديوم بروم و شرمنده هواداران شدم.
فکر ميکني بهترين بازي که انجام دادي کدام بازي بوده است؟
من خيلي دنبال اين نيستم که ببينم کدام بازي بهتر بازي کردم اما شايد بازي با الاهلي عربستان يا لخويا قطر بهترين بازيهاي من بوده است. البته مقابل ذوب آهن در تهران هم خوب بازي کردم.
در جام حذفي يک پنالتي براي پرسپوليس زدي که شايد خيليها را ترساند!
من اصلاً پنالتيزن نيستم! خيلي کم پيش آمده که من پنالتي بزنم. در بازي با نفت آبادان پنالتي زدم و فکر ميکنم فقط همان پنالتي را زدم به هر حال پنالتي آخر بود و همه استرس داشتند، قرار هم نبود من پنالتي بزنم چرا که در تمرين روز قبل از بازي تمرين پنالتي ميکرديم. من يک پنالتي زدم که دروازهبان تيم آن را گرفت که بعد به رختکن رفتم همان لحظه مهدي طارمي به من گفت که اگر فردا مقابل نفت آبادان پنالتي شد پشت پنالتي نروي! چون هواداران هم هستند و فشار روي تو زياد است. من هم به مهدي جواب دادم که من اصلاً پنالتي نميزنم اما از شانس من بازي با نفت آبادان به پنالتي کشيده شد و آقاي باقري به من گفت که آيا پنالتي ميزني؟ من به او جواب دادم اگر پنالتي يازدهم به من افتاد آن را ميزنم! تلويحاً به آقا کريم گفتم که پنالتي نميزنم اما در ضربات پنالتي کسي حاضر نبود پنالتي پنجم را بزند و وقتي از هم سؤال ميپرسيديم که چه کسي پنالتي پنجم را بزند همه پشتشان را به هم ميکردند حتي ميگفتيم که مردم دارند اين صحنهها را تماشا ميکنند و زشت است اگر کسي پنالتي نزند. چون همه منتظر بودند يک نفر پنالتي بزند. همان زمان بود که من گفتم من پشت پنالتي ميروم و ضربه را زدم آن هم در حالي که همه استرس داشتند چون روز قبل در تمرين پنالتيام را خراب کرده بودم در نهايت با توکل به خدا پنالتي را خوب زدم و گل هم زدم.
ميخواهم يک مقايسه انجام دهم قصد دارم تو را با علي دايي در تيم برانکو تشبيه کنم! تو و علي دايي وجه تشابهي به نام برانکو داريد. خيليها از بازي کردن تو و علي دايي در پرسپوليس و تيم ملي ايران انتقادهايي را به برانکو مطرح ميکردند اما در نهايت هر دو نفر برانکو را سربلند کرديد. قصد من مقايسه تو و علي دايي نيست بلکه بحث درباره شرايط تو و علي دايي در تيمهاي برانکو است.
اول از هر چيزي بگويم که من اصلاً و ابداً با آقاي دايي قابل مقايسه نيستم او جايگاهي بسيار بالا دارد و جزو مطرح ترين فوتباليستهاي دنيا به حساب ميآيد. دايي آقاي گل جهان بوده و بايد بدانيم که يک مربي مثل پدر خانواده است که هر روز از وضعيت تيمش خبر دارد. مربي در نظر دارد که چه بازيکني خوب تمرين ميکند و با همين تفکرات ارنج تيم را ميچيند. با شناختي که من از آقاي دايي دارم و چيزهايي که شنيدم اين بوده که آقاي دايي از سختکوشترين فوتباليستها بوده و مطمئناً هر مربي بازيکني مثل آقاي دايي داشته باشد او را به زمين بفرستد. قصد مقايسه ندارم اما من هم هر بار در تمرينات هستم با تمام وجود تمرين ميکنم و حتي در تمرين همه انرژيام را ميگذارم و شايد نقطه اشتراک من و آقاي دايي تلاش و پشتکاري است که داريم.
پستت به گونهاي است که شايد خيلي در زمين ديده نشوي اما تلاش زيادي ميکني. از اين ناراحت نيستي که چرا در اين پست بازي ميکني و چرا آن زمان که فوتبال را آغاز کردي در پستي ديگر به ميدان نرفتي؟
من دوست داشتم فوروارد بازي کنيم تا هميشه گل بزنم و پاس گل بدهم اما هر کسي در زمين نقشي دارد وقتي مربي ميگويد که شما در يک پشت بهتر هستيد چرا بايد پستم را عوض کنم البته من پستم را به عنوان فوروارد آغاز کردم اما پله پله عقب آمدم. بيشتر مربياني که داشتم از من در پست دفاع استفاده کردند و در پست هافبک دفاعي به ميدان رفتم و اين نشان ميدهد که من در اين پست تواناترم پس دليلي ندارد که بخواهم به دنبال تغيير پست باشم. البته بايد بگويم که خودم بازي کردن در پست هافبک دفاعي را خيلي دوست دارم.
قراردادت براي دو سال ديگر تمديد شد. در اين خصوص چه صحبتي داري؟
درباره اين مسأله بايد بگويم که قبل از هر چيز بايد از بچههاي تيم و آقاي برانکو تشکر کنم که از من حمايت خوبي کردند و همچنين بايد از مديران باشگاه تشکر کنم که همواره پيگير حالم بودند و بعد از مصدوميت در کنار من حضور داشتند. همه آنها به من گفتند نگران قرارداد فصل بعدت نباش چون بازيکني هستي که بايد بماني حتي برانکو گفت که من تو را ميخواهم و آقاي گرشاسبي هم به من زنگ زد و گفت که کارهاي قراردادت را انجام ميدهيم و قبل از مصدوميتات هم ميخواستيم که قراردادت را تمديد کنيم. البته اين را بگويم که قبل از اينکه مصدوم شوم گفته بودم که اشتياق دارم در پرسپوليس بمانم چون اين تيم از نقل و انتقالات محروم بود و بازي کردن در پرسپوليس هم يک افتخار به حساب ميآيد. ان شاءالله دو فصل ديگر در خدمت پرسپوليس هستم.
اينکه بازيکنان ميگويند براي جريمههايي که از مديريت قبل شدهاند ناراضي هستند آن را تأييد ميکني؟
من اصلاً باشگاه نرفتم که پيگير اين مسائل شوم و نميدانم که چقدر جريمه شدم البته قرارداد من خيلي کمتر از ساير بازيکنان است به همين دليل پيگير اين مسائل هم نبودم اما مديريت باشگاه قول داد که جريمهها را ميبخشد تا بازيکنان راضي باشند.
فکر ميکني پرسپوليس امسال بتواند در قهرماني هتتريک کند؟
ما اين پتانسيل را داريم که فصل بعد هم قهرمان شويم با تلاش و توکل و با باقي ماندن ساير بازيکنان و با ثبات کادر فني و مديريت ميتوانيم سومين قهرماني متوالي را هم به دست بياوريم و روند خوبي را که داريم ادامه دهيم.
با شهرتي که از حضور در پرسپوليس به دست آوردي چطور کنار آمدي؟
خيلي در قيد و بند شهرت و اينکه کسي من را بشناسد نيستم به هر حال شناخته شدن باعث ميشود که شما شرايط سختي داشته باشيد و اين مسائل شما را از هدفي که داريد دور ميکند. خيلي خودم را درگير اين مسائل نميکنم البته برايم افتخار است که مردم مرا ميشناسند. براي من باعث خوشحالي است که در تيم بزرگي مثل پرسپوليس هستم و مردم ما را دوست دارند.
رابطهات با فضاي مجازي چطور است؟
من اينستاگرام دارم اما خيلي براي فضاي مجازي وقت نميگذارم چون احساس ميکنم که اين مسأله من را از هدفم دور ميکند. من فقط در اين حد که در فضاي مجازي چه کنم ببينم آيا پيامي براي من از طرف اقوام آورده باشد استفاده ميکنم و اينکه بخواهم کانال راه براي خودم داشته باشم اين طور نيست. در اينستاگرام هم فقط براي اينکه يک صفحه داشته باشم فعاليت ميکنم و اينکه بخواهم وقت زيادي براي آن بگذارم اين طور نيست. من وقت زيادي براي اينکه بخواهم در فضاي مجازي بگردم ندارم اما نهايتاً استفاده من از اينستاگرام اين است که ببينم تيم محبوب خارجيام چه فعاليتي داشته و چه تمريناتي داشته است. اگر فردي بخواهد از اينستاگرام سوءاستفاده کند در حق فوتباليستها و افراد معروف خيانت کرده است.
رخصت گرفتن تو قبل از آغاز بازيهاي ليگ هم نکته جالبي بود چرا که معمولاً رسم بر اين است که بازيکني که با يک مربي يا در باشگاهي کار کرده از او رخصت بگيرد اما تو امسال از همه مربيان رخصت گرفتي! اين مسأله دليل خاصي دارد؟
به هر حال مربياني که الان در ليگ کار ميکنند همگي جزو فوتباليستهاي بزرگ اين مملکت بودهاند به هر حال يا با آنها کار کردم يا اينکه آنها را ميشناسم. براي خود من افتخار است که آقاي دايي يا آقاي قلعهنويي سرمربي تيم رقيب باشند چون آنها از بزرگان فوتبال هستند و ادب را ميرساند که از آنها رخصت بگيريد و اين بد نيست.
دوست داشتي به جاي کدام فوتباليست بودي؟ هم ايراني بگو و هم خارجي!
سؤال سختي پرسيديد در ايران شايد دوست داشتم جاي کريم باقري باشم چون هم فوتباليست بزرگي است و هم انسان باشخصيتي است. او ساده زندگي ميکند و دوست داشتم جاي او باشم اما درباره خارجيها بايد بگويم که دوست داشتم جاي استيون جرارد باشم.
در جام جهاني 2018 طرفدار چه تيمي هستي؟
صد درصد طرفدار تيم ملي ايران هستم اما در بين تيمهاي خارجي هوادار آرژانتينم. واقعاً پيشبيني کردن سخت است که بخواهم بگويم چه تيمي قهرمان ميشود. من دوست دارم آرژانتين امسال قهرمان شود و البته کار هم نشد ندارد.
گروه تيم ملي در جام جهاني را چطور ارزيابي ميکني؟
گروه واقعاً سختي داريم، مراکش، اسپانيا و پرتغال تيمهاي بسيار خوبي هستند آنها تيمهاي آماده دنيا هستند و کار براي تيم ملي سخت است. کار سختي در جام جهاني داريم اما احتمال هر چيزي وجود دارد و ميتوانيم موفق شويم.
با روزهاي پس از عمل جراحي و مصدوميت چطور کنار ميآيي؟
من پيش از اين تجربه عمل رباط صليبي داشتهام و واقعاً سخت است که 5 ماه شما بيرون بمانيد و انفرادي مجبور هستيد تمرين کنيد اين مسائل انسان را اذيت ميکند. اما به هر حال بايد تلاش کرد تا به آمادگي رسيد. تلاشم اين است که بيشتر از قبل تمرين کنم و پايم را خوب کنم تا هر چه زودتر برگردم تا بيشتر در خدمت پرسپوليس باشم.
حتما شنيدهاي که درباره تو و شجاع خليلزاده ميگويند پسر برانکو هستيد!
لقب پسر برانکو به پيشاني فرشاد احمدزاده چسبيده است! من شايد بچه آخر باشم! شجاع پسر ارشد برانکو است و بعد فرشاد و من هم پسر کوچک هستم! سنم از اين دو نفر بيشتر است اما ته تغاري برانکو به حساب ميآيم!
در پايان مصاحبه اگر صحبت خاصي مانده بگو.
بايد از همتيميها و مربيان به خصوص آقاي برانکو تشکر کنم همچنين بايد از گرشاسبي مديريت باشگاه قدرداني کنم که از من حمايت کردند. همچنين بايد از هواداران هم که حامي ما بودند ممنون باشم. يک تشکر ويژه هم از خانوادهام انجام ميدهم به خصوص همسرم که در اين چند سال دوري و تنهايي را تحمل کرد و سختيهاي زيادي کشيد به خصوص از روزي که بچهدار شديم و نبودنهاي من کار را سختتر ميکرد. اميدوارم که روزي اين کمبودها و نبودنهايم را جبران کنم.
بازار